او به نسلی تعلق داشت که پس از وقایع سال های 32 و پس از آن که بسیاری از شاعران به فضاهای انفعالی و نومیدی پناه برده بودند، درکنار بسیاری از شاعران هم نسل خود به شکستن چنین فضاهائی گرفته دست یازید و…
یادی از محمد حقوقی
روشن تر از صدای سکوت
پیش از آغاز، دیگر بار این شعر نیما را زمزمه می کنیم که: “حرف او / درمن غمی دیرینه تاره می کند”، و از پی این شعر، سخن را اینگونه آغاز می کنیم که در فضای پر التهاب این روزها، اندوه خاموشی «محمد حقوقی» بار سنگینی است، که جان را می فرساید. مرگ آموزگاری که دو نسل را با آموزه های خود، به دنیای شعر و شاعری نزدیک و نزدیکتر کرده است.
حقوقی شخصیتی هدفمند و دارای ذهنیتی شفاف و ساختمند در قلمرو ادبیات امروز بوده. چهره ای مدرن که در حوزه دانستگی پشتوانه فراوانی از گذشته ها ی ادبیات این سرزمین را بردوش می کشید. حافطه ای جستجوگر و سنگین داشت. شعر شناس صاحب اندیشه ای بود. وقوف حقوقی نسبت به متن های ادبی، به ویژه در قلمرو شعر، دارای ارزش های کم نظیری بود، پلی بود میان دیروز و امروز و در حوزه «شناخت» از دنیای شاعرانگی تا قلمروها ی «نقد» عرصه های بزرگی را پشت سر می داشت.از «قصیده »های کهن گرفته تا روزگار «شعر نیمایی» و تا به امروز، معلمی صاحب سبک می نمود. در نگاه حقوقی موقعیتهای شاعرانگی و ملاک ها ی «شعر خوب» از اعتبارها و ارزش های خاصی برخوردار است. از منظر وی «جوهره شعر» تا«ساختمان شعر » تا « موقعیت و تاثیرگذاری » و تا «کمیت شعرهای موفق » هر کدام، متر و معیارهایی هستند،که می توانند، زیبائی شناسی یک متن شعری را به گونه هنرمندانه ای رقم بزنند. روش شناسی حقوقی در برخورد با شعر _ بخصوص شعر شاعران جوان- دارای ویژگی های خاصی بوده است. به عبارت دیگر، معماری و همنشینی کلمات برای وی از جنبه های گوناگونی مخاطب را به نوعی «حضور دیگر» دعوت می کرد. لذا در حوزه «نقد» حقوقی همواره شیوه ای ساختمند و پرسش برانگیزی داشت. گاه فخامت زبان و زمانی هم جاذبه های درونی یک اثر شعری، چنان در نگاه وی فرو می نشست، که اغلب راه را از میانه به هم می ریخت. به خصوص در کا ر «تغزل » و قصه پردازی، در باز کردن گره گا ه های شعری، چهره ای یگانه می نمود.
حقوقی در پیوند با «گزاره های شعری» به دور از هر گونه «شعار» و باورهای رایج در داوری هایش، اصل را بر «جوهره شعری» قرار می داد و نوآوری های شکلی و زبانی را در خدمت «محتوا» و گره خوردگی های «اندیشه و خیال می دید.از منظر یافته های وی می توان دریافت که در نگاه به گذشته و بهره وری از پشتوانه های فرهنگی ادب گذشته را لازمه «اختیار» شاعری امروز می دانست. به عبارت دیگر رویکرد شاعر امروز به قلمرو ذهن و زبان، بی گمان خود با نوعی دانستگی تاریخی و فرهنگی همواره همراه خواهد بود، چرا که بازتاب این همه را می توان در نقد ها و گفتارهای حقوقی به درستی دریافت. بنابراین حقوقی در فضای نقد امروز، با روش شناسی ساختار گرایانه ای، به تحلیل و بررسی آثار بسیاری از شاعران دیروز و امروز پرداخته است. بی شک تاُثیر نگاه و داوری حقوقی نسبت به شعر امروز، فرصت یگانه و ارزشمندی برای مشتاقان ادبیات امروز به حساب می آید، چنان که درکتاب «شعر نو از آغاز تا امروز» با گزینش بیش از سه دهه شعر و نقد ده عنوان شعر از ده شاعر مطرح، این مقوله بدرستی مورد توجه قرار گرفته است. د غدغه حقوقی نسبت به چشم اندازها ی شا عرانگی با نوعی جهان بینی همرا ه بود.
گفتنی ست که حقوقی در دهه های 40 و 50 در «جنگ اصفهان» و «آرش» و بسیاری از نشریات ادبی، با نقدهای هوشمندانه خود راه تازه ای را باز کرده بود، بویژه در قلمرو شناخت شعر نیمایی و نشانه شناسی شاعرانی همچون نیما، شاملو، فروغ و سپهری، دیدگاه های تاره ای را در فرآیند ادبیات امروز مطرح ساخت.
اما در قلمرو شاعری، محمد حقوقی به نسلی تعلق داشت که پس از وقایع سال های 32 و پس از آن که بسیاری از شاعران به فضاهای انفعالی و نومیدی پناه برده بودند، درکنار بسیاری از شاعران هم نسل خود به شکستن چنین فضاهائی گرفته دست یازید و این فرصت در دهه چهل و پنجاه با شفافیت تاره تری خود را به نمایش گذاشت. حقوقی که درجوانی تماماٌِ به حوزه شعر کلاسیک تعلق داشت، به هنگام تحصیل در دانشسرای عالی، با فضای شعر نیمایی آشنا شد و به تدریج یکی از شارحان شعر نیمایی گردید و با قافیه پردازان آن روزگار به ستیز ادبی می پرداخت. بی گمان حرک اساس حقوقی در این حوزه با همکاری اش با «جنگ اصفهان» بود که به همت استاد نجفی و دیگران دریچه تاره ای به سوی ادبیات غرب گشوده شده بود.
گفتنی ست که حقوقی در عرصه شاعری، چهره ای میانه داشت که سعی می کرد در «اعتدال شعری » فرم های کلاسیک را در کنار فضاهای مدرن امروزی، تجربه کند. شکی نیست که نگاه امروزی شاعر از ابعاد هنری زمانه بخصوص در قلمرو نقاشی و موسیقییایی، نشانه های فراوانی با خود دارد. شعر حقوقی از جنبه های بومی بودن بتدریج فاصله گرفته بود و محور طبیعت و انسان و عشق به گونهه ای «ارجاعی» در بسیاری از شعرهای وی دیده می شد. به ویژه بهره گیری اش، سطرها، واژه ها، ترکیبات و نشانی های از مکان ها، خود کلید بسیاری از تجربه های شاعرانه وی در این سالها بوده است. از سوی دیگر، مقوله «تفرد»و همراهی با طبیعت و عشق همراه با واقع گرایی و همچنین توجه شاعر به بازتاب زندگانی شهری، از ویژگی های مضامین شعری حقوقی بوده است، همچنین وی درحوزه زبان هم نشینی واژه ها، در بسیاری از شعرها به سمت «شعر گفتار » حرکت می کرده و سادگی و بی واسطه بودن از آرایه های شعری، درآثار تازه اش به روشنی قابل دریافت بود. شاید بتوان گفت که مخاطب امروزی با دو نوع شخصیت و هنجار ادبی از حقوقی روبروست، یکی حقوقی شاعر، و دیگری حقوقی منتقد، که هرکدام در قلمرو خود دارای ساختارهای خاصی بوده، که بعضاً در دو خط موازی درحرکت بوده اند.
حقوقی در سال 1316 در اصفهان متولد گردید وهمواره در کار آموزش بوده، از وی کتابهای: «زوایا و مدارات» و « فصل های زمستانی » در اصفهان چاپ گردیده و دیگر آثارش: « شعرنو از آغاز تا امروز »، « گنجشکها و گیلاس ها “ ”شرقی ها “، ”خروس هزار بال “، ” با شب زخم، با شب گرگ”، گریزهای ناگزیر “، ” تاصدای سکوت “ و… در تهران چاپ شد .
حقوقی در 72 سالگی در زادگاهش، اصفهان خاموش شد.
خورشیدهای آینه ی خواهر
به یاد: فروغ
شب در سکوت شب
شب در تمام زاویه ها خفته است
کاشف کجاست
ای زن سخن بگو
ای زن نگاه کن
درصحنه ای که آینه ها را
با آب های رابطه پیوند می دهند
ای زن نگاه کن
ای زن سخن بگو
جوباره های نادره ی جاری
خورشیدهای آینه ی خواهر
گاهی که ناگهان
از خواب بامداد
بیدار مِی شوند
هرگز خطوط فاصله ای نیست
ای زن نگاه کن
ای زن سخن بگو!
(محمد حقوقی)
تِیر 88