اختلاف بر سر تقسیم غنایم

نویسنده

naserghavami.jpg

اختلاف اصولگرایان را می توان بر اثر دلایل متعددی دانست. خود آنها دلایلی را عنوان می کنند و در مقابل نیز دلایل ‏دیگری مطرح می شود. هر کس از نگاهی می تواند پاسخگوی این سوال باشد که منشاء اختلاف اصولگرایان چیست ‏اما من معتقدم مهم ترین عامل اختلاف اصولگرایان در حال حاضر دعوا بر سر غنیمت است نه دعوا برای خدمت به ‏مردم. این حالت زمانی تشدید شد که اصولگرایان هم مجلس را در اختیار گرفتند و هم دولت را. وقتی آنها به قدرت ‏رسیدند، اختلافات نیز بروز کرد و بیش از پیش جدی شد. ‏

طبیعی است وقتی پای قدرت در میان باشد، اختلاف بر سر تقسیم منابع و غنایم نیز بروز می کند. از همین منظر من ‏معتقد بودم و هستم اصلاح طلبان نباید در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری نامزد مستقلی داشته باشند، تا اختلافات ‏بین اصولگرایان بیشتر جلوه کند. تمام اتفاقاتی که در ماجرای استیضاح آقای کردان صورت گرفت، بر اثر همین ‏اختلافات بود. از این رو اگر این جریان ادامه یابد اختلافات بین اصولگرایان فاحش تر خواهد بود و رسوایی های ‏بیشتری را برملا می سازد. همین جریانات که امروز شاهد آن هستیم، شدت بیشتری می یابد.‏

‏ اخیراً خودشان عنوان کرده اند مدرک آقای توکلی هم جعلی است. آقای توکلی هم در مقابل گفته است‎. ‎مدرک آقای ‏رحیمی قلابی است. این روند اگر ادامه یابد، خیلی از حقایق روشن می شود. اما اگر اصولگرایان احساس کنند در مقابل ‏یک خطر واحد قرار دارند از اعلام تمام این موارد اختلافی صرف نظر می کنند به همین دلیل جریان اصلاح طلب باید ‏با هوشیاری بیشتری در مقابل جریان فعلی اصولگرا قرار گیرد‎.


بزرگان اصولگرا هم تلاش فراوانی دارند تا اختلافات به وجود آمده میان آنان را برطرف کنند یا خفیف جلوه دهند اما ‏من بعید می دانم این هشیارهای و هشدارها موثر واقع شود. زیرا تا زمانی که بحث قدرت و تقسیم غنایم مطرح است، ‏این دلسوزی ها حتی اگر از جانب بزرگان و شیوخ اصولگرایان هم باشد، به نتیجه یی نمی رسد و موثر نخواهد بود. ‏ولی تنها زمانی می تواند این سفارش ها و پندها مفید واقع شود که عموم اصولگرایان به این نتیجه برسند که قوه مجریه ‏در خطر است و هر لحظه امکان دارد از دست اصولگرایان خارج شود و به دست اصلاح طلبان بیفتد.‏

اما از سویی دیگر احمدی نژاد و اطرافیان وی نمی گذارند این اختلافات هم برطرف شود. لذا اصولگرایان در وضعیتی ‏دوگانه به سر می برند، از سویی اصولگرایان مجلس با اصولگرایان دولت با اختلافاتی جدی مواجه شده اند و از سویی ‏دیگر اصولگرایان نمی دانند در شرایطی که احمدی نژاد نباشد چه پیش می آید و سرانجام انتخابات ریاست جمهوری ‏چگونه خواهد بود؟ تنها امید اصولگرایان در حال حاضر احمدی نژاد است زیرا او با حرف هایی عوام پسندانه می ‏تواند بخشی از جامعه را با خود همراه کند و رای ها را در انتخابات به نفع اصولگرایان تغییر دهد. دولت نهم با ‏اقداماتی همچون نقدی کردن یارانه ها احتمال پیروزی اصولگرایان را افزایش داده است. ‏

اما در مقابل اختلافات رئیس جمهور و رئیس مجلس فعلی از مواردی است که می تواند احتمال پیروزی آنها را کاهش ‏دهد زیرا اختلافات آنها هم حل شدنی نیست. تنها احساس خطر مشترک اختلافات آنها را نه آنکه حل کند بلکه مدتی به ‏تاخیر می اندازد. چرا که کسی که در راس قدرت قرار می گیرد علاقه دارد دیگران نیز مطیع او باشند. اگر رئیس ‏دولت باشد خواه ناخواه مایل است نمایندگان مجلس هم پیرو او باشند و اگر تقاضای رئیس مجلس را بپرسی، او نیز مایل ‏است وزرا و مدیران اجرایی نیز کاملاً مقید به تصمیمات و دستورات مجلس باشند. البته عده یی معتقدند بسیاری از این ‏اختلافات به واسطه احتمال کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری است. اما من بعید می دانم ایشان ‏ریاست مجلس را رها کنند و به فکر ریاست جمهوری باشند‎.


در مجموع قدرت هایی از بیرون سعی دارند تمام اختلافات اصولگرایان را جمع کنند و به هر شکل آن را سامان دهند. ‏این قدرت ها نیز تنها از یک حربه می توانند استفاده کنند و آن القای وحشت از جانب اصلاح طلبان برای اصولگرایان ‏است. آنها چنین القا می کنند که اصلاح طلبان می خواهند شما نباشید و در پی عزل اصولگرایان هستند. مانند ماجرای ‏امبیرکبیر و ناصرالدین شاه که عده یی از خارج مرتب در گوش ناصرالدین شاه تکرار می کردند که امیرکبیر قصد ‏دارد سلطنت را حذف کند و خود جای سلطان بنشیند. ‏

متاسفانه توهم توطئه همیشه در جامعه ایرانی وجود داشته است و این توهم در مورد امبیرکبیر تا جایی پیش رفت که ‏سرانجام تصمیم به قتل او گرفتند که با موافقت ناصرالدین شاه نیز همراه بود. اصولگرایان و سایر نیروهای در قدرت ‏نیز از این توهم جدا نیستند و مدام فکر می کنند اصلاح طلبان آمده اند تا همه چیز را در اختیار خود قرار دهند و آنها را ‏از کل حکومت و قدرت اخراج کنند. اصلاح طلبان در شرایط حاضر نیز راهی جز ائتلاف و اتحاد ندارند. اساساً ‏اصلاح طلبان چیزی ندارند که بخواهند بر سر آن اختلاف کنند لذا وجود یکسری اختلافات بین اصلاح طلبان همان ‏اندک سرمایه معنوی را هم که در اختیار دارند از بین می برد. ‏

اختلاف اصلاح طلبان اختلافی بیهوده و بی معنا است. اصلاح طلبان باید قدرت و سرمایه معنوی خود را در راه خدمت ‏به مردم قرار دهند تا بتوانند مجدد مورد استقبال مردم قرار گیرند. اصلاح طلبان باید کلنگ را از کسانی که در حال ‏تخریب خانه هستند بگیرند و مانع اقداماتی شوند که در حال رخ دادن است‎. ‎اختلاف اصولگرایان برخلاف اختلاف ‏اصلاح طلبان صورتی دیگر دارد و همان طور که مطرح شد بر سر قدرت بیشتر است. اختلاف اصولگرایان جدی تر ‏از اختلاف اصلاح طلبان است‎. ‎

منبع: اعتماد، یازده آذر ‏