دو هفته قبل، یک روزنامه گمنام انگلیسی و یک شبکه تلویزیونی بدنام آمریکایی اعلام کردند که آمریکا می خواهد به ایران حمله کند. دوازده روز قبل آقای ف. از تهران زنگ زد و گفت، چرا این همه درباره جنگ می نویسی؟ ده روز قبل چند نشریه خوشنام و معتبر اروپایی و آمریکایی اعلام کردند که احتمال جنگ وجود دارد. یک هفته قبل سیاستمداران اروپایی و آمریکایی اعلام کردند که جنگ آمریکا و ایران قریب الوقوع است. شش روز قبل همان آقای ف. از تهران زنگ زد و گفت: تو واقعا فکر می کنی جنگ می شود؟ پنج روز قبل تقریبا فقط فیدل کاسترو در مورد جنگ حرف نزد، آن هم به این دلیل که در مورد هیچ چیزی حرف نزد. چهار روز قبل یک روزنامه انگلیسی تعداد نقاطی که احتمالا توسط آمریکا بمباران می شود، مشخص کرد. سه روز قبل، معلوم شد اولین نقطه ای که بمباران می شود، روی نقشه نشان داده شد. دو روز قبل همان آقای ف. فوق الذکر زنگ زد و گفت: شوخی شوخی دارد جنگ می شود، ما که نمی توانیم چیزی بنویسیم، شما چرا چیزی نمی نویسید؟ امروز حسن روحانی به آلمان رفت و با سولانا تلفنی حرف زد و اروپائی ها را دعوت کرد که واقع بینانه رفتار کنند و به قوانین بین المللی احترام بگذارند. مقامات اروپائی هم گفتند: این یعنی چی؟ یعنی شما نماینده ایران هستید؟ روحانی گفت: نمی دونم، باید تلفن بزنم و بپرسم. از طرف دیگر کوشنر، وزیرخارجه فرانسه که ایران را علنا تهدید به حمله نظامی کرد، اعلام کرد که فرانسه نقشه ای برای حمله به ایران ندارد. البته فیگارو هم در یک نظرسنجی اعلام کرد که 59 درصد فرانسوی ها مخالف جنگ علیه ایران هستند و 41 درصد موافق حمله اند. احمدی نژاد هم که معمولا جز خودش و عمه اش و خاله اش هیچ چیزی را جدی نمی گیرد، گفت: « ما تهدید فرانسوی ها را جدی نمی گیریم.» از طرف دیگر شوهر شمسی پهلوون و سخنگوی دولت اعلام کرد: « جنگ با ایران گزینه ای کاملا احمقانه است.» از طرف دیگر مایکل مور هم گفت: « مردم آمریکا، خنگ ترین مردم دنیا هستند.» همین مایکل مور بارها اعلام کرده است که « بوش احمق است.» البته من نمی خواهم آقای ف. و دیگران را بترسانم، ولی شما اگر فکر کنید رئیس جمهور و مردم یک کشور احمق هستند، چرا باید انتظار داشته باشید آنها هوشمندانه رفتار کنند؟ بخصوص اینکه خودتان نابغه هستید و رفتارهای تان نامعقول است، فکر می کنید حتما آنها که احمق هستند، باید در کمال هوشمندی رفتار کنند؟ از نظر من دو حالت وجود دارد، یکی این که دارند جنگ روانی می کنند. برای چی؟ برای این که اگر ما کوتاه نیامدیم جنگ غیر روانی بکنند. ما هم که کوتاه نمی آئیم، حداقل احتمال جنگ را جدی بگیریم. یک طرف دیگر قضیه این است که آمریکایی ها و اروپایی ها اصلا نمی خواهند جنگ کنند و فقط این حرف ها را می زنند تا از خودشان در جهان یک چهره جنگ طلب نشان بدهند که مردم دنیا بفهمند آنها جنگ طلب هستند، این احتمال قوی است و شاید مهم ترین احتمال باشد. به قول شوهر شمسی پهلوون « اکنون شرایط جنگی نیست.» فکر نمی کنید وقتی الهام می گوید شرایط جنگی نیست، ما باید شکی در این مورد داشته باشیم؟
علل انحراف جوانان چیست؟
من فکر می کردم که سه چهار روز قبل گوگل تصادفا و در اثر اشتباه قطع شده است، چون در دنیای امروز قطع کردن گوگل برای کنترل اینترنت، مثل قطع کردن برق کشور برای جلوگیری از دیدن فیلم سکسی توسط ملت است. اما وقتی خواندم که حجت الاسلام مصباح در کمال سرور و شادمانی گفته است: « فیلم ها، رمان ها و اینترنت باعث منحرف شدن جوانان شده است.» متوجه شدم که من اشتباه می کردم و مسوولان نه تنها باید بقول ابراهیم رها، در گوگل را گل می گرفتند، بلکه باید یاهو و مسنجر را هم مسدود کنند و حتی الامکان اگر ممکن است جلوی هرگونه تماس با موبایل و اس ام اس و غیره را هم بگیرند. در همین راستا محققین صاحب نام و گمنام در تحقیقات خودشان موفق شدند علاوه بر فیلم ها و رمان ها و اینترنت، برخی عوامل دیگر انحراف جوانان را هم کشف کنند. عوامل دیگر انحراف جوانان به این شرح است: تلویزیون، برق، بلیط هواپیما، هواپیما، تلفن، یخچال، بطری، آسفالت، چرخ اتومبیل، ماشین بخار، بز( چون ممکن است جوانان با دیدن بز تحریک شده و از یاد آقای مصباح غافل شوند به خصوص در ماه مبارک رمضان)، سگ، دوچرخه، پیتزا، همبرگر، سازمان ملل متحد، کاغذ سفید، مداد، خودکار، ضبط صوت، نوار، تاریخ، آثار بجا مانده از گذشته، آثاری که جدیدا خلق می شود، تابلو….. و برخی موارد دیگر.
هاشمی، هاشمی، حمایتت می کنیم؟
یکی از خصوصیات هاشمی رفسنجانی این است که وقتی نازش می کنی، گازت می گیرد، وقتی گازش می گیری، نازت را می کشد. هاشمی در یک اظهار نظر حیرت انگیز گفت: « مردم سالاری در جمهوری اسلامی ایران در سطح بالاتری نسبت به سایر کشورها برخوردار است.» آگاهان پرسیدند: دلیلی هم دارید؟ هاشمی گفت: مثلا خود من در انتخابات با این که طرفداران بیشتری داشتم، ولی احمدی نژاد رئیس جمهور شد. هاشمی رفسنجانی بر شرکت همه گرایش ها در انتخابات تاکید کرد.
احمدی نژاد گزارش می کند
به نظر من هم تشکر کردن از مسوولان امر، بخصوص دولت مردمی لازم است. در همین راستا یکی از هموطنان پس از اینکه دیروز صبح از خواب بیدار شده و متوجه شد هوا بسیار خوب است، به سازمان هواشناسی زنگ زده و از مسوولان این سازمان قدردانی نمود. در همین راستا، یا در یک راستای دیگر، بالاخره بعد از شش ماه تاخیر، دکتر احمدی نژاد، گزارش عملکرد خودش را که قرار بود شش ماه قبل به مجلس ارائه دهد، چون گزارش کار خودش آماده نبود، گزارش کار دولت های قبلی را در مجلس قرائت کرد و رسما و در کمال غرور و افتخار اعلام کرد که دولت نهم در همه زمینه ها موفق بوده است. این گزارش با مخالفت بعضی نمایندگان مجلس روبرو شد، ولی چون این مخالفت تاثیری در آخرین سفر احمدی نژاد به نیویورک و کاراکاس نداشت، وی گفت: مهم نیست، هر چقدر می خواهید مخالفت کنید، فقط سفر ما را خراب نکنید.
جبهه مشارکت و دولت
من نمی دانم چرا مجلس هفتم طرح عدم کفایت سیاسی احمدی نژاد را که تمام دلایلش را احمدی نژاد در گزارش عملکردش ارائه داد، پیگیری نمی کند. راهش هم این است که بعد از بازگشت احمدی نژاد از نیویورک و کاراکاس، مجلس او را احضار کند و طرح عدم کفایت سیاسی او را تصویب کند، در این صورت هم مجلس معتبر می ماند، هم جلوی بیشتر شدن بحران گرفته می شود، هم جامعه منفجر نمی شود. من که فکر می کنم اگر احمدی نژاد شش ماه دیگر سرکار باشد، ملت یا خودشان به جان همدیگر می افتند، یا جامعه دچار فروپاشی می شود، یا آمریکایی ها با آغاز جنگ ایران را از نظر تاریخی چهل سال عقب می برند. جبهه مشارکت اعلام کرد: « دولت در تحقق وعده هایش ناتوان است.» روزنامه آبزرور نوشت: « زمان برای جلوگیری از جنگ رو به پایان است.» اتریش و هلند از تحریم ها حمایت کردند. فرانسوی ها هنوز دارند می جلزند و می ولزند. آمریکا دارد یک عدد چنی را به جای رایس می اورد سرکار و ما مهم ترین مدرک جرم مان را داریم می فرستیم وسط لانه زنبور سازمان ملل. خیلی پسرمان کارهای خوب می کند، جلوی هر مهمانی هم درش می آوریم، مبادا به شازده بربخورد. البته من منتظرم که احمدی نژاد در سازمان ملل کوتاه بیاید و در مورد صلح جهانی و آرامش و حق مسلم ما و این جور چیزها حرف بزند و احتمالا حرف هایی که در مورد هولوکاست گفته پس بگیرد، اگر این کار را نکتد، باید پس از بازگشت او به ایران، اگر بسلامتی برگشت، باید منتظر قطعنامه و توپ و تانک و مسلسل باشیم. خدا کند همه پیش بینی های من غلط دربیاید.
خدا در دهان آدم دندان دارد
واقعا این کمونیسم تا خشتک مان نفوذ کرده، فقط بیخودی اسم خدا را وسط کار می آورند. جدا که در بهار آزادی، جای استالین خالی. راستی گفتم استالین، کسی از گنجی خبری ندارد؟ البته خودم امروز با گنجی حرف زدم، مقاله ای نوشته بود، وقتی خواندمش یک ساعت با خودم دعوا می کردم، ببین دیگران چه خواهند کرد. احتمالا اگر همزمان با خواندن مقاله گنجی یک ژنراتور وصل کنند به باسن رهبران چپ گذشته، با برق حاصله از آن می توان برق کل اروپا و آسیای میانه و بخش کوچکی از تهران را تامین کرد. در راستای جایگزینی خداوند متعال به جای پرولتاریای تحت ستم، آیت الله محمد رضا ناصری یزدی گفت: « خدا نان داد را به جای بابا نان داد بنشانید.» ضمنا، دیروز صبح کمد بغل دستی مرتضوی درش کنده شد و تمام پوشه های توی کمد ریخت زمین و وسط یک روزنامه ایران باستان( نه این ایران مزخرفی که الآن منتشر می شود) که در آن مقداری نان خشک و پنیر خشک شده بود، یک برگه احضاریه که مدتها گم شده بود، پیدا شد و در همین راستا اکبر گنجی بخاطر کتاب « مجمع الجزایر زندانگونه» به دادگاه عمومی تهران احضار شد. حالا که بحث استالین و گنجی و مرتضوی پیش آمد، بهتر است به این مهم اشاره کنیم که اگر قرار باشد در کتاب های درسی به جای « بابا نان داد» نوشته شود « خدا نان داد.» بقیه چیزها در کتاب درسی اول دبستان چگونه نوشته می شود؟
ننویسیم « بابا نان داد»، بنویسیم « خدا نان داد.»
ننویسیم « آن مرد با اسب آمد» بنویسیم « خدا آن مرد را با اسب فرستاد.»
ننویسیم « مادر آرام آمد» بنویسیم « خدا مادرهای من را آرام آورد.»
ننویسیم « سارا برادر دارد» بنویسیم « خدا برای سارا یک برادر از طریق پدر فرستاد.»
ننویسیم « من انار دارم» بنویسیم « خدا انار دارد، خدا به من انار داد.»
ننویسیم « آدم دندان دارد» بنویسیم « خدا در دهان آدم دندان دارد»
ننویسیم « مادر در دست نان دارد» بنویسیم « خدا در دست مادر نان گذاشت»
ننویسیم « ما ایران را دوست داریم» بنویسیم « ما خدا را دوست داریم، لبنان هم خوب است.»
ننویسیم « مادر با سوزن دامن می دوزد» بنویسیم « خدا با دست مادر با سوزن دامن می دوزد.»
اصلاحیه قانونی آموزش و پرورش: بموجب این ماده قانونی از امروز نام پدر و مادر در راستای نیل به یک جامعه بی پدر و مادر از کتب درسی حذف و خداوند کلیه اعمال را عهده دار می شوند.
ای پلیس های مخفی، کجائید؟
سردار رادان دیروز در یک گفتگوی مطبوعاتی از سه نفر پلیس مخفی که از دو سال قبل همکاری خود را با نیروهای انتظامی آغاز کرده بودند، درخواست کرد برای دریافت حقوق معوقه دو سال گذشته شان با این نیرو تماس بگیرند. ظاهرا دو سال است که نیروی انتظامی دنبال این سه نفر پلیس مخفی می گردد تا حقوق شان را پرداخت کند ولی آنها را پیدا نمی کند.