نگاه دولت به دانشگاه انتقام جویانه است

نویسنده

» عبدالله مومنی در مصاحبه با روز:‏

momeni879.jpg

با عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان در موردبرخورد با نهادهای مدنی و تشدید نقض حقوق بشر ‏گفت و گو کرده ایم.‏‎ ‎مومنی با اشاره به بازداشت سعید رضوی فقیه، بر این نکته تاکید می کند که “این برخوردها ‏ناشی از تلاش فعالین جنبش دانشجویی برای نقد قدرت است.” وی همچنین تصریح می کند که با این کارها، گره ‏مشکلات حاکمیت در دانشگاه باز نمی شود.این مصاحبه در پی می آید.‏


‎ ‎آقای مومنی، تشدید برخورد با نهادها و فعالان مدنی را چگونه ارزیابی می کنید؟‎ ‎

دولت نهم بیش از پیش تلاش می کند با فشار بر جامعه مدنی در ایران، هرگونه اعتراض به عملکرد ناقض حقوق ‏بشر و نهادهای مدنی را سرکوب کند. دولت برای منفعل کردن نهادهای مدنی، گاهی دست اندازی و پیاده کردن ‏طرح هایی جهت موازی سازی و اضمحلال درونی این تشکل ها را سرلوحه کار خود قرار می دهد و گاه، در ‏صورت عدم موفقیت، به برخورد سخت امنیتی و قضایی روی می آورد. ‏


‎ ‎آیا بازداشت آقای رضوی فقیه هم در همین ارتباط است؟‏‎ ‎

آقای رضوی فقیه دبیر سیاسی اسبق طیف علامه تحکیم که در سال های اخیر برای تحصیل در خارج از ایران به ‏سر می برده اند هنگام بازگشت به کشور بازداشت شده و حکم غیابی 4 سال حبس به دلیل فعالیت های دانشجویی ‏به ایشان ابلاغ شده است. یعنی حاکمیت بعد از گذشت سال ها از اعتراضات دانشجویی پاییز 81، سعید رضوی ‏فقیه را به دلیل سخنرانی ها و فعالیت های روشنگرانه اش علیه حکم اعدام دکتر آغاجری به حبس محکوم می کند ‏که این برخورد نشان از کینه جویی و انتقام گیری برخی نهادها از فعالان صادق و تاثیرگذاری نظیر رضوی فقیه ‏دارد.صدوراین حکم و بازداشت رضوی فقیه سند دیگری در اثبات استقلال جنبش دانشجویی و تلاش های بی ‏پروای فعالین جنبش دانشجویی برای نقد قدرت است. ‏


صدور احکام این چنینی را تا چه حد ناشی از اراده ای برای اعمال فشار بر دفترتحکیم می ‏دانید؟

‏ در حالی که به نظر می رسد پروژه ی شکست خورده ی جعل طیف شیراز برای دفتر تحکیم وحدت با هوشیاری ‏فعالان دانشجویی بی اثر شده است، وزارت علوم و نهادهای خارج دانشگاهی با فشار بر انجمن های اسلامی ‏شهرهای مختلف و ایجاد جو ارعاب و تهدید، عملا حکومت ساخته بودن طیف های جعلی را اشکار ساخته اند. ‏انواع فشارها بر انجمن های اسلامی جهت خروج از تحکیم طیف علامه، دلیلی بر نامشروع و غیر قانونی بودن ‏این اقدام دولت نهم و ناکامی پروژه دستوری و بخشنامه ای است که با گذشت کمتر از یک ماه از اعلام آن، ‏سناریونویسان نیزبه بی نتیجه بودن کار خود آگاه گشته اند؛ در واقع آنها ین بار نمایش تکراری شان را در قالب ‏سیاست نصر بالرعب بر انجمن های عضو اتحادیه دنبال می کنند.‏


‎ ‎یعنی شما معتقدید این اعلام غیرقانونی بودن، وجهه قانونی ندارد؟‏‎ ‎

اعلام غیر قانونی بودن دفتر تحکیم وحدت طیف علامه فاقد هر گونه منطق حقوقی و جلوه ای روشن از قانون ‏گریزی دولتمردان است. وزارت علوم دولت نهم با خام اندیشی و اجرای پروژه های دستوری و بخشنامه ای مبنی ‏بر غیر قانونی بودن تحکیم در تلاش برای حفظ موقعیت متزلزل خود است اما این بخشنامه ها در واقع بر ‏مشروعیت و اعتبار دانشجویان خواهد افزود.‏


‎ ‎البته به نظرمی رسد دولت قصد ندارد تشکل های دانشجویی را به حال خود رها کند و می خواهد آن ها ‏را وابسته به خود سازد.‏‎ ‎

دولت نباید در امور داخلی تشکل های دانشجویی، که هیچ گونه وابستگی به نهادهای قدرتمدار ندارند دخالت کند؛ ‏در واقع تلاش برای ربودن پیشینیه خوشنام آنها هیچ گرهی از کار مشکل حاکمیت در نهاد دانشگاه باز نخواهد ‏کرد. متولیان امر باید با اعطای استقلال به دانشگاه و نهادهای درونی آن، نقد و اعتراض را به عنوان یکی از ‏مهمترین خصوصیات جریان دانشجویی بپذیرند؛ در غیر این صورت برخوردهای حذفی و امنیتی با دانشجویان ‏آنها را از پیگیری خواسته های آزادیخواهانه شان باز نخواهد داشت. ‏


‎ ‎آقای مومنی، موضع سازمان شما درباره برخوردها با دفتر تحکیم چیست؟ بسیاری سازمان شما را ‏نزدیک ترین تشکل به دفتر تحکیم وحدت می دانند، بخصوص آنکه بسیاری از فعالان سابق دفترتحکیم اکنون در ‏سازمان شماعضویت دارند.‏‎ ‎

سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی برخوردهای صورت گرفته با فعالان دانشجویی و علی الخصوص پروژه ‏غیر قانونی جلوه دادن دفتر تحکیم وحدت را محکوم می کند و دفاع از استقلال جنبش دانشجویی و حرکت ‏دانشجویان در مسیر آرمان های دموکراتیک مردم ایران را بر خود فرض می داند. ‏


‎ ‎یعنی شما هم چنان بر قانونی بودن طیف علامه تاکید دارید؟‎ ‎

سازمان دانش آموختگان، دفتر تحکیم وحدت طیف علامه را به عنوان فراگیرترین تشکل مدافع دموکراسی و ‏حقوق بشر در دانشگاههای کشور به رسمیت می شناسد و به خاطر استقلال این نهاد از قدرت و وجهه ی ‏دانشجویی آن، بدون هیچ چشمداشتی، خود را در هر شرایطی موظف به دفاع از آن می داند و همه ی آنها که ‏دغدغه ی دموکراسی و حقوق بشر دارند را نیز به دفاع از این نهاد مستقل دانشجویی فرا می خواند.‏


‎‎فکر می کنید بازداشت های اخیر دانشجویی تا چه حد بر رو ند فعالیت دفترتحکیم اثر می ‏گذارد؟‎‎

در هفته های اخیر چندین تن از فعالان دانشجویی دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز با روش های غیر قانونی ‏احضار و بازداشت شده اند و اتفاقا همین دانشجویان در 1 سال اخیر اعتراضات گسترده دانشجویی نسبت به ‏عملکرد دولت برگزار کرده بودند. از جمله می توان به بازداشت یونس میر حسینی فعال دانشجویی دانشگاه شیراز ‏اشاره کرد که اخبار منتشر شده در خصوص اعتصاب غذای نا محدود وی موجب نگرانیهای جدی در خصوص ‏سلامتش شده است؛از سوی دیگر در همدان نیز محمد صیادی دبیر سیاسی انجمن اسلامی این دانشگاه به حبس ‏محکوم شده و فشار بر دانشجویان در دانشگاه زاهدان و تبریز و تهران از طریق کمیته های انضباطی ادامه دارد. ‏بدین شکل چنین برخوردهایی نگاه امنیتی، انتقاد ناپذیر و انتقام جویانه دولت به دانشگاه را آشکار می سازد.‏


‎ ‎درباره سعید درخشندی و وضعیت وی چه؟‎ ‎

علاوه بر وجه کاملا غیر حقوقی و غیر قانونی اعمال شده در خصوص آقای درخشندی، عدم موافقت مقامات ‏قضایی با استفاده وی از حقوق قانونی یک زندانی سیاسی همچون آزادی مشروط و مرخصی، مصداقی بارز از ‏نادیده انگاشتن ترتیبات قانونی و حقوق شهروندی در قبال متهمین پرونده های سیاسی است. برخی از زندانیان ‏سیاسی و دانشجویی مورد کم لطفی و بی توجهی فعالان حقوق بشر در کشور هستند، اینگونه شیوه ها، که عده ‏ای برغم آنکه با برخوردهای غیر قانونی حاکمیت حقوق انسانی وقانونی شان نقض می شود، از حمایت جامعه ‏مدنی، مدافعان و کوشندگان عرصه حقوق بشر نیز محروم باشند ظلمی مضاعف و تبعیضی ناپذیرفتنی است و نهاد ‏های حقوق بشری باید توجه بیشتری به وضعیت و سرنوشت زندانیانی همچون درخشندی داشته باشند.‏


‎ ‎گویا قصه نقض حقوق بشر را باید دارای سر درازی دانست که هم چنان هم ادامه دارد.‏‎ ‎

بله، به طور مثال فشار بر فعالین حقوق اقوام و نگاه غیر معقول و امنیتی به فعالیت های مسالمت آمیز این فعالان ‏از دیگر موارد منجر به نقض حقوق بشر است.برخورد با فعالان حقوق اقوام در شهرهای مختلف غرب کشور از ‏جمله تبریز زنجان و اردبیل، ادامه بازداشت عبدالله عباسی جوان که در جریان مراسم بزرگداشت ستارخان در ‏تهران بازداشت شد، با گذشت بیش از سه ماه از حبس ایشان مورد اعتراض است و وضعیت وی خصوصا با ‏توجه به سابقه ی بازداشت وی در سال گذشته و نگهداری در شرایط سخت و بدون برخورداری از حداقلهای ‏مربوط به حقوق متهم موجب نگرانی است. ‏

البته این مساله و محکومیت های مختلف، برای فعالان دانشجویی در شهرهایی چون تبریز و اردبیل نیزوجود دارد
صدوراین احکام طویل المدت حبس و تبعید نمونه های بارزی از نقض حقوق شهروندی است.حاکمیت باید بکوشد ‏احساس تعلق به دولت- ملت را در تک تک شهروندان ایرانی تقویت کند. وجود احساس تبعیض و تحقیر بین ‏شهروندان و اجزای مختلف ملت ایران موجب تخریب سرمایه ی اجتماعی و وحدت ملی است. اینگونه ‏برخوردهای فرا قانونی و ناقض حقوق بشر به وسیله ی حاکمیت تنها به فرآیند نگران کننده ی تضعیف وحدت ملی ‏و تخریب سرمایه ی اجتماعی دامن می زند.‏
‏ ‏

‎ ‎آقای مومنی، در چند هفته اخیر شاهد فشار بر کانون مدافعان حقوق بشر هم هستیم. بخصوص آنکه ‏منشی این کانون نیز بازداشت شد و این خبر بازتاب کمتری نسبت به دیگر مسایل مربوط به این کانون ‏داشت.‏‎ ‎

ادامه بازداشت ژینوس سبحانی، منشی دفتر این کانون آن هم در شرایط مبهم و با اتهامات نامشخص و بدون ‏برخورداری از حق وکیل و سایر حقوق متهمین موجب نگرانی است و این نگرانی وقتی بیشتر می شود که به ‏زمینه سازی های چند ماهه ی برخی محافل رسانه ای-امنیتی برای برخورد با شیرین عبادی توجه کنیم به هر حال ‏بازداشت ژینوس سبحانی در چنین شرایطی هر ناظری را نسبت به انگیزه های بازداشت کنندگان بدبین و مشکوک ‏می کند.‏


‎ ‎تحلیل شما از این فشارها بر خانم عبادی چیست؟‎ ‎

‏ بسیاری از قربانیان نقض حقوق بشر در ایران پشتیبانی جز شیرین عبادی نداشته و ندارند و همین نکته دفاع از ‏شیرین عبادی را برای همه ی آنها که دغدغه ی حقوق بشر دارند به یک وظیفه تبدیل می کند.‏


‎ ‎و حالا که کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شده است، برخوردهایی هم چون برخورد با برادران علایی ‏هم انعکاس کمتری می یابد.‏‎ ‎

بله. ضمن اینکه باید توجه کرد این برخورد و برخوردهایی از این دست موجب بروز احساس نا امنی در ‏پژوهشگران و محقققان و ادامه ی عقب ماندگی علمی کشور است، علاوه بر آنکه نگاه امنیتی و غیر حقوقی حاکم ‏بر دولت هر گونه تحرک و انتقادی را با اتهامات سنگین به خط قرمز تبدیل و نهادهای حقوق بشری را نیز به ‏سمت سکوت و عدم ورود به این حوزه ها و دفاع ننمودن از متهمان چنین پرونده هایی رهنمون می کند. ‏برخورد با این دو پژوهشگر ایرانی با توجه به شیوه ی برگزاری دادگاه و نحوه ی بازداشت و رسیدگی به اتهامات ‏علاوه بر آنکه ناقض حقوق متهم مطابق اسناد بین المللی و قوانین موضوعه است، نقض آشکار آزادیهای علمی و ‏آکادمیک نیز محسوب می شود.‏


‎ ‎والبته در این میان فشار بر مدافعان حقوق زنان را نیز نباید فراموش کرد.‏‎ ‎

در حالی که خواسته های جنبش زنان ایران بازتاب بسیار وسیعی در جامعه، حکومت و جهان داشته است به گونه ‏ای که در مجلس شورای اسلامی- با وجود حاکمیت جریان محافظه کار در این نهاد – و به رغم میل برخی ‏اشخاص متنفذ گام هایی در جهت تحقق برابری در حقوق زنان و مردان ایرانی برداشته اند اما برخی محافل با نگاه ‏امنیتی به خواسته های طبیعی زنان، بازداشت و برخورد با فعالان حقوق زنان را ادامه می دهند؛ که از آن جمله ‏می توان به بازداشت نفیسه آزاد و اجرای حکم زندان عالیه اقدام دوست اشاره کرد. اما جنبش زنان بدون توجه به ‏این تهدیدها تا کنون توانسته است با اهداف مشخص و محدود تعریف شده مقاومت قابل تحسینی در برابر این ‏فشارها از خود نشان دهد. ‏


‎ ‎و البته دیگر بحث داغ این روزها، بحث جلوگیری از برگزاری مراسم یادبود مهندس بازرگان ‏است.‏‎ ‎

شادروان مهدی بازرگان به عنوان سیاستمداری دموکراسی خواه، اصلاح طلب و در عین حال سر سخت در ‏پایبندی به اصول بود. دو بار جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد ایشان موجب تاسف است. چنین اقدامی نه تنها ‏موجب تاسف است بلکه با توجه به سی سالگی انقلاب نشان از وعده های عمل نشده و تحقق نیافته ی انقلاب بهمن ‏‏57 هم دارد چرا که با گذشت سی سال نه تنها آزادی احزاب، مطبوعات و اجتماعات هنوز به رسمیت شناخته نشده ‏بلکه حتی برگزاری مراسم سالگرد فوت شخصیتی چون مهندس بازرگان هم با حساسیتهای شدید امنیتی و البته ‏فراقانونی مواجه می شود.‏

‎ ‎و البته بازداشت هایی هم در حاشیه این مراسم رخ داد. آیا خبری از دستگیرشدگان دارید؟‎ ‎

در حاشیه این مراسم حسین ترکاشوند، مجید توکلی، کورش دانشیار و اسماعیل سلمانپور از اعضای انجمن ‏اسلامی دانشگاه امیرکبیر، علی‌اصغر شفیعیان دبیر سیاسی سابق خبرگزاری ایسنا و آقایان حیدری، پاکرخ و ‏خانجانی دستگیر شدند. ما ضمن اعتراض شدید به اینگونه رفتارهای غیرقانونی نهادهای امنیتی ـ انتظامی، ‏خواستار آزادی‎ ‎‏ این بازداشت شدگان هستیم. ‏