جیمی برنز- بن فنتون
برگه های محرمانه ای از ارزیابی ساده اندیشانه شاه ایران درباره اوضاع و احوال مملکت در چند هفته آخر قبل از سرنگونی نظام پادشاهی، توسط سفیر بریتانیا به دفتر نخست وزیر در لندن ارسال شده است.
سر آنتونی پارسونز درحالی که تهران در حال غلیان بودواطرافیان و اعضای خانواده سلطنتی در خوشگذرانی و بی خبری غوطه ور بودند، شاه ایران را “درمانده و بی جرأت” توصیف می کند.
شاه در مهر ماه 1357 یعنی کمتر از چهار ماه قبل از سرنگونی سلطنت، چنان از اوضاع و احوال مملکت در خارج از کاخ تحت مراقبتش بی خبر بود، که روزی از سر آنتونی خواست از احساسات مردمش برای او یک ارزیابی ارائه دهد.
سفیر لندن می نویسد “از او پرسیدم انتظار دارید مردم چه احساسی داشته باشند وقتی روزها را صرف ساختن خانه برای ثروتمندان می کنند، حال آنکه خود زمین را سوراخ می کنند تا در آن زندگی کنند؟” سفیر ادامه می دهد: “شاه احساس کرد چاپلوسان او را سال ها در گمراهی نگهداشته اند، که این حقیقت داشت.“
سر آنتونی کمی پیش تر در همان سال ارزیابی نسبتاً خوش بینانه ای از سرنوشت شاه پهلوی کرده بود و نوشته بود همسر شاه، “برجی از قدرت” است و شاهزاده، پسر شاه، یک “مرد جوان خوش آتیه، باذکاوت و دقیق است.“
با این حال، او رئیس ساواک، سرویس مخفی کشور، را به عنوان یک “آدم بی کله” توصیف کرده بود و اردشیر زاهدی، تنها مرد موجه و سفیر ایران در واشنگتن، را شخصیتی متأثر از “خودنمائی و تمایل به مجلات پلی بوی” خوانده بود.
در همین اوضاع و احوال، سایه آیت الله خمینی به عنوان روحانی تندرو که در تبعید به سر می برد، بر سر شاه سنگینی می کرد. تظاهرات شدت گرفته بود و شاه در انکار به سر می برد. خمینی در 12 بهمن 1357 وارد کشور شد و قدرت را در دست گرفت.
منبع: فایننشیال تایمز- 30 دسامبر