برگزاری یک انتخابات رقابتی؛ این تمام تاکید مسئولان و سیاستگزاران و مجریان انتخابات مجلس هشتم، و متاسفانه بسیاری از شرکتکنندگان در این روند است. در حالیکه هر انتخابات “رقابتی”، الزاما” انتخاباتی “سالم” نیست.
تصور کنید که در جامعهای تعداد جریانهای سیاسی، مساوی M و تعداد جریانهایی که از سوی مجریان و مسئولان انتخابات، امکان حضور در عرصهی رقابت را مییابند برابر باN باشد. در اینصورت، تعداد M – N جریان سیاسی از حضور در انتخابات، محروم شدهاند. حاصل M – N حتی اگر یک (1) باشد، به این معناست که در چنین انتخاباتی، حداقل یک جریان و گروه سیاسی، امکان حضور و رقابت نیافته است؛ و اگرچه انتخابات واجد رقابت میان N عدد جمعیت و جریان سیاسی است -و از این زاویه، انتخاباتی بسیار رقابتی ارزیابی میشود- اما آشکارا، از یک انتخابات تماما” آزاد و سالم و عادلانه، فاصله دارد. بدیهی است به میزانی که تعداد جریانهای محذوف و محروممانده از رقابت، بیشتر و بیشتر شوند، حاصل M – N هم افزایش خواهد یافت و در عمل، چنین انتخاباتی نه تنها ناسالمتر و ناعادلانهتر، که غیررقابتیتر هم خواهد شد. به بیان دیگر، با کاهش میزان N، رقابت هم کاهش مییابد و از سلامت انتخابات کاسته میشود.
در نظامهای توتالیتر و جوامعی که رژیمهای سیاسی آن تنها یک حزب و جریان (خودیها) را برمیتابند، N =1 میگردد و انتخابات، به رفراندوم و “بلی یا خیر” به جریان مسلط در ساخت قدرت تبدیل میگردد؛ همان که در عراق صدام شاهد بودیم. برعکس؛ اگر حاصل M – N برابر با صفر شود، در اینصورت M مساوی با N خواهد شد؛ یعنی تمامی جریانها و جمعیتهای سیاسی از امکان حضور در رقابت انتخاباتی برخوردار شدهاند، و شاهد یک انتخابات صد درصد آزاد، سالم و عادلانه هستیم؛ امری که در برخی کشورهای توسعهیافته(مانند سوئد یا سوئیس) بهوقوع پیوسته است.
انتخابات پیش رو (24 اسفند) البته انتخاباتی رقابتی است؛ چرا که لایههای گوناگون جریان حاضر در بلوک قدرت(تمامیتخواهان، اقتدارگرایان، محافظهکاران و پراگماتیستها و…) در آن به رقابت بر سر کسب کرسیهای مجلس پرداختهاند. ایشان را -در این رقابت- برخی دیگر از جمعیتهای سیاسی مرتبط با حکومت(مانند اعتماد ملی، همبستگی، مردمسالاری و…) همراهی میکنند. ضمن این که اینجا و آنجا، معدودی منفرد و مستقل نیز وارد رقابت شدهاند. از این نگاه، انتخابات مجلس هشتم، انتخاباتی رقابتی است؛ اما قطعا” انتخابات مزبور، “سالم” و آزاد، ارزیابی نخواهد شد؛ چرا که تعداد قابل توجهی از جمعیتها و جریانهای فکری-سیاسی فعال در جامعه، از حضور در انتخابات 24 اسفند، محروم و ممنوع شدهاند؛ نهضت آزادی، فعالان ملی-مذهبی، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، شاخصترین محذوفان محسوب میگردند.
اینچنین، اعلام تایید صلاحیت بیش از 4500 نامزد، دردی از عدمسلامت و ناعادلانه بودن انتخابات مجلس هشتم، درمان نمیکند. بر مبنای گزارش سخنگوی شورای نگهبان، از مجموع 7597 کاندیدای ثبتنامکننده، صلاحیت 2200نفر احراز نشده است و 569 نفر نیز به ردصلاحیت خود، اعتراض نکردهاند. مشخص است که ردصلاحیت شدهها، جملگی به علل “غیرسیاسی” رد نشدهاند.
از جمله ضوابط و معیارهای انتخابات آزاد و سالم و عادلانه، آن است که: غیر از محدودیتهایی مانند: سن قانونی، تابعیت کشور محل رأی، یا نداشتن سوء پیشینهی مؤثر کیفری در جرایم عادی – که منجر به محرومیت موقت از حقوق اجتماعی شده باشد - هیچ محدودیت دیگری در خصوص انتخابشوندگان و نامزدهای انتخاباتی، نباید ایجاد شود. در حالی که -صرفنظر از اپوزیسیون - صلاحیت بسیاری از منتقدان و “غیرخودی”ها بهخاطر رویکردها و دیدگاههای مخالفشان، رد شده است.
انتخاباتی آزاد و سالم و عادلانه خوانده میشود که احزاب و تشکلهای مختلف، با هر نوع گرایش سیاسی و عقیدتی، بتوانند در شرایط یکسان نامزدهای خود را معرفی کنند و برای شرکت در انتخابات، از شرایط و تسهیلات مساوی و عادلانه بهرهمند باشند، و هرگونه نظارت استصوابی توسط نهادهای حکومتی – تحت هرعنوان – منتفی باشد؛ در غیر اینصورت، حتی اگر انتخابات رقابتی هم باشد، سالم و آزاد ارزیابی نخواهد شد.
هر انتخابات آزاد، سالم و عادلانهای، قطعاً “رقابتی” نیز خواهد بود؛ اما هر انتخابات رقابتیای، الزاما” آزاد، سالم و عادلانه نیز نخواهد بود.