حسین محمدی
انتشار بیانیه نهضت آزادی ایران و طرح لزوم نظارت بین المللی بر انتخابات ایران، بحث های فراوانی را برانگیخت؛ این بحث جنان بالا گرفت که آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به پاسخگویی بدان پرداخت و حملات به نهضت آزادی ایران، شدت گرفت. در این ارتباط با محمد توسلی گفت و گویی کرده ایم که در پی می آید. به اعتقاد آقای توسلی “در شرایط کنونی کسانی که به دنبال مبارزه قانونی هستند، می دانند هنوز ظرفیت هایی برای تداوم تلاشهای دموکراتیک وجود دارد و همین از یاس ونا امیدی مردم جلو گیری می کند”.
سوال اول بر می گردد به راهکاری که از سوی نهضت آزادی ایران مبنی بر نظارت بین المللی بر انتخابات مطرح شده است. نهضت بر اساس چه تحلیلی این بیانیه را صادر کرده؟
تضمین آزادی و سلامت انتخابات، ضرورت صدوراین بیانیه بود. این راهکار با توجه به عملکرد مجریان انتخابات وشورای نگهبان وپیشگیری از انفعالی که جنبش اصلاحات با آن روبرواست ارایه شد. این هدف را در بیانیه بعدی با عنوان “ارزیابی واکنش ها” هم توضیح داده ایم.
به طور خلاصه، نهضت آزادی ایران از همان سال های بعد از پیروزی انقلاب، یعنی از سال 1359 با تحلیلی که از شرایط پس از انقلاب و ویژگی های مردمی آن داشت، راهکار مبارزه قانونی، علنی و مسالمت آمیز برای دستیابی به آرمان های مردم راانتخاب کرد و چون بحث آزادی، حاکمیت ملت، دموکراسی و حقوق بشر ازمطالبات تاریخی و نیازهای راهبردی جامعه است، از همان ابتدا بر مبارزات قانونی تاکید شد. در مقابل گروه هایی بودند که همان موقع روش مبارزات مسلحانه را انتخاب کردند. ما دراین سی سال همواره بر این استراتژی تاکید
و در همه انتخابات هم به نوعی حضور داشته ایم. انتخابات فرصت بسیار خوبی است که همه ما با الزامات جامعه دموکراتیک آشنا شویم و قواعد دموکراسی را یاد بگیریم و به دیگران هم آموزش بدهیم. هدف اصلی ما در شرایط پس از انقلاب این نبوده که از انتخابات به عنوان سکوی پرش ودستیابی به قدرت استفاده کنیم، بلکه از این رویداد همواره به عنوان یک فرصت مناسب استفاده کرده ایم تا فرایند دموکراسی تقویت شود. پیامد فرایند طی شده در سه دهه اخیر وبه ویژه عملکرد شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم با ردصلاحیت های گسترده نامزدهای اصلاح طلبان، واین برداشت که نظام قابل اصلاح نیست، یاس و ناامیدی در جامعه بود واحساس می شد جنبش اصلاحات با بن بست مواجه شده است و مبارزات قانونی دیگر کارکرد ندارد.از قول مرحوم بورقانی نقل کرده اند که گفته انتخابات گذشته مرا به بیمارستان برد و انتخابات مجلس هشتم جان مرا خواهد گرفت، متاسفانه همین اتفاق هم افتاد. این ذهنیت در میان خیلی از دوستان اصلاح طلب هم وجود داشت. حساسیت وواکنش شدید آیت الله توسلی به شرایط انتخابات که منجر به ایست قلبی ومتاسفانه درگذشت آن مرحوم شد نیز در همین راستا قابل تبیین است.
یعنی این موارد دلایل ارائه این پیشنهاد بود؟
ظرفیت مبارزه قانونی در ذهنیت بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی ما با چالش جدی روبرو است. ما در پی آن بودیم تا راهکار جدیدی برای توسعه ظرفیت مبارزه قانونی و تقویت راهبرد تلاشهای دموکراتیک ارایه کنیم. نظارت بین المللی در چهارچوب همان تعهدات بین المللی است که جمهوی اسلامی ایران برعهده دارد. در آن نشریه تاکید شده است که انتظار نداریم در انتخابات مجلس هشتم نظارت بین المللی اتفاق بیفتد، بلکه طرح این پیشنهاد و بخصوص با واکنش هایی که رخ داد وآنرا در سطح جامعه مطرح کرد، دستکم زمینه بررسی چنین راهکاری را برای تحولات تدریجی در جامعه ما مطرح کرد. در شرایط کنونی کسانی که به دنبال مبارزه قانونی هستند، لا اقل می دانند هنوز ظرفیت هایی برای تداوم تلاشهای دموکراتیک وجود دارد و این از یاس ونا امیدی مردم جلو گیری می کند.
فکر می کنید واقعا پیشنهاد نظارت بین المللی قابلیت عملی شدن دارد؟
اگر شما به تحولاتی که در دو یا سه دهه گذشته رخ داده است، نگاه کنید، متوجه می شوید که خیلی از پیشنهادات ابتدا غیرعملی به نظر می رسید. مثلا دردهه 60 کسی در مورد حزب و تحزب صحبت نمی کرد. خیلی از افراد موجه جامعه در آن زمان به اینکه عضو هیچ حزب و گروهی نیستند افتخار می کردند.اما امروز تحزب و کار جمعی به عنوان یک ارزش مطرح و دستکم در سطح نخبگان پذیرفته شده است که بدون شکل گیری و تقویت احزاب و نهاد های مدنی صحبت از دموکراسی وعملی شدن برنامه های توسعه کشور بی معنی است.
چه راهکار عملی برای اجرایی شدن این پیشنهاد دارید؟
اگر یک فکر راهبردی و مورد نیازباشد خود جامعه آن فکر را می گیرد و منادی آن می شود. به رغم نقدهایی که انجام شده و گفته اند که نظارت بین المللی جسارت به ملت است و استقلال کشور را درمعرض مخاطره قرار می دهد و ما باید با ساز و کارهای داخلی مشکلات را حل کنیم ـ که ما هم با اولویت سازو کار های داخلی موافقیم ـ اما خیلی از کشورها نظارت بین المللی را برای تقویت اقتدار سیاسی و مناسبات بین المللی شان درخواست می کنند. مثل روسیه، نیکاراگوئه، ترکیه و حتی فلسطین که در انتخاباتی با نظارت بین المللی حماس انتخاب شد یا اخیرا در انتخابات پاکستان. من فکر می کنم اگر این مساله از سوی جامعه به مطالبه عمومی و فشاراجتماعی تبدیل شود، روزی فرا می رسد که مسئولان جمهوری اسلامی ایران برای نشان دادن اقتدار خود این نظارت را خواهند پذیرفت. اگر هم این اتفاق نیفتد جامعه مدنی ایران همواره این مساله را مدنظر دارد که این راهکار قانونی وجود دارد و فعالیت های قانونی به پایان نرسیده است.
و چرا در این شرایط این قضیه مطرح شد؟
این پیشنهاد چند سالی است درنهضت مطرح بوده و مورد بررسی قرار گرفته است. ما با توجه به نیاز مبرمی که در شرایط کنونی و انفعال جامعه می دیدیم که تصور می کردند اصلاح طلبی با بن بست مواجه شده، این پیشنهاد را مطرح کردیم. هدف ما این بود که از نا امیدی جلوگیری شود تا جنبش اصلاحات بتواند به راه خود ادامه دهد. البته تحقق این پیشنهاد در حد توان یک حزب نیست و همه احزاب باید در این راه هماهنگ عمل کنند. یک حزب سیاسی به تنهایی نمی تواند این برنامه را پیش ببرد بلکه همه احزاب باید نظر بدهند وبا تبادل نظر گام های موثربعدی برداشته شود.
واکنش اصلاح طلبان را چطور دیدید؟ فکر می کردید چنین واکنشی از سوی آن ها نشان داده شود؟
البته در این حد پیش بینی نمی کردیم. این واکنش ها پس از صحبت مقام رهبری بیشتر بود. سخنگویان برخی ازاحزاب و گروه های سیاسی ظاهرا خواستند مرزبندی خود را با این پیشنهاد نشان دهند تا درجریان تایید صلاحیت ها بهانه را از شورای نگهبان بگیرند. البته ما عملا دیدیم که همه کاندیداهای جبهه مشارکت وسازمان مجاهدین رد صلاحیت شدند و حتی 70 درصد کاندیداهای اعتماد ملی هم بنا به گفته خود آقای کروبی ردصلاحیت شدند.
کمی هم به بحث انتخابات بپردازیم. با توجه به مسایل پیش آمده، موضع گیری نهضت در مورد انتخابات مجلس هشتم چگونه است؟
در مورد انتخابات از ابتدا نظر ما حضور در انتخابات و آگاهی دادن به مردم بود. ما از ابتدا بحث ضرورت دفاع از آزادی و سلامت انتخابات را مطرح کردیم که حتی پیشنهاد جبهه ای برای این کار را دادیم. البته جبهه تشکیل نشد اما در طول سال جاری تقریبا همه احزاب و گروه های سیاسی موضوع آزاد، سلامت، رقابتی و منصفانه بودن انتخابات را به عنوان مساله اصلی مطرح کردند و شورای نگهبان را به چالش کشیدند. حتی شخصیت هایی مثل اقایان هاشمی، خاتمی و کروبی این دغدغه را مطرح کردند. بنابراین در سال 86 دغدغه عمومی کسانی که در عرصه انتخابات حضور داشته اند، همین گفتمان بود. ما در این زمینه بیانیه های متعددی دادیم و عده ای هم به صورت نمادین در تهران و شهرستان ها در انتخابات ثبت نام کردند.
یعنی تصور می کردید که صلاحیتتان تایید می شود؟
بعضی ها گفتند شما که می دانستید ردصلاحیت می شوید چرا ثبت نام کردید.با راهبرد نهضت آزادی، ثبت نام در انتخابات به این معنی نیست که افراد تایید صلاحیت و وارد مجلس شوند. این راهبرد مربوط به احزابی است که ورود به قدرت، دغدغه اصلی آنهاست. اما برای کسانی که به انتخابات به عنوان فرصتی برای آگاهی بخشی و ایجاد فشار از پایین نگاه می کنند، مسئله این است که ارزش ها و ضدارزش ها را در جامعه برجسته کنند. اگرما در انتخابات حضور نداشته باشیم چگونه می توانیم به این وظیفه عمل کنیم.. اگر اصلاح طلبان در انتخابات ثبت نام نکرده بودند و توسط هیات های اجرایی ونظارت شورای نگهبان ردصلاحیت نشده بودند چگونه عملکرد مجریان انتخابات و شورای نگهبان قابل ارزیابی بود؟ راهبرد تقویت فرایند دموکراسی ایجاب می کند که شما در عرصه انتخابات حضور داشته باشید تا بتوانید بر فرایند آن تاثیر بگذارید. در انتخابات یک راهبرد وجود دارد که آن تقویت فرایند دموکراسی است، نوع کنش در مراحل مختلف، تاکتیک است. اگر تاکتیک ها در راستای آن راهبرد باشند، پس ازبررسی هزینه و فایده هر تاکتیک می توان از آن ها استفاده کرد. ما در زمان ثبت نام به این نتیجه رسیدیم که هنوز این تاکتیک موثر ومفید است. مسئولان وزارت کشور و سخنگوی شورای نگهبان می گفتند که کسانی که می دانند ردصلاحیت می شوند، برای ثبت نام نیایند. آیا ما باید به حرف آن ها گوش می دادیم؟
اکنون که همه ردصلاحیت شده اند چه می کنید؟
اما اینکه ما در انتخابات رای خواهیم داد یا خیر، هنوز تصمیم نگرفتیم. این هم یک تاکتیک است که باید به موقع تصمیم گرفت.
و کی تصمیم گیری می کنید؟
قبل از 14 اسفند تصمیم گیری می کنیم.
و سوال آخر اینکه فکر میکنید راهکاری مثل تحریم ـ که با توجه به شرایط پیش آمده، بعید نیست از سوی برخی احزاب در پیش گرفته شود ـ تا چه حد می تواند در فرایند دموکراسی موثر باشد؟