تونی بلر، نخست وزیر پیشین بریتانیا و رهبر پیشین حزب کارگر، در یادداشتی که روز شنبه ۲۹ اوست برای سایت روزنامه گاردین نوشته، سیاست جرمی کوربن، کاندیدای تازه رهبری حزب کارگر را به فانتزی آلیس در سرزمین عجایب تشبیه کرده است.
بلر تنها سیاستمدار بریتانیایی نیست که از احتمال انتخاب کوربن به رهبری حزب کارگر نگران است. هفته نامه اکونومیست در شماره هفته پیش خود طی دو مقاله از برنامه چپ گرایانه کوربن انتقاد کرده و به صراحت گفته از کوربن حمایت نمی کند. اکونومیست و بلر، برنامه کوربن را غیر واقع بینانه ، غیر سیاستمدارانه و شورشی توصیف کرده اند. با این همه ظاهرا اغلب ناظران معتقدند کوربن از بیشترین بخت برای به دست آوردن رهبری حزب کارگر تا کمتر از دو هفته آینده برخوردار است. بیشتر اتحادیه های کارگری، بخشی از نمایندگان حزب در پارلمان، بخش عمده اعضای حزب و بیشتر داوطلبان غیر حزبی که با پرداخت ۳ پوند حق رای لازم را برای انتخاب رهبر حزب به دست آورده اند، از کوربن حمایت می کنند.
کوربن ۶۸ ساله در شمار گروهی از نمایندگان حزب کارگر است که در دوران رهبری بلر و گوردون براون بر حزب و در فاصله سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ (که حزب کارگر دولت بریتانیا را در اختیار داشت) علیه سیاست های حزب رای دادند. از دید این گروه از رهبران،که خود را به سنت های چپ پایدار می دانستند، سیاست های حزب کارگر نو و تونی بلر نوعی همراهی با سیاست های تاچر و راست نو بود که بیشتر سیاست هایی نولیبرالی بود تا سیاست هایی که باید از سوسیال دموکراسی مورد نظر حزب پیروی می کرد.
کوربن همچنین با سیاست بلر در همراهی با امریکا در حمله به عراق مخالف بود و بر خلاف حزب از رسمیت بخشیدن به سیاست قانونی کردن ازدواج همجنس گرایان و اقلیت های جنسیتی به صراحت دفاع می کرد. به این ترتیب او تقریبا در تمام مدت حضور در پارلمان بریتانیا بیش از آن که مانند یک سیاستمدار حرفه ای حزبی عمل کند، مانند یک فعال مدنی از آنچه مبانی اندیشه چپ نو می دانست حمایت کرد و در میان فعالان حقوق بشر در بریتانیا به عنوان همراهی همدل شناخته شد. اعتقاد کوربن به ضرورتِ پایان دادن سرمایه گذاری بریتانیا در سلاح های اتمی و به ویژه زیردریایی های اتمی و جدا شدن از ناتو، از دید بسیاری از سیاستمداران صاحب قدرت در بریتانیا نوعی بی اعتنایی به امنیت بریتانیا تعبیر شده است. اعتقاد کوربن به ترجیح جمهوریت بر نظام پادشاهی او را به چهره ای نگران کننده در میان هواداران نظام پادشاهی در بریتانیا تبدیل کرده است؛ اگر چه او بارها گفته است انجام چنین تغییری در حال حاضر ضروری و در اولویت نیست.
بازگشت کوربن به رهبری سیاست حزب شاید مهم ترین تغییر در جهت در سیاست حزب کارگر و حامیان سوسیال دموکراسی در بریتانیا از زمانی باشد که در ۱۹۹۷، بلر در تغییری نمادین بندی از بیانیه عضویت حزب را تغییر داد که آن زمان در اسناد عضویت اعضای حزب به بند ۴ معروف بود. بنا بر متن بند قدیمی بند ۴ حزب کارگر پایبند به مالکیت عمومی در بخش های عمده تولید و توزیع و منتقد سیاست بازار معرفی می شد. بلر این بند را تغییر داد و حمایت حزب از بازار آزاد را در این بند به عنوان مبنای سیاست جدید حزب توصیف کرد. مخالفان بلر در حزب این اقدام بلر را نقض هویت حزب می دانستند. از زمانی که این حزب در اواخر قرن نوزدهم توسط اتحادیه های کارگری و چهره هایی مانند ”النور مارکس” دختر کارل مارکس و برخی از متحدان روشنفکر لیبرال بنا نهاده شد.
بلر و براون هیچ یک در جوانی در شمار هواداران و اعضای فعال چپ گرای حزب نبودند و در دهه نود و در پی حرفه ای تر شدن حزب و فاصله گرفتن آن از اتحادیه های کارگری و نزدیک شدن به طبقه متوسط به عنوان بدنه بوروکراتیک حزب، در حزب بالا آمدند. با وجود این، تغییر در برنامه حزب فراتر از تمایل و ویژگی های شخصی رهبرانی مانند بلر بود. اجرای برنامه های خصوصی سازی در دوره تاچر و سه دوره قدرت حزب محافظه کار، تغییر بافت اجتماعی بریتانیا از نیروی کار صنعتی پیشین به رشد نیروی کار ماهر و مستقل و بخش خدمات و نزدیک شدن به بازار مالی اروپا و کاهش اعضای فعال حزب، رهبران حزب را به این فکر رسانده بود که برنامه آن را به برنامه ای فراتر از برنامه طبقه کارگر تغییر دهند؛ برنامه ای که بتواند طیف وسیع تری از اجتماع را در بر گیرد. فروپاشی شوروی و عقب نشینی احزاب سوسیال دموکرات در اروپا از اهداف سوسیالیستی ـ و به ویژه حزب سوسیال دموکرات آلمان، نیز در آن زمان این باور را در میان بسیاری فراگیر ساخته بود که سرمایه داری کارامد ترین شکل اداره اقتصادی و سیاسی جامعه است؛ پدیده ای که شاید توضیح دهد چرا تعداد اعضای حزب کارگر از بیش از یک میلیون نفر در دهه پنجاه، به ۶۰۰ هزار نفر و سپس اندکی بیش از ۳۰۰ هزار نفر در سال ۲۰۰۵ کاهش یافت.
در فاصله ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ اد میلیبند، که پدرش از چهره های حامی چپ تندرو در حزب کارگر بود، تا حدی کوشید سهم اتحادیه های کارگری را در تصمیم سازی در حزب افزایش دهد اما عدم قاطعیت او در فاصله گرفتن از سیاست های دوره بلر عملا نتوانست رضایت جناح های چپ تر در حزب را فراهم آورد و با وجود افزایش حدود ۳۰ هزار نفری در اعضای حزب، ابهام در سیاست های حزبی همچنان پابرجا بود؛ ابهامی که به فاصله گرفتن برخی از جناح های منتقد از حزب و نزدیک شدن آن ها به احزاب دیگر مانند سبزها منجر شد. اما مهم تر از آن این بود که حزب نتوانست در این پنج سال برنامه ای برای گسترش حمایت اجتماعی خود تدارک ببیند. به همین دلیل برخی از نمایندگان حزب در پارلمان به این نتیجه رسیدند که بهتر است برای افزایش حمایت اجتماعی حزب از کاندیداتوری کوربن برای رهبری حزب حمایت کنند.
ناامیدی بسیاری از گروه های اجتماعی در رسیدن به شرایط بهتر تحت برنامه های سخت گیرانه اقتصادی حزب محافظه کار و دولت دیوید کمرون آنان را به حامیانی برای برنامه های کوربن مبدل کرد که به صراحت خواهان افزایش مالیات برای ثروتمندان و پایان دادن به کاهش هزینه های دولت در حمایت از گروه های محروم اجتماعی بود. گروهی از حامیان کوربن طیف هایی از جوانان طبقه کارگر و طبقه متوسط پایین و بخش هایی از مهاجرانی هستند که در برنامه های اقتصادی محافظه کاران هیچ دورنمایی برای زندگی بهتر نمی بینند. این موج نگرانی عمومی مهم ترین عامل برآمدن سریع کوربن در جامعه بریتانیا بوده است.
این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که هنوز مهم ترین گروه اعضای حزبی در بریتانیا اعضای حزب کارگر هستند. رقم اعضای حزب نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر است. اما همین گروه با پرداخت حداقل ۴ پاوند در ماه و تامین نزدیک به ۶ میلیون پاوند بیش از محافظه کاران و دیگر احزاب در تامین مالی فعالیت حزبی در بریتانیا موثر هستند. به این تعداد باید نزدیک به ۱۹۰ هزار حامی وابسته به اتحادیه های کارگری و ۱۲۰ هزار حامی حزبی دوطلب را افزود؛ آماری که افزایش نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر در ماه های اندک پس از انتخابات ماه می ۲۰۱۵ را نشان می دهد.
نیروی اجتماعی حامی کوربن بار دیگر این فرصت را برای جنبش کارگری دیرپای بریتانیا به وجود آورده تا برنامه های اعلام شده کوربن ـ که آشکارا سمت و سویی چپ گرایانه و ضد جنگ دارد ـ و حامی مهاجران پذیرفته شده در بریتانیاست، در مرکز توجه سیاستمدران و افکار عمومی قرار گیرد. اگر کوربن در هبری حزب قرار گیرد دوران غلبه سیاست های چپ نرم در جنبش کارگری بریتانیا تا زمان انتخابات عمومی آینده در سال ۲۰۲۰ به پایان می رسد. اکنون جوانان بیشتری در بریتانیا به نزدیک تر شدن به برنامه های سوسیالیستی به عنوان راهی برای گریز از تنگنایی می اندیشند که سرمایه داری جهانی برای آنان به ارمغان آورده است.