رفتار مدنی طولی و زمان بر است، حال آنکه رفتار ضد ظلم، انفجاری و عرضی و دارای فراز و نشیب تند است. اینک به نظر می رسد جامعه ما در میان این دو ویژگی قرار دارد. این یاداشت به این حالت بینابینی می پردازد.
روحیات و خلقیات قومی و ملی را به راحتی نمی توان تغییر داد، اما همین روحیات و رفتارها تغییر پیدا می کنند، منتها طی زمان و با آهنگی کند و به آسانی قابل مشاهده نیستند. اما رفتارهای عمومی جوامعی که تحت فشار هستند انفجاری است؛ زمانی به نتیجه می رسد و زمانی دیگر نه.
تاریخ ما سرشار است از مواجهه های تند و تیز و مواجه های طولی وزمانبر که با توجه به شرایط، بر جامعه به دلیل ظلم ظالمان تحمیل یا زمانی تحمل شده است.
دوره انقلاب مشروطه و انقلاب کوتاه، اما هم دوران نهضت ملی و هم اصلاحات طولانی تر است. مقایسه دستاورد های این دوره ها با یکدیگر با ملاک مشخص نتایج برای تجربه اندوزی برای حرکات آینده بسیار مهم است.
برآمدن جنبش پر شور سبز که بعد از ۸ ماه از خیابان جمع شداز این جمله است که خواستههای آن هنوز هم مطرح هستند؛ جنبشی که امید به تغییر سریع را در جامعه بارور کرد اما این امید به ثمر ننشست.
حال سئوال این است که جامعه ما به خاموشی فرو رفته تا باز دو باره به حالت انفجاری برخیزد؟
به نظر میرسد که مطالبات دوران اصلاحات درمدت ۴ سال به شکل پراکنده مطرح شد و هر نهاد و صنفی خواسته خود را مطرح کرد. در دوره انتخاباتی ۱۳۸۸ اما فضا برای طرح بلندتر و امنتر مطالبات جامعه مطرح شد. جالب این بود که این خواسته جامعه بود که به برنامه کاندیداها هم جهت میداد. در نتیجه برنامههای کاندیداها به سوی مطالبات حداقلی مردم پیش رفت. نتیجه کار، فضای انتخاباتی ۱۳۸۸ بود و حوادث بعد از آنکه با برنامه و اختیاری نبود. جامعه مدنی ایران خواسته و ناخواسته به سمت حرکت طولی و زمانبر رفت و این حرکت را به امید پاسخ رفتار مدنی و حقوقی حکومت انجام داد و بخشی از جامعه رشد یافتگی از خود نشان داد که ستودنی است. اگر چه این رفتارمشکلات خود را هم دارد. این رشد یافتگی اما با مقاومت طولانی مدنی همراه نشد چرا که جامعه ایران نمیخواست و نمیتوانست با مشت آهنین حکومت برخورد همانند داشته باشد. این رفتار جامعه مدنی دامنه خشونت حکومت را هم تا حدی مدیریت کرد. نتیجه این مدیریت آن شد که بخشی از قدرت در حکومت همراه و هم دم مردم باقی ماند. هرچند این همراهی و هم دمی به دلیل منافع مشترک هم بود.
در حالیکه در سال ۶۰ در حکومت تصفیه یک دست صورت گرفت که به حذف فیزیکی وحشتناک و مرگباری انجامید.
تجربه مطالبه محور صنفی و مدنی پراکنده در جامعه میتواند تجربهای قلمداد وبررسی شود. نتیجه این مطالبات پراکنده و تا حدی فعال باعث شد که در سال ۱۳۹۲ رای مردم، در انتخاباتی که همه مراحل آن مدیریت شده بود، خوانده شود. حکومت به رای مردم نیاز داشت و مردم هم به پنجرهای در حکومت نیازمند بودند که خواستههای خود را پر قدرتتر بیان کنند.
بیگمان حضور پراکنده هر صنف در جامعه و طرح مطالبات آن فضایی حداقلی فراهم میآورد که به رفتار مدنی در جامعه کمک میکند. به نظر میرسد با وجود حکومتی سخت سر رفتار مدنی جامعه ما به سمت رفتارهای مدنی سوق پیدا میکند و رفتارهای طولی صنفی-و مدنی و پراکنده هم در بزنگاههای انتخاباتی وفرصتهای مناسب به شکلی گسترده خود را نشان میدهد.
با این حال تجربه میگوید که حکومت ایران به رای مردم نیاز دارد و این رای را باید حساب شده خرج کرد و به نفع فضای باز به کار برد.
با توجه به ویژگی رفتار جامعه ایرانی باید مجموعه عواملی که باعث استمرار رفتار مدنی، حتی به شکل پراکنده، میشود، مورد توجه و بررسی قرار گیرد. بایدالهام گیری از تجربیات گذشته به سطحی از آگاهی ملی صعود کند که تبدیل به خلق و خوی شود. [تجربه کشورهای اروپایی نشان میدهد که مردم انگیس به دلیل رفتار مدنیتر، دورههای استبدادی را کوتاهتر از فرانسه و آلمان و ایتالیا طی کردهاند]. در جامعه ما رفتار مدنی همراه با مقاومت مدنی قابل ملاحظه است. آن هم در برابر راست افراطی که همه امکانات را در اختیار دارد. این رفتار از فضای مجازی تا حرکات صنفی و مدنی فعالان در جامعه رخ مینماید، منتها جای خالی نگاه راهبردی در این حرکات و نمود آنها نیازی ضروری است. اینجای خالی را چهرههای سیاسی و مدنی و نهادهای سیاسی و مدنی میتوانند با نقد و بررسی پر کنند؛ نقدی که باعث میشوددر رخدادی مانند ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ رفتار مردم در عین مدنیت با مقاومت اصولی هم همراه شود. به عبارت دیگر رفتار مدنی به آسیبشناسی هم نیاز دارد که میتواند در به بار نشاندن آن کمک کند، چرا که کار برای نتیجه گرفتن است.
حال باید دید آیا خلق و خوی رفتار مدنی در جامعه به سمت عادت شدن میرود؟ اما در هر حال باید در این راه تلاش کرد؛ تلاشی که میتواند دستاورد داشته باشد، اگر چه موانع زیادی برای عادت شدن شدن رفتار مدنی در جامعه وجود دارد.
به عبارتی شاید مسئله مهم جامعه ما درنهادینه کردن رفتار مدنی همراه کردن ۳ عنصر- مقاومت، حوصله و- کنش مدنی طولی باشد. در مورد نیاز به همراهی این سه عامل برای رفتار مدنی موفق باید به شکل مستقلی به طرح آن پرداخت.