پریسا حاتمی
”آیا در برابر جریان ضد قانون تسلیم شدن، اعتدال است؟! اینکه ما بخواهیم روند را یک روند شفاف کنیم میشود تندروی، اما اگر بخواهیم این روند را از دید مردم پنهان کنیم میشود اعتدال؟ اگر ایستادگی در برابر انحرافات تندروی است، من افتخار میکنم تندرو هستم، اگر تسلیم شدن در برابر انحراف اعتدال است، من خودم را آلوده این اعتدال نمیکنم. حتی اگر مجبورشوم از سیاست کناره گیری کنم.“
این جملات، بخشی از سخنان دیروز محمدرضا خاتمی، نایبرئیس مجلس ششم و دبیرکل سابق جبهه مشارکت در اردوی شاخه جوانان این حزب بود. این اردو که در شهر زاهدان برگزار میشود، در روزهای اخیر محل گردهمایی گروهی از فعالان این حزب بزرگ اصلاح طلب بوده است و رضا خاتمی جمعه گذشته نیز در نمازجمعه اهل سنت زاهدان حضور یافته و پیش از خطبهها در جمع نمازگزاران به سخنرانی پرداخته بود.
محمدرضا خاتمی سخنان شدیداللحن خود علیه شعار پرهیاهوی “اعتدال” را در واکنش به تبلیغات گسترده جناح محافظهکار در خصوص محوریت گرایش به “اعتدال” و به حاشیه راندن “تندروها” بیان کرد. پیش از این هم بارها اصلاح طلبانی که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته، پسوند “پیشرو” را به نام گرایش سیاسی خود افزودند، در نقد مفهوم اعتدال سخن گفتهاند و آن را “یک تعبیر کشدار” و “دارای قابلیت برداشت انحرافی” توصیف کردهاند.
خاتمی و بسیاری از دیگر فعالان اصلاح طلب نگران آنند که شعار اعتدال، دستاویز جناح مقابل قرار گیرد تا در سایه آن بتوانند فراتر از موازین قانونی و دموکراتیک حرکت کنند و هر انتقادی به این انحرافات را نیز با برچسب تندروی از صحنه بیرون کنند.
آذر منصوری، معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت نیز نسبت به تاثیرپذیری اصلاح طلبان از تحلیلهای نوظهور اعتدالی هشدار میدهد و میگوید: “ما باید مواظب باشیم که در دام این تحلیل گرفتار نشویم و چنین خطی را دنبال نکنیم. هر تلاشی برای تعیین مصداق اعتدالگرایی باعث میشود که انتخابات را غیرعادلانه، غیر آزادانه و محدود برگزار کنیم و زمینه عدم آزادی در انتخابات فراهم میشود. تعیین مصداق باعث حذف برخی افراد میشود. اگر روش اعتدالگرایان تعیین مصداق برای ورود یا عدم حضور برخی فعالان سیاسی در عرصه انتخابات باشد، در مقطعی ممکن است حتی منجر به حذف گروههایی شود که اکنون دم از اعتدال می زنند چرا که هیچ مصداق معین و مشخصی برای تعیین آن وجود ندارد.“
بهزعم اصلاح طلبان پیشرو، محافظهکاران میخواهند با جا انداختن “اعتدال” به عنوان ارزشی در برابر “قانون گرایی” که یکی از شعارهای اصلی محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد بود، سکوت در برابر رفتارهای غیرقانونی را ترویج کرده و معترضان به این وضعیت را نیز با حربه ردصلاحیت و ابزارهای فراقانونی دیگر، به حاشیه برانند.
از این رو آنها “اعتدال” مورد بحث را که این روزها بیش از اصلاح طلبان، رسانههای محافظهکاران مبلغ و پیگیر آن هستند، به معنای نوعی “انفعال” میدانند. سخنان انتقادی اخیر رضا خاتمی در خصوص مبحث تندروی و اعتدال را نیز میتوان واکنشی به احتمال سوء استفاده از شعار اعتدال دانست.
کدام اعتدال؟
رضا خاتمی در سخنان اخیر خود در جمع جوانان حزب مشارکت پرسیده است: “تندروی اصولا چیست؟ آیا تعریف جامع و کاملی از تندروی وجود دارد؟ آیا این مسأله به برداشت افراد باز می گردد؟” او سپس تندروی را یک امر نسبی و غیر قابل تفکیک از شرایط دانسته و گفته است: “ابتدا باید اعتدال به عنوان یک معیار تعریف شود تا تندوری نسبت به آن تشخیص داده شود.“
دبیرکل سابق مشارکت در بخش دیگری از سخنرانی با اشاره به فعالیتهای برخی افراد در دو دهه اول انقلاب، افزوده است: “یکی از مباحث اصلی اصلاحات این است که در20 سال اول انقلاب در درون حاکمیت تندروی صورت گرفته است یا نه؟ جریانهای مختلفی در داخل کشور اتفاق افتاده که همه معتقدیم تندروی بوده است. سوال ما از کسانی که امروز بر طبل اعتدال میکوبند این است که شما در آن تندرویها که ریشه بسیاری از انحرافات است، چه نقشی داشتید؟ چرا نمینشینید این جریانها را آسیبشناسی کنید و جلوی آنها را نمیگیرید؟”
وی سپس به پیگیریهای اصلاحطلبان در خصوص اصلاح قانون مطبوعات و نیز دو پرونده قتل های زنجیرهای و کوی دانشگاه اشاره کرده و تاکید میکند که محافظهکاران این پیگیریها را نیز مصداق تندروی میدانند. رضا خاتمی سپس با اشاره ضمنی به تحقیق و تفحص مجلس ششم از صدا و سیما میگوید: “نهادی به ما اعلام میکند که 18 میلیارد درآمد دارد، بعد متوجه میشویم که 180 میلیارد بوده، وقتی میخواهیم آن را اعلام کنیم در برابر مجلس میایستد و تمام امکانات خود را برای برخورد و تخریب مجلس به کار میبندد، اما ایستادگی در برابر کسی که به ضدیت با حقوق مردم کاملا شناخته شده است می شود تندروی! آن چیزی که در 8 سال اصلاحات رخ داد و بسیاری آن را تندروی میدانند واکنش طبیعی بود که در برابر انحراف صورت میگرفت.“
او در نهایت تاکید میکند که: “اگر ایستادگی در برابر انحرافات تندروی است، من افتخار میکنم تندرو هستم، اگر تسلیم شدن در برابر انحراف اعتدال است، من خودم را آلوده این اعتدال نمیکنم. حتی اگر مجبورشوم از سیاست کناره گیری کنم.“
رضا خاتمی در این دیدگاه تنها نیست و شمس الدین وهابی، دیگر عضو شورای مرکزی حزب مشارکت نیز در این موضوع با دبیرکل سابق حزب خود همعقیده است. وی میگوید: “مرز تشخیص آنچه در عرصهی سیاسی در اعتدال یا افراط نامیده میشود، قانون است و با در نظر گرفتن این ملاک، اصلاحطلبان معتدل هستند؛ چرا که به رعایت قانون اعتقاد دارند.“
وهابی سپس تاکید میکند که: “من گروهی به نام «افراطیون» را نمیشناسم؛ چرا که مرز هر مسالهای قانون است، قانون در مورد افراد تصمیم میگیرد و ما نباید بنا بر سلایق شخصی عدهای را افراطی و عدهای را معتدل بنامیم. اینها بحثهایی که در سلایق سیاسی مطرح میشود و اعمال آن در حوزههای حقوقی و قانونی افراد نادرست است. “
او معتقد است: “به عقیده من، طرح موضوع « افراطی و معتدل» در عرصهی سیاسی، پیش از آن که بخواهد منافع ملی را دنبال کند، به دنبال محدودکردن فضای رقابتی است؛ برای آن که عدهای کنار گذاشته شوند و عدهای دیگر با استفاده از این فرصتها به ویژه در زمان انتخابات به اهداف خود میرسند. رسانهها نیز نباید به این موضوع بپردازند. اگر ملاک آنچه “اعتدال” نامیده میشود، قانون باشد، تمام اصلاحطلبان معتدل هستند؛ چرا که به قانون اعتقاد دارند و به آن پایبندند؛ اما اگر قرار باشد «اعتدال» با سلایق سیاسی سنجیده شود، به نظر من، این یک بازی است که رسانهها و حتی اصلاحطلبان نباید به دام آن بیفتند.