دکتر بزن تو گل!

نویسنده
مهرداد شیبانی

در هفته ای که پراز چمدان های “یورو” بود، “دکتر” داشت گل می زد. چمدانی که آیت الله خامنه ای در قم خبرش را داده بود از کابل سردرآورد و در خانه شخصی رئیس دفتر کرزای؛با یوروهای مچاله شده در یک کیسه پلاستیکی. گل “دکتر” هم در دانشکده افسری تهران به ثمر نشست وقتی همراه با رئیس جمهور بولیوی ـ که برای گرفتن چمدان پول دیگری به ایران آمده بود ـ پا به توپ شده بود و نظامیان حاضر در سالن هم یک صدا فریاد می زدند: “دکتر بزن تو گل.”

خبر ارسال چمدان پرپول برای کرزای را نیویورک تایمز افشاکرد، و در تهران، سخنگوی وزارت خارجه که هنوز کارت اقامتش در کانادا به دستش نرسیده، ومهمان پرست است، به صراحت گفت: “داده ایم؛ باز هم می دهیم.”

او این را گفت تا شاهد از غیب برسد که چرا ایران در رده بندی سازمان بین المللی شفافیت که در خصوص فساد سیاسی و اقتصادی در جهان تحقیق می کند، در بین ۱۷۸ کشور جهان در رتبه ۱۴۶ قرار دارد؛ از این نظر همسطح کشورهایی نظیر هاییتی، لیبی و کامرون است و وضعیتی بدتر از پاکستان دارد.

و این تنها گواه نبود؛یک سایت داخلی هم خبری را منتشر کرد تا نشان دهد خانه ازپای بست ویران است: کلاهبرداری دو میلیاردی در تهران. تصویر استفتای کلاهبرداران از آیت الله علی خامنه ای، و پاسخ وی را هم ضمیمه کرد تا این تیتر از دل آن درآید: کلاهبرداری دو میلیاردی با فتوای خامنه ای

اما گوش آقای خامنه ای به این حرف ها نبود، او در قم داشت ویروس شناسی درس می داد و از بسیج تقدیر می کرد که به عنوان “یکی از آیات قدرت الهی” در کشتار و سرکوب مردم پس از انتخابات پرداستان دهم، هر چه قدرت داشته ـ بخوانیم سبعیت ـ نشان داده و به گفته رهبر جمهوری اسلامی “در فتنه ۸۸ اشتباه” نکرده است.

آن هم درست وقتی که مادر سهراب اعرابی، قلب مچاله اش را در دست گرفته بود و می گفت: “بچه نوزده ساله را کشته اند، حالا سناریو هم می نویسند.”

خوب شد که وزیر اطلاعات هم به میانه آمد تا نشان دهد سناریوی مرگ سهراب را چه کس و کسانی نوشتند و او و دیگر فرزندان ایران در پای چه کسانی قربانی شدند. او گفت: “با طراحی مسیر توسط رهبری دولت نهم و دهم بر سر کار ‌آمد.”

بی جهت نبود که آقا از عملکرد نیروهای بسیج و سپاه پاسداران در جریان رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ دفاع و آن را “یکی از موفقیت‌های بسیج” ارزیابی می کرد.

در پاسخ به همین “موفقیت” هم بودکه علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران ارتش را از دخالت در امورسیاسی، منع کرد اما موضع گیری سپاه را “امری عادی” خواند و حتی تاکید کرد “در پاره­ای موارد خودداری این نهاد نظامی از دخالت در سیاست دارای اشکال است.”

همان نهادی که در این هفته یکی از پایگاه های مخفی آن ـ براساس گزارش فیگارو ـ توسط اسراییل

منفجر شد، اما خبر آن در هیچ نشریه داخلی انتشار نیافت؛ نشریات دولتی مشغول گزارش تظاهرات فرانسه بودندو با یک دلمشغولی بزرگ: در ادامه اعتراض به طرح اصلاحاتی دولت فرانسه در نظام بازنشستگی، فرانسوی‌ها فردا با برگزاری تظاهرات ضددولتی روانه خیابان‌ها می‌شوند.

و البته که در باره هدفمندی یارانه ها نباید می نوشتند چرا که همان کسی که با طراحی رهبر جمهوری اسلامی دو دوره است نام رئیس جمهور را یدک می کشد، نوشتن در این باره و دادن آمار در مورد گرانی و تورم را ممنوع کرده است؛رئیس اداره آمار هم که مامورست و معذور، خبر داده که از این پس آمار با “صلاحدید دولت” منتشر خواهد شد.دولتی  که رئیس اش وعده بردن پول نفت بر سر سفره ها را داد ولی بعد از 5 سال  مشاورش می گوید: “در افق ۱۴۰۴ که ایران باید در منطقه کشوری برتر و اول باشد در بخش نفت، وارد کننده خواهیم بود.” دولتی که از ترس “انفجار اجتماعی” آزاد سازی قیمت ها را جوری اعلام می کند که “آرامش جامعه” به هم نریزد، اما آشی که پخته آنقدر شورست که مجبور شده “متمدن” ترین عضوش را به میانه بفرستد تا بگوید: “قیمت تمام کالاهای مصرفی طی روزهای آینده به سطح عادی برمی‌گردد.”

همان دولتی که رئیس اش، تحریم ها را “نعمت” خواند و خبراز خودکفایی سریع در تولید بنزین داد و حالا عسگر جلالیان، عضو کمیسیون انرژی مجلس، بنزین تولید شده در پالایشگاه های کشور را سرطان زا خوانده و خواهان توقف تولید آن شده است.

و در همین شرایط یاران این دولت هم از راه رسیدند که بعد از حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، احزاب “کارگزاران سازندگی” و “مجمع روحانیون مبارز” را هم “زمینه سازان اصلی فتنه 88” بخوانند و این دو حزب باقیمانده را نیز ببندند تا داستان بگیر و ببند در کشور تکمیل شده باشد.همان بگیر و ببندی که در اول هفته  شامل حال علمای سنت شد و آخر هفته به دو روزنامه نگار زن رسید؛ ژیلا بنی یعقوب و مهسا امرآبادی.اما مهساـ همسر مسعود باستانی ـ اگر چه نگران قسط خانه است و چراغی که خاموش می شود، می پرسد: “این همه انسان شریف را بازداشت کرده و احکام سنگین داده اید، آیا مشکل شما حل شده که هنوز به این رفتار ادامه می دهید؟ آیا با زندان رفتن من، همه مشکلات کشور حل می‌شود؟ آیا می توانید بقیه را ساکت کنید؟ آیا تا الان توانسته اید ساکت کنید؟”

چواب این سئوال را در همان چمدان ها باید یافت؛ و همان گلی که اسمش بود آقای دکتر زد اما به حساب آقای مورالس بولیویایی و کرزای افغانی گذاشته شد.شاید برای همین است که آقای خامنه ای می گوید: “در دولت‌های نهم و دهم چندین برابر دوره‌های قبل کار انجام شد.”

او نگوید چه کسی بگوید؟ نظامیان دنبال زدن گل “دکتر” نباشند، که باشد؟