ناصر حجازی با عشق مردم رفت

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» از ورزشگاه شماره یک آزادی تا قطعه نام آوران

خانواده ناصر حجازی در مصاحبه با “روز” اعلام کردند ورزشکار مشهور ایرانی همان طور که یک عمر جلو کسی سرخم نکرد، موقع رفتن نیز ایستاده رفت.

بهنار(نازی) شفیعی همسر ناصر حجازی به “روز” گفت وی حتی موقع انتقال به بیمارستان نیز حاضر به نشستن بر صندلی چرخدار نشده و گفته باید ایستاده بروم: او ایستاده و سربلند از میان ما رفت.

آتیلا حجازی، فرزند ناصر حجازی نیز به “روز” گفت پدرش در بستر بیماری دغدغه مردم را داشت و می گفت مردم مرا ناصر حجازی کرده اند و باید تا جایی که می توانیم در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم تلاش کنیم. او عاشق مردم بود و با همین عشق هم رفت.

آقای حجازی، روز یکشنبه در اثر ابتلا به بیماری سرطان ریه در بیمارستان کسری درگذشت. آتیلا حجازی در مصاحبه با “روز” خبر داد که پیکر پدرش روز چهارشنبه (امروز) از ورزشگاه آزادی تشییع خواهد شد.پیش از این گفته می شد قرار است پیکر دروازه بان افسانه ای فوتبال ایران، از ورزشگاه امجدیه تشییع شود اما شورای تامین استان تهران با این مساله مخالفت کرده است.

در همین زمینه از آتیلا می پرسم او توضیح میدهد: جمعیت به قدری زیاد است که کنترل آن  به شدت مشکل است. باید بیایید دم در منزل ما تا ببینید چه خبر است. واقعا امکان پذیر نیست از وسط شهر تشییع شود و شیرودی هم پاسخگوی این جمعیت نیست.

او می افزاید: درست است که ورزشگاه آزادی کمی دور است اما بزرگتر است و همه می توانند حضور یابند. ما ساعت 8 و نیم صبح از زمین شماره یک ورزشگاه آزادی پدرم را تشییع خواهیم کرد. حدود یک ساعت و نیم همانجا برنامه داریم و بعد 60 اتوبوس تدارک دیده شده تا پدر را به همراه مردمی که دوستش دارند به بهشت زهرا منتقل کنیم.

به گفته آتیلا حجازی، پدرش در قطعه نام آوران بهشت زهرا به خاک سپرده خواهد شد.

از آتیلا درباره آخرین مصاحبه های پدرش می پرسم؛ مصاحبه هایی که ناصر حجازی با سایت شخصی خود انجام داده و با انتقاد از هدفمند کردن یارانه ها و اعتراض به وضع معیشتی و اقتصادی مردم، گفته بود که نمی تواند وقتی درد و مشکلات مردم را می بیند بی غیرت باشد و بی تفاوت از آن بگذرد. فرزند ناصر حجازی می گوید: پدرم درد مردم را می فهمید و حتی در بستر بیماری نیز با صراحت از این درد حرف میزد.

ناصر حجازی گفته بود: “آمده اند و یارانه ها را قالب کرده اند.زندگی مردم  بهتر نشده  که بدتر هم شده است.خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم.دولت می گوید  چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند ؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و… دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت  باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم   را دودستی تقدیم آنها نماید.چهل هزار تومان در ماه به مردم می دهند و بعد…”

به آتیلا می گویم این روزها قبل از درگذشت آقای حجازی، مهم ترین دغدغه او چه بود؟  میگوید: دغدغه اصلی پدرم مردم بود. او عاشق مردم بود و همیشه می گفت من از میان همین مردم آمده ام. مردم مرا ناصر حجازی کرده اند و تا جایی که بتوانم، هر حرفی که میزنم وهر  مصاحبه ای که میکنم باید به خاطر مردم باشد، درد آنها را باید بگوییم و در جهت بهبود زندگی مردم تلاش کنیم.

فرزند ناصر حجازی می افزاید: همین مردمی که پدرم عاشق آنها بود و با عشق آنها هم رفت، این روزها سنگ تمام گذاشته اند، من نمیدانم چگونه باید از آنها تشکر کنم، اینجا فضای خیلی قشنگی است، مردم از شهرهای مختلف آمده اند و مطمئن ام روح پدرم شاد است. او دوست داشت در میان مردم باشد وحالا در میان مردم می رود و میدانم که خوشحال است.

آتیلا سپس با دعوت از مردم برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین پیکر پدرش می گوید: “ما صد در صد خواهان حضور مردم و همه کسانی هستیم که پدرم را می شناختند و مید انیم امروز، روز باشکوهی خواهد بود.

او می گوید سید حسن خمینی  بر پیکر ناصر حجازی نماز خواهد خواند؛وی پیش از این و در دوران بیماری  حجازی هم از او عیادت کرده بود.

همزمان مدیر ورزشگاه آزادی به خبرگزاری ایسنا گفته است که زنان نیز می توانند در مراسم تشییع  حجازی در ورزشگاه آزادی حضور یابند.

 

ناصر حجازی ایستاده رفت

بهناز (نازی) شفیعی، همسر ناصر حجازی نیز به “روز” می گوید: نمیدانم چگونه می توان از این مردم قدردانی کرد. ما خجالت زده مردم هستیم که همیشه محبت داشتند. یکسال و 7 ماه تمام  پشت ما بودند، تنهایمان نگذاشتند و در بیمارستان و  خانه و سنگ تمام گذاشتند.

او اما همچنان رفتن یار و شریک زندگی اش را باور ندارد و می گوید: اصلا باورم نمی شود که نیست. وقتی به من تسلیت می گویند حس غریبی دارم. باورم نمی شود به من تسلیت می گویند.

از همسر ناصر حجازی نیز درباره دغدغه های این ورزشکار ملی پیش از رفتنش می پرسم؛ می گوید: مردم را همیشه دوست داشت، میخواست مردم راحت زندگی کنند و در رفاه باشند. رنج می برد از وضعیتی که وجود دارد. من هم از مردم میخواهم همیشه به یادش باشند و ناصر را فراموش نکنند چون او با مردم زندگی کرد و همواره با مردم بود.

خانم شفیعی می افزاید: ناصر این اواخر نمی توانست خوب حرف بزند و درتکلم مشکل داشت اما وقتی حالش بد شد و میخواستیم او را ببریم و سوار ماشین کنیم که به بیمارستان برسیم، وقتی در پارکینگ صندلی چرخدار آوردند با اینکه حالت نیمه هوشیار و نیمه بی هوش داشت، بلند گفت من میخواهم ایستاده بروم. با آن وضعیت اینقدر محکم گفت ایستاده میروم که ما هم حرفی نزدیم زیر بغلش را گرفتیم و او همچنان که در تمام زندگی جلو کسی سر خم نکرد، موقع رفتن هم ایستاده رفت. آخرین حرفی هم که از او شنیدیم همین بود ؛بعد نام آتوسا را آورد و دیگر هیچ حرفی نزد.

همسر ناصر حجازی پیش از این در متنی کوتاه نوشته بود: “مفتخرم می نویسم و تأکید می کنم، افتخار می کنم، لحظه به لحظه تجربه کردم مردی را که هرگز جلوی کسی سرخم نکرد، خم نشد و برای یک لقمه نان چرب تر پشت دوتا نکرد وبدین شکل دردل مردم خلق شد. «ناصر»ی که امروز باور کنید هیچی اش نیست و بیهوده و بی خودی مرا اذیت می کند. می خواهم به حرمت همان روزهای بی تکرار و عاشقانه دانشکده برسر ناصرم  فریاد بکشم؛ مرد تو چیزیت نیست، تواز همه ما سرحال تری، تو هنوز اسطوره مایی، برخیز….اما دلم نمی آید. می خواهم خیلی چیزها از خیلی کسان دیگر بنویسم ولی باز به حرمت ناصر نمی توانم و…باز هم بگذریم”.

از خانم حجازی درباره این ناگفته ها می پرسم و می گویم خیلی ها می گویند حق ناصر حجازی خورده شد و نگذاشتند به آنچه استحقاقش را داشت دست یابد. خانم حجازی می گوید: ناصر دوست داشت توی بطن فوتبال باشد زندگی اش بود و از این ناراحت بود که گاهی نمی گذاشتند در گود باشد و…

به برنامه نود این هفته اشاره میکنم و بزرگداشتی که عادل فردوسی پور در این برنامه برای ناصر حجازی برپا کرد و اینکه برخی رسانه ها انتقاد کرده و نوشته اند عادل نباید چنین میکرد و در تلویزیون عزاداری می شد و… خانم حجازی می گوید: عادل فردوسی پور جدا از برنامه اش و جدا از فوتبال، دوست بسیار خوبی برای ناصر بود، دوستش داشت و خب طبیعی است که متاثر باشد. همه از رفتن ناصر متاثر شدند. بحث سوگوار ی و عزاداری هم نیست، طبیعی است که آدم گاهی اوقات دست خودش نباشد متاثر شود و بغض کند و… بالاخره یک ورزشکار ملی رفته، یک قهرمان و کسانی که دوستش دارند قدرش را میدانند.

عادل فردوسی پورمشکی پوشیده و در برنامه 90 تلویزیون مسابقه برنامه پیامکی اش را تغییر داده و از مردم خواسته بود به یاد ناصر حجازی عدد یک را بفرستند. او گفته بود: “ایشان را نه فقط پرسپولیسی‌ها و استقلالی‌ها که اصلا غیرفوتبالی‌ها هم دوست دارند. این ویژگی همه آنهایی است که رک حرف می‌زنند و صادق هستند و سر تعظیم فرود نمی آورند و حقیقت را می‌گویند. واقعا همه ما متاثر هستیم و خود من که اصلا روحیه خوبی برای حرف زدن ندارم. من خودم که احساسم این است کاش امشب این برنامه را در این شرایط نداشتیم”.

ناصر حجازی به روایت وب سایت اش

ناصر حجازی دروازه بان تیم ملی فوتبال ایران و تیم استقلال تهران بوده؛ وب سایت شخصی اش  درباره او نوشته است : ناصر حجازی تنها یک قهرمان نیست. او حقیقتی از جنس مردم است که در دفاع از اصولش  سالهاست که  مبارزه می کند  و امروز در قلب آنها است.رفتاری که به ایمان واقعی او رنگ و بو و گرما می بخشد.از نظر حجازی محبوبیت شخص به شهرت یا قهرمانی نیست، آن است که مسایل مرتبط با جامعه انسانی را دغدغه ذهنی خود دانسته و درد مردم را عمیقا احساس نماید و از افتخارات ملی  آنها نیز سرشار از شادی و سرور گردد.این طرز تفکر، حجازی را از بعد مادی به بعد معنوی سوق داد و این پاک ترین ، بارز ترین و اصیل ترین رمز محبوبیت است.

حجازی هر از گاهی نقل قولهایی را بیان می کند که تعریفی از شرف انسانی است.او در پاسخ به آینده فوتبال ایران می گوید :حاصل عشق مترسک به کلاغ نابودی یک مزرعه است.براستی حاصل عشق بعضی از  مدیریتهای نا بجا به دلالیهای مرسوم، نمی تواند باعث نابودی فوتبال ما باشد؟

حجازی در دفعات بسیار و حتی در ابتدای دهه شصت از زندگی خود، غم غربت را چشید اما از تفکراتش جدا نشد تا بر مهم بودن مبارزه خودآگاه انسان علیه از خود بیگانگی تاکید داشته باشد.

حجازی در عرصه فوتبال و هواداران بشدت با باج دادن مخالفت می کند، ضربه اش را می خورد اما هیچگاه متهم نیست که حمایت از وی بخاطر مشتی اسکناسهای بی ارزش است تا امروز سلطان قلبهای فوتبال ایران  باشد و بدور از رنگها،  وی را شخصیت ملی نامند.

اگرچه بسیاری شخصیت و پایبندی به نظم و انضباط مدیریتی او را عامل بعضی از شکستهای داخلی وی می دانند اما همین رفتار، افتخارات بسیاری را در خارج از کشور برای وی رقم زده است که این می تواند یکی از دلایل عقب ماندن ما از فوتبال مدرن امروزی باشد، تیمداری بر اساس روشهای سنتی و کد خدا منشانه.

نا برابری های اقتصادی و اجتماعی، دردی که حجازی صادقانه و بدون هیچ گرایش سیاسی از آن می نالد و این را حتی در گفتگو های روزمره اش نیز می توان یافت.