در روز های آینده دور جدیدی ازمذاکرات هسته ای مربوط به توافق جامع در شهر مونترو سوئیس برگزار می شود. این دور در روز های اول ماه مارس برگزار می شود که ماهی حساس و تعییت کننده است. با توجه به اینکه موعد اولیه برای رسیدن به توافق کلی در آخر ماه مارس معادل ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ تعیین شده بود، باید انتظار نوروز داغ و فیصله بخش هستهای را داشت. البته باید توجه نمود که پایان ماه مارس لزوما به معنای نقطه نهایی مذاکرات مربوط به توافق جامع نیست. اگر گفتگوها خوب پیش برود و چارچوب کلی و محورهای توافق در پایان ماه مارس مورد قبول ایران و ۱+۵ قرار بگیرد آنگاه تا ۱۱ خرداد ۹۴ گفتگوها بر سر تصویب جزئیات و قرار داد جامع و طولانی مدت ادامه مییابد. اما اگر تا ۱۱ فروردین این نتیجه حاصل شود که چشم انداز امیدوار کننده حداقلی برای تداوم گفتگوها وجود ندارد، آنگاه احتمال بسته شدن پرونده مذاکرات هستهای که از زمان ریاست جمهوری روحانی در ماه سپتامبر ۲۰۱۳ شروع شد، بالا خواهد بود.
اراده مقامات آمریکایی در ترک میز مذاکرات بیشتر از حکومت ایران است که معمولا مذاکره را ولو نتیجهای در بر نداشته باشد امر مثبتی برای تعقیب برنامههای هستهای و یا کاهش هزینههای مربوطه ارزیابی میکنند. مقامات ایران اعم از رهبری و رئیس جمهور اصرار دارند که مقصر ناکامی احتمالی مذاکرات، دولت آمریکا قلمداد شود و این مساله را بارها اعلام کردهاند. اما اوباما به دلیل توازن قوای حاکم در کنگره امریکا و مشروط شدن حمایت برخی از نمایندگان و سناتورهای دمکرات از تحریمهای جدید به آشکار شدن نشانههای امیدوار کننده قوی از سازنده بودن مذاکرات بر رسیدن به نتیجه در پایان ماه مارس تاکید دارد. برای اوباما موفقیت در مذاکرات هستهای با ایران اهمیت کلیدی دارد اما به هر قیمتی حاضر نیست توافق جامع حاصل شود. روحانی نیز اگر چه رویکرد مشابه اوباما دارد اما به میزان زیادی مقاومتش را در برابر اراده رهبری و بخش مسلط قدرت را از دست داده است.
نکته مهم دیگر تغییر سیاست تیم مذاکره کننده هستهای ایران بعد از ابراز مخالفت خامنهای با دو مرحلهای کردن توافق هستهای است. البته این تغییر جنبه تاکتیکی دارد. وزارت خارجه مرحله اول توافق در پایان ماه مارس را به تفاهم تغییر داد تا عملا انتهای ماه جون به عنوان موعد توافق قلمداد گردد. اما در اصل ماجرا دگرگونی خاصی رخ نداده است. انتهای ماه مارس به معنای چارچوب زمانی برای تبیین همه جوانب توافق اعم از کلیات و جزئیات نیست بلکه آستانهای است که تکلیف سرنوشت مذاکرات مربوط به توافق جامع را تعیین میکند.
برونداد مذاکرات ژنو
مذاکرات ژنو بعد از سردی حاکم در مذاکرات دور قبل در وین که منجر به ناکامی در موعد تمدید دوم شش ماهه مذاکرات شد، صورت گرفت. فضای ماقبل حاکم بر مذاکرات ژنو بیشتر به ناامیدیها دامن زد و تا جایی پیش رفت که برخی از کارشناسان نزدیک به دو طرف صحبت از طرح پیشنهاد آلترناتیو برای حفط توافقهای محدود کردند. اما ارائه پیشنهادهای جدید باعث شد تا دوباره موتور مذاکرات روشن شود. انعطاف مذاکره کنندگان آمریکایی در افزایش شمار سانتریفوژهای مجاز از ۴۵۰۰ به ۶۵۰۰ فرصتی برای پیشرفت مذاکرات پدید آورد. حضور علی اکبر صالحی و ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا نیز جدیت مذاکرات را افزایش داد و فضا را به سمتی برد تا دو طرف ملاحظاتشان را در شرایط جدید در ابعاد فنی، حقوقی و سیاسی ارزیابی کنند. موضوع اصلی مذاکره پیدا کردن نقطه مشترک بین حفظ سیاست اوباما در حفظ نقطه گریز هستهای حداقل یکساله و دیدگاه حکومت ایران در حفظ هر چه بیشتر تاسیسات هستهای موجود و کوتاه بودن دوره بازگشت پذیری توافقات است.
بر مبنای برخی از گزارشها آمریکا ترجیح میدهد سانتریفوژهای نسل IR-۱s حفظ شوند و نسلهای پیشرفته دیگر به کارگرفته نشوند. در عین حال آمریکا خواهان کاهش ذخیره سوخت هسته ایران به میزان ملموس نیز است. همچنین افزایش شمار سانتریفوژهای فعال از دید آمریکا باید با قیودی همراه شود. مقامات آمریکایی پیشنهاداتی چون انتقال بخشی از دخیره سوخت به کشور ثالث و کاهش بازده سانتریفوژها با هدف تقلیل میزان تولید را مطرح ساختهاند. همچنین وضعیت سانتریفوژهای غیر مجاز نیز موضوعی چالشی است. طیفی از گزینههای غیر فعال کردن ماشین آلات فوق تا عدم تزریق گاز و نابودی کامل آنها وجود دارد. از دید مقامات آمریکا توافق خوب باید منجر به بسته شدن همه راههای مختلف برای استفاده احتمالی از مواد شکافت پذیر برای ساخت بمب هستهای بسته شود.
در خصوص فردو و راکتور آب سنگین اراک توافقات به کامل شدن نزیک شده است اما هنوز تا نهایی شدن فاصله دارد. دیگر چالش موجود زمانی است که ایران وضعیت غیر عادی دارد تا به شرایطی مشابه اعضاء عادی ان پی تی برسد. مقامات کاخ سفید بازه زمانی ده ساله را رد کردند تا این احتمال تقویت شود دوره دو رقمی بین ده تا ۱۵ سال مد نظر دولت آمریکا است تا سایه کنترل برای عدم عبور از نقطه گریز یک ساله بر فعالیتهای هسته ایران حفظ شود. تیم مذاکره کننده ایران خواهان عدد یک رقمی برای اعتماد سازی و گسترش ناوگان هستهای به میزانی است که قابلیت تولید ۱۹۰ هراز سو در سال را داشته باشد. اما چالش مهمتر نحوه برداشته شدن تحریمها است که عبور از آن مشکل است. اگر حکومت ایران اصرارآمریکا مبنی بر رفع گام به گام تحریمها را نپذیرد و بر برداشته شدن یکجای همه انها در بازه زمانی کوتاه مدت پافشاری کند، آنگاه توافق جامع دور از دسترس خواهد شد.
اما در مجموع دور قبل مذاکرات در ژنو فضای بن بست را تا حدی شکست و پبشرفت مذاکرات فاصله با توافق را کاهش داده است. صالحی تصریح کرد که تا قبل از ژنو مسائل فنی به بن بست رسیده بود ولی در ژنو با برداشتن گامهایی بلند وضع برای رسیدن به تفاهم مساعد گشت. ازاینرو هنوز رسیدن به توافق در هاله ابهام بوده و نامعلوم است.
چشم انداز پیش رو و چالش ها
مذاکرات در مونترو که نخست با دیدارهای دوجانبه ظریف و کری شروع میشود و در اخر هفته جاری با مذاکرات مدیران هستهای ایران و ۱+۵ ادامه مییابد، مرحلهای حساس در مذاکرات پیچیده و نفس گیر هستهای است. تحرکی که در دور قبل ایجاد شد زمینه را برای پیشرفت بیشتر مساعد ساخته است. این دور از مذاکرات که با حضور صالحی و وزیر انرژی آمریکا همراه است ابعاد سیاسی و فنی دارد. اما بعد سیاسی آن پر رنگتر است.
به نظر میرسد تعیین تکلیف تعداد مجاز سانتریفوژها و کیفیت و کمیت غنی سازی ارانیوم در کانون گفتگوها قرار دارد. در حال حاضر ایران نزدیک به ده هزار تا سانتریفوژ فعال دارد. ۹۰۰۰ تای آن از نوع IR-۱s است که میتواند در یک سال یک سو اوارنیوم غنی شده تولید کند. اما ۱۰۰۰ تا نوع IR-۲s در ناوگان سانتریفوژهای ایران وجود دارد که میتواند در سال ۵ سو سوخت هستهای تولید نماید. با توقف غنی سازی بیست درصدی اورانیوم و تبدیل اکثر قریب به تمتم ذخیره سوخته هستهای با غلظت بالا به درجات پایینتر و اکسیده شدن، ایران در حال حاضر تقریبا اندکی بیش از ۸ تن سوخت هستهای با غلظت پایین دارد. تقریبا دخیره اورانیوم غنی شده بیست درصدی طبق گزارش آژانس هستهای از بین رفته و به سوخت غلظت پایین و یا اکسید اورانیوم تبدیل شده است.
طبق نظر برخی از کارشناسان نظیر اولی هاینونن، عضو ارشد مرکز بلفر دانشگاه هاروارد و معاون مدیرکل سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی ۵۰۰۰ سو سوخت لازم برای تولید بمب اتم متعارف را فراهم میسازد. برخی دیگر از متخصصان عدد کمتری را مطرح میسازند. البته این توانایی فقط قابلیت فنی برای تولید بمب را روشن میسازد و به تنهایی برای ساخت بمب کافی نیست. طبق ارزیابیهای سازمانهای اطلاعاتی دنیا حکومت ایران هنوز قابلیت ساخت کلاهک و حمل مواد شکاف پذیر هستهای بر روی کلاهک را بدست نیاورده است.
بنابراین ایران در چارچوب دخیره موجود بالقوه مواد مورد نیاز برای ساخت بمب را دارد. به همین دلیل آمریکا تاکید زیادی بر کاهش این ذخیره دارد. همچنین تولید سوخت هستهای بعد از توافق نیز باید بگونهای باشد که در یک سال بیش از ۵ تن اورانیوم غنی شده با غلظت پایینتر نشود. بنابراین دولت آمریکا و متحدان غربیاش ترجیح میدهند ایران سانتریفوژهای نسل IR-۱s را در حد ۴۵۰۰-۶۵۰۰ حفظ کند وبا کاهش بازده آنها و یا ارسال بخشی از سوخت به خارج وضعیت بگونهای شود که تولید آنها در یکسال به آستانه مورد نیاز برای تولید بمب نرسد.
ایران اگر بخواهد سوخت هستهای مورد نیاز برای نیروگاه اتمی بوشهر را خودش تامین کند باید نزدیک دویست هزار سانتریفوژ نسل IR-۱s داشته باشد. داشتن نسلهای پیشرفتهتر میتواند تعداد سانتریفوژهای مورد نیاز را کاهش دهد. اما از آنجاییکه ایران اوانیوم خام لازم را ندارد و هزینه غنی سازی نیز مقرون به صرفه اقتصادی نیست، لذا این برنامه توجیه ندارد. هزینه تامین سوخت هستهای برای نیروگاه بوشهردر سال تقریبا ۲۷ میلیون دلار است. سوخت هستهای مورد نیاز برای مصارف دارویی، کشاورزی و دیگر مقاصد علمی نیز حداکثربا ۲۰۰۰ سانتریفوژ از نسل فوق قابل حصول است. همچنین طبق قرارداد موجود تا چندین سال روسیه باید سوخت هستهای نیروگاه اتمی بوشهر را تامین نماید. آنچه حکومت را وا میدارد تا بر تعداد بیشترتاکید کند علاوه بر جنبه حیثیتی، حفظ و توسعه توانایی در چرخه کامل سوخت هستهای و قرار داشتن در آستانه فعالیتهای حساس هستهای است. این ملاحظات جنبه امنیتی و سیاسی دارد و به لحاظ تجاری و فنی توجیه پررنگی ندارد. در عین حال سوابق گذشته و محدودیتهایی که ایران در تامین نیازهای سوخت هستهای داشته است باعث شده تا تاکید بر ظرفیتهای داخلی و آسیب پذیری واردات مدافعانی داشته باشد.
اما اختلاف فقط در محدوده تناسب ناوگان مجاز سانتریفوژ با نقطه گریز هستهای حداقل یک ساله نیست. مولفههای دیگری چون مدت زمان اجرای توافق، محدودیتها در زمینه تحقیق و توسعه در ایران، سرنوشت نهایی مرکز زیرزمینی فردو و راکتور آب سنگین اراک، تکلیف سانتریفوژهای اضافی، جزئیات “بازرسیهای سرزده”، حل و فصل مسئله ابعاد نظامی احتمالی و لغو تحریمها مطرح هستند. پافشاری حکومت بر وجود عدم محدودیت در زمینه تحقیق و توسعه این امکان را باز میگذارد که قابلیت غنی سازی در سطح پایلوت افزایش یابد. از این رو غرب در برابر این خواسته تا کنون مقاومت کرده است. فرایند برداشته شدن تحریمها دیگر موضوع کلیدی است که فرجام مذاکرات را مشخص میکند. آمریکا خواهان مرحله کردن توافق جامع هستهای است.
مسابقه سرزنش
به موازات افزایش امیدواریها برای موفقیت مذاکرات، طرفین درعرصه دیگری به رقابت برسر سرزنش عامل شکست احتمالی نیز در حال رقابت هستند. جان کری در ژنو پایه این رویکرد را گذاشت که مقصر عدم برخورد سازنده ایران خواهد بود. در اردوگاه مقابل هم خامنهای و هم روحانی پیشاپیش آمریکا را عامل ناکامی مذاکرات معرفی کردهاند. لحن روحانی در مقایسه با شروع مذاکرات در خصوص آمریکا تندتر شده است. وی در آخرین موضع گیریاش در قم نتیجه مذاکرات حتی اگر به شکست بیانجامد را نیز مثبت دانست چون از دید وی همه میدانند که آمریکا مقصر بوده است. مسئله تشخیص عامل ناکامی احتمالی، فاکتور مهمی در آینده رویارویی هستهای است. آمریکا برای حفظ ائتلاف تحریمها نیازمند است تا آنها را قانع سازد که ایران همکاری لازم را نداشته است. حکومت نیز امیدوار است که با سرزنش آمریکا و مقصر شناخته شدن ان در افکار عمومی بین المللی وحدت بین اروپا و آمریکا فرو بریزد و فضا برای جلوگیری از بازگشت فشار تحریمها به سطح قبل از تصویب اقدام مشترک ژنو مساعد گردد.
در مجموع ماه مارس زمان مهمی و حساسی در ماراتون نفس گیر هستهای ایران خواهد بود. پیشرفت در دور قبلی مذاکرات امیدها را افزایش داده است. باید دید دولت اعتدال خواهد توانست مذاکرات ۱۸ ماهه کنونی را به مقصد برساند یا نه؟