حمید احدی
دو روز بعد از انتشار مقاله ای از دکتر ولایتی وزیر خارجه پیشین که با تحلیل های گسترده رسانه های غربی همراه شد و از آن نتیجه گرفتند که ایران از مقابله با بسته پیشنهادی کشورهای اروپائی دست کشیده و برای مذاکره با سولانا و اروپائی ها بر سر بحران هسته ای آماده شده است، خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه های دولتی به شدت علیه مشاور بین الملی رهبر جمهوری اسلامی موضع گرفتند و سخنگوی دولت برای بی اعتبار کردن نظری که دکتر ولایتی داده بود اعلام داشت: کشور آزادست هر کس می تواند اظهار نظر کند، مربوط به خود اوست.
مقاله دکتر ولایتی که بطور همزمان در روزنامههای لیبراسیون فرانسه، لوتام سوییس و ریپابلیکای ایتالیا منتشر شد، به تشریح دیدگاههای کلان رهبر جمهوری اسلامی درعرصه مسایل بینالمللی و سیاست خارجی اختصاص داشت.
این مقاله که با نام “ایران چه می خواهد؟ - دیپلماسی ایران” چاپ شد بااین جملات شروع می شد: “ یک طرف اروپایی اخیرا از من سوال نمود که ایران را چه کسی رهبری می کند؟ جواب روشن است، اگر مسئله مربوط به مسائل راهبردی است، رهبر که بنا بر قانون اساسی اختیارات دارد، تصمیم گیر نهایی در آخرین مرحله است.“
در ادامه مقاله با اشاره به قانون اساسی جمهوری اسلامی تاکید شده بود که رهبر جمهوری اسلامی مرجع نهایی تصمیمات کلان در حوزه سیاست خارجی است و در واقع بر اساس قانون اساسی رهبر به دور از تعلقات قوای مستقل سه گانه کشور می تواند با بهره گیری از ابزارهای مشورتی متعدد، تصمیمات اساسی و راهبردی را در حوزه دیپلماسی اتخاذ نماید. با این درک، “فرصت مطالعه در تصمیمات کلان دوران آیت الله خامنه ای طی 19 سال اخیر که ایشان به عنوان رهبر برگزیده شده اند، امکان مناسبی را ایجاد می کند تا در قضاوت نسبت به گذشته و پیش بینی نسبت به آینده واقع بینانهتر بیندیشیم. ”
ولایتی در ادامه نوشته:“از نظر من، علیرغم این وسعت دامنه اختیارات رهبری که با رای مستقیم مردم به قانون اساسی مورد تائید قرار گرفته است، رهبری ایران تنها در موارد بسیار مهم و حساس دخالت مستقیم می کنند. دلیل این استفاده محدود از اختیارات چنین است که ایشان انتظار دارند مسئولین رده های دیگر کشور، خود بتوانند بر مشکلات فائق آیند تا در مسیر شکل گیری و نهادینه شدن نظام جمهوری اسلامی، رویه های جدید و برگرفته از آرای جمهور ایجاد شود. “
در ادامه این مقاله وزیر خارجه چهارده ساله جمهوری اسلامی همان نکته ای را موکد کرده بود که روز قبل در مصاحبه وی با روزنامه جمهوری اسلامی هم منعکس بود. گلایه از برخورد دولت با سولانا و همراهش و تقبیح شعارهائی که در نهایت به زیان منافع ملی ایران است. این دو انتقاد گرچه در میان ملاحظات بسیار و زبان گنگ و دیپلماتیک پنهان بود اما به سرعت توسط رسانه های جهانی استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت.
رفع نگرانی ها
فردای چاپ مقاله دکتر ولایتی در لیبراسیون بی بی سی نوشت به گمان برخی از ناظران فرانسوی، یکی ازدلایل نوشتن این مطلب برطرف کردن نگرانی هائیست که در خارج از ایران درباره وضع آقای خامنه ای از یکسو و از سوی دیگر به چالش گرفته شدن قدرت او از سوی آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور”تندرو”، پیدا شده است.
نامه همچنین نشان می دهد که سخنان “خشن” رئیس جمهور ایران بر ضد اسرائیل و آمریکا، مانند “محو اسرائیل از صحنه گیتی” و غیره چندان مورد قبول رهبر ایران نیست.
در رابطه با مساله هسته ای، آقای ولایتی می نویسد از دیدگاه رهبر، “دانش اتمی صلح آمیز کنونی کشور به عنوان میراث نسل انقلاب برای آیندگان به عنوان یک دستاورد ملی و با اهداف صلح آمیز تضمین شده، باید باقی بماند.
به گفته آقای ولایتی که شانزده سال وزیر خارجه ایران بود، “در تمام این مسایل، عمل رهبر ایران بر این اعتقاد استوار بوده که حفظ صلح جهانی تنها از راه شناختن حق حاکمیت تمام کشورها براساس احترام به مرزهای بین المللی می گذرد”، نکته ای که به برداشت مفسران فرانسوی بسیار دور از تهدیدات و سخنان تند رئیس جمهور احمدی نژاد قرار دارد.
همزمانی مقاله و مصاحبه دکتر ولایتی با تغییری در سیاست های جاری دولت، از جمله گفتگوی دبیر شورای عالی امنیت ملی با سولانا و گذاشتن قراری برای دور بعدی گفتگوهاو فروکش کردن تبلیغات شدید محافل تندرو و رسانه های هوادار دولت این تحلیل را در رسانه های جهانی دامن زد که دولت تندرو احمدی نژاد، زیر فشار نیروهای معتدل و رهبر جمهوری اسلامی، بعد از تحریم وسیع مراوادات این کشور توسط اروپائیان، ناچار شده است روش ملایم تری برای تعامل با جهان در پیش بگیرد.
تیترهائی مانند “تغییر مسیر” یا “عقب نشینی” “وزش نسیم عقل” از جمله تعبیرهائی بود که رسانه های بین المللی به آن متوسل شدند. اما به فاصله یک روز ابتدا سخنگوی دولت در مقابل سئوال خبرنگاران برای رد سخنان ولایتی به یک جمله کلیشه ای متوسل شد: “ هر کس حق دارد نظرش را بگوید این جا مملکت ازادی است اما تصمیم را رییس جمهور می گیرد و تنها ایشان و دبیر شورای عالی امنیت ملی در مورد پرونده هسته ای نظر می دهند”.
ذوق زدگی
ایران روزنامه دولت هم با عنوان “ذوق زدگی از مقاله منتسب به وزیر خارجه اسبق ایران” اصلا به اینکه مقاله چاپ شده در نشریات اروپائی نوشته دکتر ولایتی باشد، شک کرد. تردید دوم این نشریه در علت ارسال آن به لارپوبلیکا و هویت مشاوره دهندگان احتمالی به این سیاستمدار کهنه کار برای نگارش چنین مقاله ای بود.
به این ترتیب رسانه دولت به گنگی خبر از توطئه ای تازه داد که در قالب مقاله وزیر خارجه سابق بروز نموده است.
ایران نوشته بود رسانه های غربی با استناد به این مقاله وانمود کردند که در خصوص مسائل راهبردی سیاست خارجی، میان مقامات عالی کشور اتفاق نظر وجود ندارد. در حالی که صلاحیت اعلام مواضع و تصمیمات جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی با رئیس جمهور یا وزیر امورخارجه و در موضوع هسته ای با رئیس یا دبیر شورای عالی امنیت ملی است.
از سوی دیگر ایرنا خبرگزاری رسمی دولت در بخش اخبار ویژه خود، مقاله مشاور بین الملل رهبری را مورد انتقاد قرار داد و با تاکید بر اینکه “رسانه های غربی با استناد به این مقاله وانمود کردند که در خصوص مسائل راهبردی سیاست خارجی، میان مقامات عالی کشور اتفاق نظر وجود ندارد”، همان جمله سخنگوی دولت را تکرار کرد که نشان می داد در این باره در بالاترین سطوح دولت هماهنگی و تصمیم گیری شده است.
واکنش کیهان
اما همزمان با تندی روزنامه دولت با مشاور بین المللی آقای خامنه ای،روزنامه کیهان در موضعی مشکل قرار گرفت در موارد مشابه عموما این روزنامه همسوئی با دولت را انتخاب می کرد اما این بار در برابرش مشاور همان مقامی قرار داشت که حسین شریعتمداری هم نماینده در روزنامه کیهان است. به همین جهت سرمقاله روز یکشنبه این روزنامه با تاکید بر اینکه دشمن قصد دارد با استاده از شایعات و نشان دادن اختلاف نظر بین مسوولان راه خروجی برای عبور از بحران پیدا کند، به مقاله ولایتی اشاره مستقیم نکرد.
مدیر روزنامه کیهان در ادامه یادداشت خود نوشت: حریف به خوبی می داند که گزینه دیگری غیر از مذاکره - از جمله گزینه حمله نظامی- در اختیار ندارد. دراین باره گفتنی است که رجزخوانی های گاه و بیگاه آمریکا و متحدانش پیرامون حمله نظامی که همواره به گونه ای غیرمستقیم و از زبان عوامل دست چندم صورت می پذیرد، نشانه دیگری از استیصال آنهاست، از سوی دیگر، بعد از آنهمه رجزخوانی، اگر دست خالی از این چالش خارج شوند، حیثیت ابرقدرتی خود را برباد رفته می بینند، آخرین چاره را در خروج محترمانه با ظاهری پیروزمندانه از این چالش جستجو می کنند.
همان شب بی بی سی در سایت فارسی خود نوشت: علی اکبر ولایتی، مشاور امور بین الملل آیت الله خامنه ای، رهبر ایران خواهان پیش گرفتن دیپلماسی فعال و ادامه مذاکره با کشورهای پنج بعلاوه یک بر سر مناقشه هسته ای ایران شد.
آقای ولایتی که برای شانزده سال وزیر امور خارجه ایران بود، این سخنان را در گفتگو با روزنامه جمهوری اسلامی بیان کرد. در حالی که 201 نماینده مجلس ایران امروز طی بیانیه ای به کشورهای پنج بعلاوه یک هشدار دادند که صدور قطعنامه علیه ایران و وضع تحریم ها، با واکنش مجلس ایران روبرو خواهد شد.
تحلیل جهانی
اما آنچه انکار کردنی نبود برداشت جهانی از نرمش تازه در سیاست های جمهوری اسلامی بود که گرچه همزمان با مقاله دکتر ولایتی بروز کرد اما تنها منبع اش گفته های او نبود بلکه بیش تر به اظهارنظرهای تازه وزیر خارجه ایران و پاسخ مقامات به یک خبر رها شده در رسانه های آمریکائی در مورد احتمال گشایش دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران تکیه داشت: کسی گمان نداشت مقامات دولتی ایران نوشته یک روزنامه را بهانه کنند تا اعلام دارند که آماده اند تا از دیپلمات های آمریکائی در تهران پذیرائی کنند.
جالب تر اینکه تغییر آرام موضع دولت بیش تر از آنکه با استقبال هواداران دولت روبرو شود از سوی اصلاح طلبان استقبال شد. چنان که روز یکشنبه کارگزاران در تیتر نخست خود نوشت: بروز برخی علائم در مواضع ایران و غرب در روزهای پایانی هفتهای که گذشت، چشماندازی تازه اگرچه نه خیلی شفاف از فرایند مناقشه هستهای میان دو طرف گشود. آخرین علائم یاد شده گفتوگوی تلفنی سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی با سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود.
سرمقاله دیروز اعتماد ملی نیز در ارتباط با گسترش مناقشه میان ایران و آمریکا و سرانجام پرونده هستهای بود.
در این مقاله آمده بود: ایران و آمریکا کشورهایی هستند که از توان بالایی برخوردار هستند و اتفاقا از منظر منطقهای علیرغم اختلافهای فراوان دارای منافع مشترک زیادی نیز هستند که در سالهای اخیر علیرغم فقدان روابط دیپلماتیک در یک فضای مجازی به طراحی منافع و اشتراکهای خود پرداختهاند. آنها هیچگاه اجازه ندادند حوزه تنش و درگیری به نقطه غیرقابل مهاری برسد و بدون آنکه تعریف روشنی از خود بروز دهند توانستند درک متقابل خود را از تحولات منطقه شکل دهند، بهگونهای که در بحرانهای افغانستان و عراق شاهد بودهایم.
نویسنده سرمقاله اعتماد ملی اظهار نظر کرده بود که در روزها و ماههای اخیر شاهد واگویههای تعریف ناشده و مبهمی از سوی طرفین هستیم که نمیتوان تفسیر روشنی را از آنها درک کرد. از سویی آمریکاییها علاقه خود را برای راهاندازی دفتر حفاظت منافع اعلام میکنند و از سوی دیگر رئیسجمهور آن کشور از گزینه حمله نظامی سخن میراند.
احمد خرم استقبال دولتمردان ایرانی را از فکر تاسیس دفتر حافظ منافع آمریکا مفید دید و به عنوان یک کارشناس مسائل بین المللی نوشت این عمل می تواند یخ های سی ساله را اب کندو فضای رابطه ایران و آمریکا را متحول سازد.
به نوشته این استاد دانشگاه دفاتر حافظ منافع دو کشور در تهران و واشنگتن با حضور دیپلماتهای مجرب دو کشور بسیاری از واسطهها را حذف می کند و مستقیما سخنان دو کشور به اطلاع یکدیگر میرسد. اصولا واسطهها چون منافع مستقیمی در موضوع مورد علاقه ندارند، قادر نیستند نقشی فعال در کاهش تنشها ایفا نمایند و این به صلاح دو کشور نیست. ایران و آمریکا دو قدرت تاثیرگذار در خاورمیانه به جهت عدم ارتباط با یکدیگر و بیاطلاعی از نیات یکدیگر، بعضا در مقابل هم صفآرایی نموده است.