جندالله ارتباطی با مردم بلوچستان ندارد

کاوه قریشی
کاوه قریشی

» گزارش روز از انفجار چابهار

مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن، طی مصاحبه ای با روز در ارتباط با حادثه تروریستی چابهار می گوید: “پیوندی بین رهبران مذهبی بلوچ، مردم عادی بلوچ و حتی مذهب میانه رو و معتدل حنفی بلوچها و فرهنگ مدارا محور آنان، با جندالله وجود ندارد؛  چون تفکر مرگ طلبی و مرگ پرستی سلفی ـ جهادی جندالله همانند جلیقه های بسیار پیچیده انتحاری آنان نیز  وارداتی است.”

بر اساس آخرین گزارش روز چهارشنبه 24 آذر همزمان با روز تاسوعا، به دنبال انفجار یک بمب توسط یک بمبگذار انتحاری در مراسم عزادارای شیعیان در شهر چابهار استان سیستان و بلوچستان، 37 نفر کشته و بیش از 100نفر دیگر زخمی شدند. این عملیات که بزرگترین عملیات انتحاری طی سال گذشته در ایران محسوب می شود، واکنش بسیاری از مقامات حکومتی، شخصیت ها و فعالان حقوق بشر و حتی بعضی از دولت ها را در پی داشت.

مسولیت این انفجار را گروه “جندالله” به عهده گرفته است.

رسانه های دولتی به نقل از نهادهای امنیتی، یک روز پس از این حادثه، عوامل بمبگذاری را سه نفر گزارش کردند که یکی از آنها در عملیات انتحاری کشته شده، دیگری به ضرب گلوله‌ مأمورین از پای درآمده و سومی نیز دستگیر شده است؛ آمار بازداشت شدگان در ارتباط با این انفجار اما روز گذشته با اعلام خبرگزاری فارس به 9 نفر که در شهرستانهای چابهار، نیکشهر و کنارک در استان سیستان و بلوچستان بازداشت شده اند تغییر کرد.

 

استکبار ضعیف و درمانده است

اخبار مربوط  به انفجار چابهار دیروز و همزمان با تشیع پیکر کشته شدگان و اعلام آمارهای تازه از سوی رسانه های رسمی جمهوری اسلامی و همچنین اظهارات مقامات قضایی برای رسیدگی “ویژه” این پرونده دنبال شد.

ایرنا، خبرگزاری جمهوری اسلامی، به نقل از سرپرست دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان گزارش داد 35 نفر از مجروحان حادثه چابهار که برخی از آنها کودکان زیر 10سال هستند همچنان در بیمارستانهای چابهار و زاهدان بستری هستند.

فارس، خبرگزاری وابسته به نیروهای امنیتی نظامی، به نقل از مدیرکل پزشکی قانونی استان سیستان و بلوچستان با اعلام کشته شدن یکی دیگر از مجروحان حادثه بمب‌گذاری چابهار، تعداد کشته شدگان  این حادثه را 37 نفر اعلام کرد. بر اساس این گزارش هویت 36 نفر از کشته شدگان مشخص و تنها هویت یک نفر نامشخص است.

درهمین حال ایرنا به نقل از رییس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان، اعلام کرد: “در اجرای دستور آیت الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه پرونده عاملین تاسوعای خونین چابهار بطور ویژه و سریع رسیدگی می شود.”

 

 

 

دیروز خبرگزاری فارس، از تشیع سه نفر از کشته شدگان در زهک خبر داد. مراسم تشیع جنازه دیگر کشته شدگان روز جمعه در زاهدان، چابهار و زابل با حضور نمایندگان رهبر و رییس جمهوری اسلامی برگزار شد. در این مراسم پیام رهبر جهموری اسلامی از طرف حجت الاسلام قمی و پیام محمود احمدی نژاد نیز از سوی  مصطفی محمد نجار، وزیر کشور خوانده شد.

در پیام  آقای خامنه ای تاکید شده است که «استکبار نمی‌خواهد امت اسلامی از عزت و اقتدار برخوردار باشد» و در پیام احمدی نژاد نیز عملیات تروریستی چابهار «نشانه ضعف و درماندگی دشمنان انقلاب اسلامی»  خوانده شده است.

 

انتقام جندالله

مسوولیت انفجار چهارشنبه هفته گذشته را گروه موسوم به “جندالله” به عهده گرفت. این گروه با انتشار اطلاعیه ای به همین مناسبت ، عملیات چابهار را انتقام اعدام رهبر خود عبدالمالک ریگی اعلام کرد. جندالله در اطلاعیه خود آورده است: “این عملیات هشداری است برای رژیم ایران که به دخالتهای خود در امور دینی و مذهبی اهل سنت پایان دهد و دست از اعدام و جنایت بردارد و اسرای زندانی را آزاد کند در غیر این صورت عملیاتهای استشهادی با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت و تمامی بیگانگان ساکن در بلوچستان هدف قرار خواهند گرفت.”

جندالله که خود را جنبش مقاومت مردم ایران نیز نامیده است، در سال ۲۰۰۲ توسط عبدالمالک ریگی تأسیس شده و عملیات مسلحانه خود را از سال ۲۰۰۵ آغاز کرده است. این گروه که فعالیتهای خود در چهارچوب دفاع از شهروندان اهل سنت در سیستان و بلوچستان تعریف کرده است، در ۱۲ آبان ماه سال جاری به فهرست گروه های تروریستی ایالات متحده آمریکا افزوده شد.

عبدالمالک ریگی رهبر جوان این گروه که در اسفند ماه 88  در مسیر پرواز از دبی به قرقیزستان از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و به ایران منتقل شده بود، در آخرین روزهای خرداد ماه جاری در زندان اوین تهران به دار آویخته شد.

آنزمان جندالله در بیانیه ای تاکید کرده بود که انتقام اعدام عبدالمالک ریگی را خواهد گرفت. از جمله عملیات های جندالله بعد از مرگ ریگی می توان به دو انفجار انتحاری شدید در مسجد جامع شیعیان زاهدان اشاره کرد  که به دنبال آن  ۲۷ نفر کشته و ۳۰۰ تن نیز زخمی شدند.

بعد از اعدام رهبر جندالله، عباسعلی نورا، نماینده مردم زابل در مجلس در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، به وجود “فرهنگ انتقام” در سیستان و بلوچستان اشاره کرد و گفت: “پس از اعدام ریگی ما به مقامات تذکر دادیم و حتی در کمیسیون امنیت‌ملی جلسه گذاشتیم و به صورت انفرادی با برخی مقامات مطرح کردیم که این گروهک دست به اقدامات تلافی جویانه خواهد زد.”

جهان نیوز، پایگاه خبری وابسته به علی زاکانی و نمایندگان تحول خواه مجلس هم چند روز قبل از اعدام رهبر جندالله، با “غیر منطقی” خواندن اعدام وی نوشت: “تصمیم برای اعدام زودهنگام ریگی در حالی است که برخی آگاهان سیاسی و نمایندگان مجلس معتقدند که اعدام زودهنگام ریگی باعث می شود بسیاری از ناگفته های جنایات ریگی، برای همیشه ناگفته بماند.”

محمد ظاهر بلوچ، جایگزین عبدالمالک ریگی شد. او چند روز پیش و پس از انفجار چابهار، در پیامی که بر وب سایت وابسته به جندالله قرار گرفته، وزارت اطلاعات را مسوول کشتار در بلوچستان معرفی کرده است.

رهبر جندالله در پیام خود آورده است: “وزارت اطلاعات مسئول مستقیم کشتار در بلوچستان است و الان سپاه پاسداران قسمت برخورد نظامی را بر عهده گرفته است و من شخصا به وزارت اطلاعات هشدار دادم و در تماس با مسئولان وزارت اطلاعات در تهران گفتم اگر دست به اعدام رهبر مقاومت بزنند وضعیت بلوچستان از دست همه خارج خواهد شد و صدها جوان با من عهد و پیمان مرگ بسته اند که اگر رهبر مقاومت اعدام شد یک غیر بومی در بلوچستان نخواهند گذاشت.”

به گفته وی اما وزارت اطلاعات به “هشدار” های او توجه نکرده است. بنابراین: “مسئولیت همه این عملیاتها بر وزارت اطلاعات است که در اقدامی جنایتکارانه رهبر جنبش را به شهادت رساند و راه گفتگو را مسدود نمود و تنها راه پیش روی غیر بومیان خروج از بلوچستان و تحویل دادن بلوچستان به ملت بلوچ می باشد.”

رهبر کنونی جندالله درپیام خود، از “همه جوانان بلوچ” خواسته است که  “مسلح شده و آماده نبردی خونین باشند .”

 

آمریکا، اسرائل، انگلیس؛ متهمان همیشگی

مقامات جمهوری اسلامی، بلافاصله بعد از انفجار چابهار، انگشت اتهام را به سوی “استبکار جهانی”، “صهیونیسم” و”آمریکا” دراز کردند. 

به گزارش خبرگزاری فارس، علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی گفت که “اقدامات تروریستی کار سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل است”،  و افزود: “این گونه اقدامات تروریستی بی پاسخ نخواهند ماند.”

لاریجانی در متهم کردن این کشورها به دست داشتن در حادثه چابهار تنها نبود، علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی هم روز چهارشنبه گفت: “تجربه حوادث گذشته اثبات کرده است که سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا پشت سر جنایاتی نظیر جنایت صبح روز چهارشنبه چابهار قرار دارند.”

سردار سیدمسعود جزایری معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح نیز روز گذشته در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت: “در اقدام تروریستی چابهار نباید از نقش انگلیسیها غافل شد چراکه ترور یکی از عرصه‌های عرض اندام غیرمستقیم انگلیسیها در امور داخلی سایر کشورها بوده است.”

این درحالیست که روز پنجشنبه هفته گذشته، خبرگزاری ایرنا به نقل از علی عبداللهی، معاون امنیتی وزارت کشور، نوشته بود که :“برخی مقامات محلی پاکستان با اقدامات تروریستی ارتباط دارند.”

این خبرگزاری سپس در مصاحبه ای با حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان در مجلس به نقل از وی نوشت: “تمام نا امنی های سیستان و بلوچستان ریشه در همسایگی با پاکستان دارد.”

در همین حال پرس تی وی، شبکه برون مرزی جمهوری اسلامی گزارش داد وزیر کشور پاکستان روز در یک گفت‌وگوی تلفنی با ماشا‌الله شاکری، سفیر ایران در اسلام‌آباد ضمن محکوم کردن حادثه چابهار، گفته است: “ همکاری دوجانبه اطلاعاتی و امنیتی می‌تواند به دو کشور کمک کند تا از وقوع چنین حوادثی جلوگیری کنند.”

 

چوپان دروغگو

بعد از این اظهارات از عبدالستار دوشوکی، مدیر مرکز مطالعات بلوچستان در لندن می پرسم، آیا آنطور که مقامات جمهوری اسلامی می گویند، ریشه حادثه چابهار را باید خارج از مرزهای کشور جستجو کرد؟ او می گوید: “جمهوری اسلامی بصورت غیر ارادی و نهادینه شده ،همواره بدون درنگ و بدون ارائه مدارک و مستندات محکمه پسندی هر نوع عملکرد تروریستی و خشونت آمیز و حتی مخالفت مدنی را به استکبار جهانی و فرامرزهای خود منتسب می کند؛ و در این راستا تقریبا ً به چوپان دروغگو تبدیل شده است. یعنی حتی اگر روزی حقیقتا گرگ واقعی به رمه های این چوپان هجوم بیاورد، کسی به فریادهای چوپان وقعی نخواهد گذاشت.”

با این حال او ارتباط جندالله با بیرون از مرزها رامنتفی اعلام نمی داند: “ارتباط جندالله از نظر تفکرات سلفی ـ جهادی با گروههای تروریستی وابسته به القاعده و ضد شیعه در پاکستان نظیر لشکر جنگجوی، سپاه صحابه، جیش محمد و لشکر طیـبـه بر هیچکس پوشیده نیست. اکثر این گروهای ستیزه جو با سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان یعنی  آی اِس آی مرتبط بوده و هستند. همگونی های های فراوانی بین عملکرد و شیوه های خشونت آمیز حتی تشابهات فراوان در جلیقه های انتحاری آنها نیز وجود دارد.”

به اعتقاد وی البته باید بین دولت های غیر نظامی پاکستان و سازمان آی اِس آی تمایز قایل شد؛ چراکه: “پاکستان هرگز هیچگونه کنترل و یا نظارت مستقیم بر عملکرد آی اِس آی نداشته و ندارد. حتی خود نیروهایی ائتلافی بخصوص آمریکا و بریتانیا از این موضوع شاکی هستند.”

با توجه به شدت گرفتن عملیات جندالله و به دنبال حادثه چابهار، برخی از کارشناسان مسائل بلوچستان، این احتمال را مطرح کردند که بعد از اعدام عبدالمالک ریگی و تغییر رهبری این گروه، به نوعی کنترل آن از دست رهبری داخلی جندالله خارج شده و برخی از گروه های افراطی در خارج از مرزهای ایران از جمله القاعده، هدایت عملیات های اخیر را به عهده بگیرند.

نظر مدیر مرکز مطالعات بلوچستان را در این رابطه می پرسم، می گوید: “ظاهرا اینگونه به نظر می رسد که بعد از اعدام عبدالمالک ریگی و برکناری کمال نارویی از سخنگویی جندالله و ابقای محمد ظاهر ناروئی بعنوان رهبر و عبدالرئوف ریگی (برادر بزرگتر عبدالمالک) که یک مذهبی است، جندالله آن تصویر ارائه شده در معرض عموم و ادبیات تبلیغاتی دوران گذشته را به کناری گذاشته و بیش تر از پیش با تکیه بر فتاوی مذهبی به اصطلاح  مفتی ها و علمای نامعلوم سلفی، بـُـعـد مذهبی و ضد شیعه خود را نمایان تر کرده است.”

عبدالستار دوشوکی، می افزاید: “موضوع مهم دیگر این است که در گذشته جندالله در داخل کوههای بلوچستان پایگاه های عملیاتی داشتند،اما بعد از مسدود کردن مرزها و کنترل شدید بر آنها و عملیات گسترده نظامی توسط سپاه پاسداران، بسیج عشایری، ارتش و نیروهای انتظامی، امکان تردد و یا  حضور گروه های ستیزه جو جندالله در کوهستان های بلوچستان تقریبا ناممکن شده است.  بخصوص بعد از شکست عملیات اخیر در سرباز که در آن تعدادی هـُـمافر و کارمند نیروی هوایی به گروگان گرفته شدند و سپس بلافاصله توسط سپاه و بسیج عشایری مورد ردیابی قرار گرفتند آزاد شدند و رهبر نظامی آنها بنام شه بخش نیز کشته شد، حملات چریکی و گروهی نظیر تاسوکی و دارزین و غیره تقریباً غیر ممکن شده است.”

او نتیجه می گیرد: “از نظر لـُـجستیکی جندالله در آنسوی مرز متمرکز شده و از نظر تاکتیکی نیز روش خود را تقریباً منحصرا به عملیات انتحاری محدود کرده است. البته اگر جمهوری اسلامی خرد و تـدّبـُـر سیاسی داشت می توانست عملکردی مانند دولت ترکیه داشته باشد. دولت ترکیه از دستگیری عبدالله اوجالان حداکثر استفاده را در تنش زدائی و خنثی نمودن جنگجویان کـُـرد ترکیه و انتحاریون ستیزه جو در آن منطقه نمود.”

 

نگین، بزدلانه و منزجر کننده

حادثه هفته گذشته چابهار واکنش بسیاری از شخصیت ها، سازمان های داخلی و خارجی و حتی برخی از دولت های خارجی را به دنبال داشت. رئیس جمهوری آمریکا، پادشاه اردن، دبیرکل سازمان ملل در پیام‌های جداگانه، ضمن محکوم کردن انفجارهای تروریستی چابهار، با خانواده‌های قربانیان این حملات ابراز همدردی کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه لس آنجلس تایمز،باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا این انفجار را اقدامی “ننگین و بزدلانه” نامید.

خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد که بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل با انتشار بیانیه ای حملات تروریستی چابهار را محکوم و این اقدام را “منزجر کننده” توصیف کرده است.

ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن در نامه‌ای رسمی به محمود احمدی نژاد این حملات تروریستی را محکوم کرد. خبرگزاری فرانسه با انتشار این خبر نوشت: “عبدالله دوم در این پیام رسمی، با مردم ایران ابراز همدردی و برادری کرده است.”

پیشتر نیز دولت بریتانیا  و فرانسه انفجارهای چابهار را به شدت محکوم کرده بودند.

در بیانیه آلیستر برت، معاون وزیر خارجه بریتانیا در امور خاور میانه و آفریقا، با محکوم کردن حادثه چابهار آمده است: “ما از تروریسم در هر شکل ممکن ابراز انزجار می کنیم.”

برنار والرو، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز مراتب همدردی کشورش را پس از این “عمل تروریستی به ویژه زننده که یک عبادتگاه را در جریان مراسم عاشورا هدف می گرفت و ایران را در غم فرو برد” ابراز داشت.

گذشته از رهبر جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری اسلامی و وزیر کشور، رئیس قوه قضائیه، ائمه جمعه شهرهای استان سیستان و بلوچستان و شماری از نمایندگان مجلس به این حادثه واکنش نشان دادند و آن را محکوم کردند.

در این میان به گزارش ایرنا، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، در خطبه های نماز جمعه مسجد مکی اهل سنت زاهدان، گفته است: “جنایت تروریستی چابهار نزد همه مسلمانان شیعه و اهل سنت عملی محکوم و غیر انسانی است.”

حسین سبحانی نیا، عضو هیات رییسه مجلس نیز در واکنشی به صورت ضمنی از ناتوانی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از این گونه حملات انتقاد کرد. به گزارش ایلنا او گفته است: “این اقدامات رفتارهای کور ضد انقلاب است که تاثیر چندانی در قدرت نمایی آنان ندارد اما تکرار آنها با توجه به قدرت و نفوذ دستگاه‌های اطلاعاتی انتظامی قابل توجیه نیست و مسئولین مربوطه باید جدی‌تر با مسائل برخورد کنند تا عناصر ضد انقلاب و شرور به خود جرات تکرار این اقدامات و ورود به مرزهای کشورمان را ندهند.”

عبدالستار دوشوکی، مدیر مرکز مطالعات بلوچستان، با اشاره به فشارهای اخیر حاکمیت بر رهبران  اهل سنت در بلوچستان بخصوص “در جهت کنترل و مدیریت کامل مدارس دینی بلوچها توسط دولت” می گوید: “سرکوب، تحقیر و تبعیض در جهات قومی، فرهنگی، اقتصادی و اشتغالی و غیره باعث بروز نارضایتی شدید در بلوچستان و ایجاد یک بستر تضادآفرین و تنش زا شده است. این محیط مملو از خشونت و تحقیر و تبعیض برای رشد گروه های خشونت گرا و جهادی ـ سلفی نظیر جندالله بسیار مناسب می باشد و جندالله نیز همانند بقیه گروههای جهادی در عراق، یمن، سومالی، چـچـن، افغانستان و پاکستان خود را با مطالبات محلی پیوند می دهد و با ادعای مبارزه بر علیه مظالم موجود یارگیری می کند و از طریق القائات بنیادگرایانه جهادی و شیوه های شناخته شده در کشور های مختلف به بمبگذاری های انتحاری ادامه می دهد.”

 

و ارونگوئی تراژیک

آیا بمبگذاری انتحاری چابهار پایان راه است یا اینکه خشونت همچنان ادامه خواهد داشت؟

عبدالستار دوشوکی، می گوید: “رهبر جدید جندالله در اعلامیه اخیر خود که به مناسبت عملیات انتحاری چابهار منتشر شده است، از آغاز یک جنگ تمام عیار مذهبی بر علیه آنچه که جندالله آنها را «شیعیان اشغالگر» در بلوچستان می خواند، سخن می گوید. او با تبریک «این عملیات افتخار آفرین» به مردم مظلوم بلوچ و جامعه ستمدیده اهل سنت، از جوانان بلوچ می خواهد که مسلح شوند و آماده نبردی خونین باشند. بعقیده من نوعی وارونگوئی تراژیک و در حین حال تناقضگویی غم انگیز در این ادعا نهفته است چون تعداد زیادی جوان و بخصوص نوجوان بلوچ و اهل سنت (اعم از دختر و پسر) که فراسوی میدان فرمانداری و در پیاده رو خیابان امام خمینی چابهار مشغول تماشای دسته های سینه زنی بودند، توسط جندالله کشته و یا زخمی شدند. و ظاهرا عامل انتحاری ذره ای اعتناء به اطفال و بچه های بلوچ در اطراف خود و یا جان آنان نداشته است.  بهر روی جندالله اعلام کرده که علیرغم محکومیت های گسترده توسط بلوچها، بقیه هموطنان ایرانی، شخصیت ها و نیروهای سیاسی و مجامع بین المللی، همچنان به عملیات انتحاری و جهاد خود تا «شهادت» و یا استقرار «شریعت» در امارات اسلامی بلوچستان ادامه خواهد داد.”