از اینجا

نویسنده

جستاری در ادبیات فولکلور

کودک از یاد رفته

بابک ناصری

 

با چشم پوشی از پرداختن یا نوشتن در محدوده ی ادبیات، ناگزیر از آنیم که این ترکیب واژگانی را با پیش درآمد عبارت فولکلور آغاز کنیم.اصطلاح folk-lore نخست در سال ۱۸۸۵ میلادی توسط آمیروزا مورتن فرانسوی به ادبیات توده یعنی دانش عوام اطلاق گردید. سپس با گذشت اندکی از زمان به کارگیری این عبارت که درآغاز کشمکش های فراوانی به جهت انتخاب واژه مذکور پدید آمده بود کشورهای لاتین بر این موضوع صحه گذاشته و با تأیید آن اذعان نموده اند که جامعیت این گزینه شامل تمام دانش عوام می باشد.به موجب تعریف سم تیو Samtives فولکلور به مطالعه زندگی توده در کشورهای متمدن می پردازد. زیرا در مقابل ادبیات توده، فرهنگ رسمی و استادانه ای وجود دارد به این معنی که مواد فولک در نزد مللی یافت می شود که دارای دو پرورش باشند یکی مربوط به طبقه تحصیل کرده و دیگری طبقه عوام. مثلن در هند و چین فولکلور وجود دارد اما نزد قبایل وحشی استرالیا که نوشته و کتاب ندارند فولکلور یافت نمی شود زیرا که همه امور زندگی این قبایل مربوط به علم نژاد شناسی می باشد. (نژادشناسی نه تنها وضع سیاسی و مذهبی و عادات و اخلاق آنها را ضبط می کند، بلکه مثل ها، ترانه ها، قصه ها و افسانه های آن ها را جمع آوری می نماید. )فولکلور نزد قبایل بدوی وجود ندارد چنان که در ملتی که همه افراد آن دارای پرورش عالی معنوی بوده و از اعتقاد به اوهام و خرافات برکنار باشند نیز یافت نخواهد شد. ولی چنین ملتی تاکنون وجود نداشته است. به طور اجمال فولکلور آشنایی به پرورش معنوی اکثریت است در مقابل پرورش مردمان تحصیل کرده در مقابل یک ملت متمدن. امروزه فولکلور به مراتب توسعه بیشتری یافته است. در ابتدا محققین فولکلور فقط ادبیات توده مانند قصه ها، افسانه ها، آوازها، بالادها، مثل ها، متل ها، معماها و غیره را جستجو می کردند. کم کم تمام سنت های افواهی آموخته شد و آن چه مردمان در زندگی خارج از دبستان فرا می گیرند نیز جزو آن گردید.چندی بعد جستجو کنندگان اعتقادات و اوهام، پیشگویی راجع به وقت نجوم، تاریخ طبیعی، طب و آن چه دانش توده نامیده می شد مانند گاه نامه، سنگ شناسی، گیاه شناسی، جانورشناسی و داروهایی که عوام به کار می برند را به این علم افزودند.با شناخت اجمالی از پیشینه فولکلور بی شک به اهمیت آن در تکامل دیدگاه بسیاری از علوم بالاخص ادبیات و علوم اجتماعی پی خواهیم برد. کتاب هایی که دست به دست از میان توده بیرون آمده با شناختی که به مخاطب منتقل می نماید علاوه بر دستاورد فرهنگی در ترازهای دیگری هم کاربرد مؤثری خواهد داشت. حکایت هایی مانند بهرام و گلندام، عاق والدین و غیره اگر چه جسته و گریخته در مطبوعات گذشته یا مجلدهای پراکنده به چاپ رسیده اند اما بهتر است به طور جدی بررسی و مطابق تاریخ طبقه بندی شوند تا دسترسی به آن ها برای مطالعه و تحقیق آسان تر گردد.هنر و ادبیات توده به منزله مصالح اولیه، بهترین شاهکارهای بشر به شمار می آمد. بخصوص ادبیات، هنرهای زیبا و فلسفه و ادیان که بی تردید مستقیمن از این سرچشمه سیراب شده و می شوند. این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی همه اندیشه های گرانبها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند گنجینه زوال ناپذیری است که شالوده آثار معنوی و کاخ باشکوه زیبایی های بشریت به شمار می آید.قسمت عمده زندگی روزانه ما از عاداتی که به ارث برده ایم تشکیل شده و سرچشمه آن ها ملی نیست بلکه بشری می باشد، زیرا مظاهر گوناگون زندگی توده حاکی از عمومیت و قدمت است.این عادات هر جا که بشر است خودنمایی می کند و می توان حدس زد که تمام آن ها از ابتدای بشریت آغاز می شود و یا لااقل مربوط به دوره های بسیار دور باستانی است.افزارهای یکسان که در مناطق گوناگون پیدا شده نه تنها دلیل ارتباط اقوام است بلکه مؤید این نظر نیز می باشد که همه آن ها از افزارهای ماقبل تاریخ منشعب شده است. از مقایسه تمام قصه های ملل گوناگون که در سرتاسر زادبوم نژاد هندواروپایی و همچنین میان نژادهای سرخ و سیاه رواج دارد چنین بر می آید که بسیاری از آن ها با جزئی تغییر در همه جا یافت می شود. چوپان اسکاتلند، ماهیگیر سیسیلی، دایه ی ایرانی، موژیک روسی و برزگر هندی که همه آن ها بیسواد هستند و هرگز راجع به یکدیگر چیزی نشنیده اند یک وجه مشترک دارند و آنعبارت است از قصه های عجیب و یا خنده آوری که گاهی ساختمان ظاهری آن ها فرق می کند ولی موضوع آن ها همه جا یکی است.مثلن قصه “ماه پیشونی” ایرانی با اندکی تغییر نزد فرانسوی ها، آلمان ها و یا ایرلندی ها وجود دارد که البته از حیث موضوع با قصه و شکل اندام وارش به قصه نروژی نزدیک تر می باشد در حقیقت فولکلور و آگاهی از فرهنگ توده، دشمنی با بیگانگان را زائل می کند و همبستگی نژاد بشر را عمیق تر می نماید.چنان که پیش از این اشاره شد فولکلور علم نوزادی است و جمع آوری مصالح آن بسیار لغزنده و دشوار می باشد زیرا این گنجینه فقط از محفوظات اشخاص بی سواد وعامی به دست می آید و وابسته به پشتکار و همت است که اهالی تحصیلکرده یک ملت از خود نشان بدهند.آغاز این نهضت در ایران حوالی سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۲ ه ش با همت بلند نویسنده گرانقدر و فرهیخته صادق هدایت بود. انتشار اوسانه ۱۳۱۰ و نیرنگستان ۱۳۱۲ در واقع می توانست آغاز نوینی برای این حرکت باشد. در واقع تا به امروز مکتوبی منسجم تر و دقیق تر از کارهای هدایت موجود نمی باشد (با توجه به این نکته که در پی نویس به کارهایی اشاره خواهد شد، به جهت تحقیق و بررسی، ذکر این موضوع خالی از لطف نمی باشد که در مقایسه با تحقیقات جامع هدایت با روش علمی، دیگر آثار با کلی نگری و عدم پرداخت به زمینه پیدایش آثار از ارج و قرب کمتری نسبت به کارهای هدایت برخوردار می باشد.) جهانگیر هدایت با گردآوری اکثر این آثار در مجلدی تحت عنوان «فرهنگ عامیانه مردم ایران» (نشر چشمه) در خصوص تلاش هدایت برای گردآوری و انتشار فرهنگ عامیانه اظهار می نماید: صادق هدایت برای اطلاع از این فرهنگ بسیار غنی و پراکنده به تمام دوستان و آشنایان هر مجمع و محفلی که دسترسی داشت سپرده بود هر چه از این مقوله می دانند یا در دسترس دارند برای او ارسال کنند. در این زمینه در مورد داستان های محلی و عامیانه و افسانه های تخیلی، ترانه های محلی از هر نوع و با هر لهجه محلی، امثال، اعتقادات خرافی و محلی و مذهبی و سنتی و غیره تأکید بسیار داشت.حال باتوجه به اهمیت ویژه ای که انتشار و تنویر این گونه آثار در پیشبرد فرهنگی این مرز و بوم دارد و عدم پشتیبانی مالی توسط دستگاه های دولتی به جهت گردآوری و تحقیق در این زمینه (همچون بسیاری از زمینه های فرهنگی دیگر نیز) بر دلسوختگان و نسل جوان اهل مطالعه و پیگیرِ تکلیف فرهنگی است تا در گردآوری و نشر فرهنگ عامیانه بکوشند و نگذارند با گذشت زمان این میراث فرهنگی به فراموشی سپرده شود.در این مجال اندک بر آن بودم تا تاریخچه، اهمیت و منابع قابل دسترسی را در این زمینه عرضه کنم، چه آن که بر این نوشتار وصله ی دیگری نخواهد چسبید و اراده جمعی تحقق چنین امری را میسر می کند. امید آن که روزی با گردآوری فرهنگ بومی این سرزمین ادای دینی کرده باشیم به آیندگانی که می آیند. به چشمداشت آن که ما رسالت خویش را به درستی به ثمر رسانده باشیم. چنین باد.

 پی نوشت(منابع)۱- فرهنگ عامیانه مردم ایران گردآورنده: جهانگیر هدایت، تهران، نشر چشمه۲- گستره اسطوره، مجموعه گفتگوی محمد رضا ارشاد با دیگران، تهران، نشر هرمس و منابع دیگر که این آثار در کتابخانه ملی ایران موجود می باشد:۱- ژوکورسکی، نمونه آثار ملی ایران، پترزبورگ، ۱۹۰۲۲- الف. کریستی، مجموعه ی قصه های فارسی، کوبنهاون ۱۹۱۸۳- هنری ماسه، قصه های فارسی، پاریس ۱۹۲۵۴- گالونو، زورخانه و پهلوان کچل، لنینگراد، ۱۹۲۷۵- گالونو، خیمه شب بازی، لنینگراد ۱۹۲۹۶- کوهی کرمانی، هفتصد ترانه، چهارده افسانه، ۱۳۱۴ تهرانو اسناد چاپ نشده در این خصوص مربوط به آقای صبحی مهتدی در موزه ی مردم شناسی۰ پسندیدم

منبع: وبلاگ وهومن