ترور مسعود علیمحمدی، استاد دانشگاه تهران در برابر خانه اش، بار دیگر تهران را در بهت فرو برد و موجب حدس و گمان های زیادی شد. به ویژه اینکه در یکی از عکس های منتشره توسط خبرگزاری فارس از محل حادثه، چهره کسی دیده می شود که پیش از این به گفته شاهدان عینی در جریان یکی از راهپیمایی های تهران، از بالای پل حافظ به سوی مردم تیراندازی کرده است. از سوی دیگر، تبلیغات هماهنگ رسانه های وابسته به نهادهای دولتی و امنیتی مبنی بر اینکه این استاد دانشگاه در انتخابات از محمود احمدی نژادحمایت کرده بر شایعات دامن بیشتری زده، آن هم در حالیکه نام وی در لیست استادانی است که در جریان انتخابات از موسوی حمایت کردند. علاوه بر این احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم و دوست و همکار این استاد دانشگاه هم به صراحت از حمایت وی از موسوی خبر داده است.
بنا به گزارش خبرگزاری های رسمی دولتی، بمبی که باعث مرگ مسعود علیمحمدی شد در یک موتورسیکلت، جاسازی و به فاصله یک متری از در ورودی منزل او به یک درخت بسته شده بود و مجهز به سیستم کنترل از راه دور بوده است.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، با اعلام این خبر افزوده است: “علیمحمدی در همان لحظات اولیه انفجار کشته شده و در حال حاضر پیکر او در اختیار ماموران امنیتی است”.
همزمان با انتشار خبر ترور این استاد دانشگاه، رسانه های وابسته به دولت در اقدامی هماهنگ، علی محمدی را “استاد ولایی” و “دانشمند هسته ای” معرفی کردند. حوالی ظهر دیروز نیز خبرگزاری فارس از به عهده گرفتن ترور وی از سوی “انجمن پادشاهی ایران” خبر داد، اما پس از چند ساعت خبرنامه گویا اطلاعیه ای از سوی “انجمن پادشاهی ایران” منتشر کرد که طی آن مسئول ترور این استاد دانشگاه، “سازمان های اطلاعاتی حکومت” معرفی شده است.
گویا نیوز منبع این اطلاعیه را سایت “تندر” متعلق به انجمن پادشاهی ایران معرفی کرده است. در بخشی از این اطلاعیه ضمن تکذیب ادعای خبرگزاری فارس آمده است: “توطئه جدید سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی علیه تندر و انجمن پادشاهی ایران شبیه سازی و انتشار اخبار کذب است”.
این انجمن همچنین در اطلاعیه خود، چند مورد از مشابه سازی سایت های خود از سوی وزارت اطلاعات ایران که هدف از آن را “به دام انداختن فریب خوردگان” دانسته، تشریح کرده است.
ساعاتی پس از انتشار این اعلامیه، گروه دیگری به نام “جبهه آزادی ایران” هم که با گذاردن لوگویی سبز رنگ خود را منتسب به “جنبش سبز” وانمود کرده، با صدور اطلاعیه ای، مسئولیت این ترور را برعهده گرفت.در اطلاعیه این گروه آمده است: “به استحضار میرسانیم که رزمندگان جبهه آزادی ایران امروز ساعت هفت ونیم صبح مسعود علی محمدی نایب رئیس دانشگاه تهران را به سزای اعمالش رسانده، او را به دیار نیستی فرستادند. علی محمدی اسامی اساتید و دانشجویانی که در راهپیمائی بر ضد رژیم دیکتاتور شرکت کرده اند را در اختیار نیروی انتظامی سرکوبگر گذاشته، از این طریق به هموطنانش خیانت کرده. علی محمدی در ازای همکاری در سطح پروژه های تاریک و جاه طلبانه رژیم دیکتاتور مبالق هنگفتی از بیت المال و خزانه ملی دریافت کرده، مبالقی که میبایست صرف مقاصد بشری شود و به مردم تهی دست کمک کند. عوامل رهبری خزانه ملت و مردم ایران را قربانی مقاصد جاه طلبانه خود کرده اند که برای ملت ایران ارمغانی جز تحریم، فقر و بدبختی نیاورده است. در جائی که شستشوی مغزی دیگر کارا نیست، رژیم آخوندی که بر ما سلطه دارد با ما با زور بازو و سرکوب مدارا میکند. از این رهبری، حکومت و مقاصد نا درستش منزجریم، به پا ایستاده و دیگر حاضر نیستیم اعمال ظالمانه و حرف زورشان را تحمیل کنیم. ما دست به کار شده ایم و مصمم هستیم.آزادی حق مسلم مااست و تا جان داریم برای آزادی ایران میجنگیم.”
پیش بینی بمب گذاری
گفتنی است پس از سخنان آیت الله خامنه ای در تاریخ ۲۹ خرداد مبنی بر “احتمال بمبگذاری و بحران آفرینی”، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در شامگاه روز ۳۰ خرداد از انفجار بمب در محل کفشداری مقبره آیت الله خمینی خبر داد. چندی بعد مهدی کروبی در نامه ای خواستار روشن شدن ماجرای این بمبگذاری شد اما تاکنون در این باره توضیحی ارائه نشده است. در آن دوره نیز سایتی که امروز ترور علی محمدی را به عهده گرفته، آن بمب گذاری را به عهده گرفته بود. همان سایتی که “انجمن پادشاهی” آن را متعلق به نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی معرفی کرده؛سایتی که طراحی و ادبیات آن شباهت زیادی با “جبهه آزادی ایران” دارد. انجمن پادشاهی ایران در حالی ادعای بر عهده گرفتن ترور مسعود علی محمدی را تکذیب کرده است که دادستانی تهران چهار تن از شرکت کنندگان در دادگاه های وقایع پس از انتخابات را از اعضای این انجمن معرفی و آنان را به اعدام محکوم کرده است. در همان زمان نیز نماینده انجمن پادشاهی در لندن در گفت و گو با تلویزیون صدای امریکا عضویت این چهار تن در این تشکیلات را تکذیب کرده بود.
مثلث شوم
به دنبال تکذیب این ادعا از سوی “انجمن پادشاهی ایران”، رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه دولت ایران، ترور مسعود علیمحمدی را “توطئه مثلث عوامل صهیونیستی، مزدوران آمریکا و و عوامل اجیر شده داخلی” دانست و گفت: “اینگونه اقدامات تروریستی و حذف ظاهری دانشمندان اتمی کشورها به طور قطع مانع از فرآیند علمی و تکنولوژی نشده، بلکه آن را سرعت خواهد بخشید و نسلهای جوان و پراستعداد ایرانی نخواهند گذاشت شعله فروزان شکوفایی و رشد علمی تمدن ایرانیان تضعیف شود”.
ادعای “دانشمند هسته ای” بودن مسعود علی محمدی نیز درحالی از سوی رسانه های وابسته به دولت و نهادهای امنیتی و همچنین سخنگوی وزارت خارجه مطرح شده که به گفته سخنگوی سازمان انرژی اتمی، این استاد دانشگاه سابقه همکاری با سازمان انرژی اتمی را نداشته است.
احمد شیرزاد، نماینده مجلس ششم، و دوست و همکار دکترمسعود علی محمدی هم در این باره نوشته است: “زمینه های کاری و پژوهشی مسعود بسیار متنوع بود اما به یاد ندارم در زمینه های مرتبط با هسته ای کار پژوهشی کرده باشد. البته او هم مثل همه ی ما از مبانی مسایل هسته ای سر در می آورد و می توانست اظهار نظر کند، اما به معنای کسی که کار پژوهشی هسته ای کرده باشد نمی توان او را دانشمند هسته ای نامید.”
همچنین چند تن از دانشجویان این استاد دانشگاه تهران در وبلاگ های خود هر گونه فعالیت وی در زمینه فناوری هسته ای را کذب محض دانسته اند.
یکی از این دانشجویان به روز می گوید: “استاد علی محمدی متخصص فیزیک و پژوهشگر ذرات بنیادین بود و اگر کسی در حد ابتدایی نیز از مبحث ذرات بنیادین اطلاع داشته باشد ادعای سخنگوی وزارت خارجه و رسانه های وابسته به دولت ایران را تمسخر آمیز خواهد دانست”.
این دانشجوی دانشگاه تهران می افزاید: “پژوهش بر روی ذرات بنیادین یک بحث کاملا نظری در حوزه فیزیک کوآنتومی بوده و هیچ ربطی به فناوری هسته ای ندارد”.
محمد جواد اردشیر لاریجانی، رئیس مرکز فیزیک نظری نیز در گفت و گو با سیمای جمهوری اسلامی، فعالیت های علی محمدی را در حوزه “فیزیک نظری” دانسته و اشاره ای به “انرژی هسته ای” نکرده است.
حامی احمدی نژاد
از جمله ادعاهای دیگر خبرگزاری های دولتی درباره سابقه علی محمدی، تلاش برای معرفی وی به عنوان یکی از هواداران دولت محمود احمدی نژاد بود که انتشار مجدد نامه حمایت ۴۲۰ استاد دانشگاه تهران از میرحسین موسوی در زمان انتخابات ریاست جمهوری که نام مسعود علی محمدی هم در بین آنهاست، ادعای خبرگزاری فارس و رجا نیوز را رد می کند.
یک استاد دانشگاه تهران در این باره به روز گفت: “مرحوم علی محمدی هفته گذشته در دانشگاه تهران در یک مناظره شرکت کرده و در آنجا به دلیل حمایت هایش از جنبش سبز و میرحسین موسوی با حملات لفظی عوامل بسیج مواجه شده بود”.
وی افزود: “در تیر ماه گذشته مرحوم علی محمدی به همراه بیش از ۷۰ تن دیگر از اساتید دانشگاه های تهران به دیدار میرحسین موسوی رفت. این عده پس از پایان دیدار با موسوی بازداشت و پس از بازجویی از سوی اداره اطلاعات سپاه محمد رسول الله آزاد شده بودند”.
دکتر علی محمدی از زبان شاگردش
یکی از شاگردان دکتر علی محمدی به روز می گوید: “دکتر مسعود علی محمّدی، 50 ساله واولین دانشجویان فارغ التحصیل دکترای فیزیک بود که مدرکش را در ایران و از دانشگاه صنعتی شریف گرفت. لیسانسش از دانشگاه شیراز و بقیه تحصیلاتش در شریف بود.او استاد به معنی واقعی کلمه بود؛ به این معنی که هم با سواد بود و هم آموزگار خوبی بود. انسانی منطقی، متعهد، و درد مند بود. خط فکری خود را به روشنی به همه می گفت ولی باعث نمی شد که حرف مخالف را نشنود و به آن فکر نکند. تخصص ایشان نظریه میدان فیزیک بود ( به ویژه ذرات بنیادی) و این اواخر به سمت کیهان شناسی و مسأله سیاه چاله ها گرایش پیدا کرده بود. اودر کار کاملا جدی و در روابطش بسیار خوش خلق بود.با دانشجویانی که با وی پروژه داشتند کاملاً در کار علمی سختگیر بود و مو را از ماست میکشید؛در عین حال اهل شوخی بود؛شوخی های بامزه ای که فقط مخصوص خودش بود…”
این دانشجو می افزاید: “دکتر علی محمدی از نظر سیاسی به جناح خاصی وابسته نبود. مستقل بود.خودش تحلیل میکردو به هیچ عنوان منافع مشترکی با کسی یا ارگانی نداشت که بخواهد به جناح خاصی مدیون باشد. برای همین حتّی وقتی در دل حکومت داشت خدمت میکرد، نظرش را به طور صریح اعلام می کرد. محافظه کار نبود. صریح بود. دلیل می خواست. از کسی نمی ترسید. چون کارش درست انجام می داد.برای همین همیشه با اعتماد به نفس کارش را انجام می داد و به کاری که می کرد اعتقاد داشت. سال ها طول میکشد که استادی مثل دکتر علی محمّدی به جامعه تحویل داده شود؛استادی که دردش درد مردمش باشد. اخیراً نظرش این بود که دانشگاه باید برای برون رفت جامعه از این بحران راهکاری ارائه دهد. مثلاً هفته پیش با دعوت از سران موثر بسیج و انجمن اسلامی جلسه ای برای تحلیل شرایط موجود تشکیل داده بود که به باور بسیاری از شدکت کنندگان، جلسه بسیار خوبی بود.”
او ادامه می دهد: “اعتقادش این بود که دانشجویان باید درباره مسائل سیاسی نظر بدهند و به مسائل سیاسی بنیادی فکر کنند. خودش براحتی می توانست در هرجای دنیا که بخواهد کار و زندگی کند، اما او عاشق کارش و کشورش بود. مرگش به نظر من به هیچ وجه اتفاقی نبوده و کاملاً برنامه ریزی شده بوده است. او فردی نبود که دشمن داشته باشد. دشمن نداشت. حتا در اختلاف های معمول اعضای گروه در دانشگاه، او همیشه میاندار بود و از طرف همه قابل احترام. می دانم مرگ او کسی را شاد نمی کند. اما نمی دانم چه کسی از نبودش منفعت می برد. روزی به او گفتم دکتر شما به درد کار اجرایی نمی خورید. کاش فقط تحقیق علمی می کردید. گفت بخدا من هم آن را می خواهم؛ ولی بعضی کارهاست که باید آدمهای بی طرفی مثل من انجام دهند وگرنه معلوم نیست چه می شود.”
این دانشجو نیز در پایان گفته هایش تاکید می کند که: “رشته تحصیلی دکتر علی محمدی به انرژی هسته ای هیچ ربطی نداشت، ولی فکر می کنم در اینباره به عنوان یک صاحب نظر فیزیک، سمت های کوچکی داشت.”