گزارش

نویسنده
رهیار شریف

سخنرانی بهمن مقصودلو در کانون ایرانیان لندن موضوع گزارش این هفته ی بخش سینما…

 

ایمان و تقوا با نگاه اصغر فرهادی…

نمایش فیلم “ خاموشی دریا ” و سخنرانی “ بهمن مقصودلو ” منتقد قدیمی سینمای ایران، بهانه ای بود تا علاقه مندان به سینما و فرهنگ ایران، عصر روز جمعه بیست و پنجم فوریه در سالن اجتماعات شهرداری منطقه ی کنزینگتون لندن گرد هم آیند.

در این مراسم که به همت “ کانون ایرانیان لندن ” برگزار می شد، نخست دکتر قاسمی از بنیان گذاران این کانون به ایراد سخن پرداخت و با معرفی قسمت های مختلف برنامه، شمه ای از فعالیت های فرهنگی بهمن مقصودلو را برای حاضرین قرائت کرد.

پس از دکتر قاسمی، “ بهمن مقصودلو ” میهمان برنامه، تریبون را در اختیار گرفت تا به روایت برگه های معرفی برنامه، در باره ی “ سینمای ایران، از دیروز تا امروز ” سخن بگوید.

بهمن مقصودلو، منقد و مستند ساز ساکن آمریکا، در آغاز کلامش عنوان کرد که پیش تر بنا داشته تا درباره ی نقش تهییه کننده در سینما صحبت کند، اما بنا به اصرار دکتر قاسمی، راضی شده تا باب سوژه ای صحبت کند که از قرار گفته ی او، دستمایه ی اولیه و بیشینه ی تکیه ی کلام او در مستند “ تاریخ سینما ” ی اوست که به زودی برای پخش آماده شده و به بازار خواهد آمد.

وی در ادامه یادآور شد که مقصود کلام از سینمای دیروز، سینمای قبل از انقلاب اسلامی بوده و امروز هم از نگاه او، سینمای سی و چند ساله ی دوران جمهوری اسلامی ست.بهمن مقصودلو همچنین عنوان کرد که در مستند تاریخ سینما تنها به سینمای قبل از انقلاب پرداخته شده و او ترجیح داده تا در آن فیلم از سینمای پس از انقلاب حرفی به میان نیاورد… :

” می گویند که سینمای ایران در قبل از انقلاب هیچ چیز نبوده است. چند تا فاحشه بوده اند و یک سری جاهل، یک گاو هم از میانش در آمده. اما اصلاً اینطور نیست. من در فیلم مستندی که ساخته ام ثابت می کنم که اگر سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی در دنیا مطرح شد، زیر بنا و پایه و بنیاد این شکوفایی متعلق به همان سینمای قبل از انقلاب بوده؛ سینمایی که با امثال غفاری، گلستان، کیارستمی، مهرجویی، نادری، شهید ثالث و بسیاری دیگر بنیان نهاده شد “

وی در ادامه ی کلامش به تاریخچه ی سینما و ورود ددوربین به ایران رسید و شرایط اجتماعی و فرهنگی ایران در روزگار ورود نخستین دوربین فیلمبرداری در سال 1900 را بر شمرد. وی همچنین عنوان کرد به دلیل استقرار حکومت های مذهبی در ایران، بسیاری از هنرها از جمله نقاشی و رقص و موسیقی، در این سرزمین اجازه ی فعالیت نداشته اند، بنابراین ارزش تاریخی و واقعی تصویر نزد مردم ایران به درستی مشخص نبوده است.

وی در ادامه ی صحبت هایش به تاریخچه سینمای ایران رسید و برخی از آثار مهم و سینماگران برجسته ی قبل از انقلاب را برای حاضرین معرفی کرد.

بهمن مقصودلو، پس از ذکر نکات برجسته ی سینمای ایران در سالهای پیش از انقلاب، به سینمای امروز ایران رسید و فیلمسازان ایران پس از انقلاب جمهوری اسلامی را در چهار دسته ی جداگانه طبقه بندی کرد.

” دسته ای اول افرادی هستند که قبل از انقلاب هم فیلم می ساختند. مثل نادری و مهرجویی و کیا رستمی و غیره. دسته ی دوم هم سینماگرانی هستند که اندیشه شان در فضای فکری پیش از انقلاب شکل گرفته. یعنی به هر حال در آن فضا حضور داشته اند. مثل آقای ژاکان و فیلم بسیار خوب مادیان. دسته ی سوم هم فیلمسازان مذهبی هستند. امثال مخملباف و مجیدی و حاتمی کیا و میر کریمی و اینها. گروه چهارم هم فیلمسازان جوانی که در این سالهای آخر جذب سینمای جمهوری اسلامی شده اند “

 وی در ادامه ی گفته هایش عنوان کرد که از جمله تفاوت های بارز سینمای قبل و بعد از انقلاب یکی همین مسئاله ی خصوصی بودن و دولتی شدن صنعت سینماست. آقای مقصودلو عنوان کرد که سینمای ایران پیش از انقلاب وابستگی خاصی به دولت نداشت اما پس از انقلاب روند دولتی شدن سینما هر روز با شتاب بیشتری انجام شد تا آنجا که در سالهای اخیر دیگر تنها شاهد یک سینمای مذهبی و فرمایشی هستیم.

وی در انتهای گفته هایش به فیلم “ جدایی نادر از سیمین ” رسید و گفت که با توجه به اینکه می داند این فیلم بسیار خوش ساخت است و مایه ی غرور و دلگرمی ایرانیان شده، اما ترجیح می دهد تا درباره ی این فیلم به نکاتی اشاره کند.

آقای مقصودلو در ادامه ی کلامش به فیلم های “ مجید مجیدی ” اشاره و عنوان کرد که این کارگردان مذهبی در فیلم هایش به مقوله ی “ فقر ” یک نگاه رمانیک دارد. اما در داستان های او، تنها طبقه ی فقیر همیشه با تقوا و با ایمان بوده اند. وی با ارائه ی این پیشینه ی تاریخی، گفت که صورت دیگری از همین نگاه و همین طرز تلقی در فیلم اصغر فرهادی هم وجود دارد:

” مگر می شود که ایمان و تقوا تنها نزد طبقه ی فقیر باشد؟ مگر می شود که یک آدم غنی، هیچ بهره ای از تقوا و ایمان نبرده باشد؟ در فیلم آقای فرهادی ایمان تنها نزد یک زن چادری است؛ متاسفانه. در حالی که ایمان یک موضوع انحصاری نیست. به هیچ طبقه و به هیچ گروهی اختصاص ندارد. در این فیلم چند قاضی داریم و چند دادگاه. کدام قاضی در ایران امروز اینقدر خوب است، اینها که دارند اینجور جوانان ما را می کشند؟ از همه مهمتر، چطور می شود چهره ی یک مادر هنرمند که می خواهد بیاید خارج تا خودش و بچه اش از شرایط کریه ایران رهایی پیدا کنند، اینطور نشان داده می شود؟ اینها به عقیده ی من فیلم را لوث می کند “

پس از صحبت های بهمن مقصودلو، فیلم “ خاموشی دریا ” برای حاضرین به نمایش در آمد. این فیلم که به کارگردانی “ وحید موسائیان ” ساخته شده، قصه ی یک پزشک ایرانی ساکن سوء را روایت می کند که پس از مرگ والدینش، راهی ایران می شود اما سرآخر موفق نمی شود راهی به خاک ایران پیدا کند. این فیلم که غالب تصاویرش در آبهای خلیج فارس فیلمبرداری شده است چندی پیش در تلویزیون ایران نیز به نمایش در آمده بود.