نامه به رییس قوه قضاییه

سعید رضوی فقیه
سعید رضوی فقیه

حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی، ریاست محترم قوه قضائیه

                     

با سلام  و احترام و با  عرض پوزش از تصدیع اجازه می خواهم نکاتی را به اختصار پیرامون پرونده خود به شماره  1690/ ب ط تحت بررسی در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به استحضار برسانم.

 

حضرت آیت الله

 

روز بیستم اسفند ماه گذشته پس از شانزده روز بازداشت در زندان اوین و بیش از دو هفته پیگیری در نهایت قاضی پرونده ضمن اخذ تعهد کتبی از وثیقه گذاران مبنی بر موافقت با خروج اینجانب از کشور تا زمان تجدید دادرسی در هفدهم خرداد ماه آتی، نامه رفع توقیف گذرنامه اینجانب را خطاب به امور گذرنامه ریاست جمهوری نگاشته و مدعی شد نامه توسط پیک اداری ارسال خواهد شد اما مع الأسف در روز شانزدهم فروردین ماه جاری پس از بیست و پنج روز مراجعه مکرر اما بی حاصل مطلع شدم نامه مذکور هیچ گاه ارسال نشده و مسئله به دادستانی کل کشور احاله گردیده است و هنوز در نیافته ام  آیا قاضی محترم قصد ایذا داشته یا به جهت فقدان اختیارات لازمه برای تصمیم گیری از نظر اولیه خویش دایر بر رفع ممنوعیت خروج  انصراف حاصل نموده است.

 

جناب آقای شاهرودی

 

اینجانب برغم انتقادات نظری نسبت به برخی مواد قانون اساسی و قوانین عادی همواره کوشیده ام عملا به همه قوانین پای بند باشم و در چارچوب نظم مستقر و نهاد های قانونی موجود به فعالیت سیاسی و پیگیری مطالبات عمومی بپردازم و هم از اینروست که با گذشت سه ماه ازتوقیف گذرنامه و با همه مشکلات ناشی از بازداشت و ممنوعیت خروج تاکنون بنا را بر سکوت و انتظار نهاده ام اما به نظر می رسد این سکوت و انتظار و امیدواری به حل و فصل مسائل از طرق و مجاری متعارف حمل بر عجز شده و همچون اشک کباب سبب طغیان آتش گردیده است فلذا از حضرت عالی که مسئول اول دستگاه قضا در جمهوری اسلامی هستید صادقانه در خواست دارم تنها و تنها به نام عدالت که پایه پایداری حکومت است نسبت به پیگیری موضوع  و تعیین تکلیف جواز یا منع خروج اینجانب بر اساس موازین حقوقی بذل توجه فرمایید.

 

ریاست محترم قوه قضائیه

 

اینجانب در آذرماه 1381 و تیر ماه 1382 بدون ارائه حکم یا برگه شناسایی بازداشت شده ام. در تابستان 1382 به مدت 78 روز در سلول انفرادی تحت فشار قرار داشتم تا به گناه ناکرده همکاری با دستگاههای اطلاعاتی امریکا و اسرائیل و شرکت در شبکه بر اندازی اعتراف کنم و این در حالی بود که تفهیم اتهام و صدور قرار بازداشت مدتها  پس از دستگیری انجام شد و هیچ نسبتی میان مفاد بازجویی ها با موارد اتهامی مستند برای صدور قرار بازداشت موجود نبود و به علاوه در موارد متعدد از اینجانب در باره مسائل شخصی و زندگی خصوصی فعالان سیاسی و فرهنگی کشور پرسشگری کنجکاوانه می شد که خوشبختانه اینجانب در هیچ مورد اطلاعی نداشتم که بتوانم پاسخ دهم. خلاصه اگر حقیر بخواهم موارد خلاف قانون را در جریان تشکیل و رسیدگی به پرونده خویش از بازداشت تا صدور حکم غیابی احصا کنم خود پرونده ای قطور خواهد شد اما از آنجا که همواره در فعالیت های سیاسی و پیگیری مطالبات عمومی از طرح مسائل شخصی ابا داشته ام تا کنون همه موارد یاد شده را به خاموشی و فراموشی گذرانده ام. با این همه چنانچه بنا بر آن باشد که پرونده اینجانب همچنان در مسیر بی قانونی و نقض حقوق شهروندی سیر کند چاره ای ندارم جز آنکه همه موارد را از آغاز تا پایان به جد پیگیری کنم و در این راه نیز در درجه نخست از شخص حضرت عالی استمداد می نمایم.

 

حضرت آیت الله شاهرودی

 

این نامه نه التماس است و نه تهدید بلکه صرفا درخواست یک شهروند ایرانی است از بالاترین مرجع قضایی برای برخورداری از حقوق ابتدایی مصرح در قانون اساسی و امیدوارم جناب عالی با توجه به مسئولیت و حساسیتی که نسبت به حقوق ملت دارید موضوع را پیگیری نمایید. تنها چشمداشت اینجانب رسیدگی به پرونده مطابق با موازین قانونی و رعایت حقوق مشروع شهروندی است و جز این خواسته ای ندارم که حمل بر زیاده خواهی و تند روی شود. در غیر این صورت باید عرض کنم چنانچه نتوانم حقوق ابتدایی  خویش را از طریق مراجع مسئول داخلی  احقاق نمایم چاره ای جز آن نخواهم داشت که برغم میل باطنی و به خلاف شیوه معمول خویش نهایتا  به آن دسته از مجامع و نهاد های بین المللی مربوطه که جمهوری اسلامی ایران در آنها عضویت دارد یا به تشکیل آنها رای مثبت داده شکایت ببرم هر چند با حسن سیرت حضرت عالی ان شاء الله نیازی بدین امر نخواهد بود.

 

از خداوند دوام عزت وجود شریف را مسئلت دارم.