حقوق بشر میدان جنگ با غربی‌ها است

نویسنده
جلال یعقوبی

» تفسیر مسئولان جمهوری اسلامی؛

علاءالدین بروجردی٬ نماینده مجلس ورئیس کمیسیون سیاست خارجی، دیروز در گفتگو با یکی از سایت های اینترنتی گفت: “ورود غرب به مسائل «حقوق بشر» موضوع جدیدی نیست و ما چند ۱۰ سال است که درگیر مباحث «حقوق بشر» هستیم. هر سال بر علیه ما قطعنامه تصویب می شود. بحث «حقوق بشر» میدان جنگ دیگری است که با غربی‌ها مواجه هستیم.” او اضافه کرد: “موضوع «هسته‌ای» فقط هسته‌ای است و مباحث «حقوق بشر» و «موشک های بالستیک» هیچ جایگاهی در مذاکرات ندارد و غرب این موضوع را به خوبی می‌داند و پذیرفته است؛ زیرا زمانی که مباحث موشک های بالستیک را مطرح کرد جواب محکمی از جمهوری اسلامی گرفت و ما گفتیم که فقط در موضوع هسته‌ای بر سر میز مذاکره بحث می‌کنیم.”

از طرفی دیگر محمدجواد ظریف، وزیر خارجه چند روز پیش طی سخنانی در مجلس، درباره قطعنامه اروپا مبنی بر نقض حقوق‌بشر در ایران، گفت: “پارلمان اروپائی به لحاظ وزن سیاسی و حقوق و تاریخچه اخیر در اروپا نه تنها در گذشته تاریخی این قاره بلکه حتی در دو دهه گذشته، به ویژه کشتارهائی که در دهه ۹۰ میلادی در بوسنی و منطقه بالکان رخ داد، رفتاری که در درون اروپا نسبت به خارجیان و مسلمانان می‌شود و نیز برخورد با تقاضای عضویت کشورهای مسلمان، فاقد مشروعیت و مقبولیت در وعظ دیگران نسبت به رعایت حقوق بشر است.”

او اضافه کرد: “فجایع و اتفاقات حقوق بشری بسیار ناگواری در قلب اروپا اتفاق افتاده است و لذا نباید گروهی تندرو خود را در جایگاهی قرار دهند که مردم متمدنی که در طول تاریخ همواره منادی گفتگو و همزیستی بوده اند و هیچ سابقه ای از نسل کشی و جنایات جنگی ندارند را مورد امر و نهی قرار دهند.” ظریف تاکید کرد: “دولت اجازه نخواهد داد هیچ هیات پارلمانی از اروپا با شروطی که در این قطعنامه پارلمان اروپا آمده است، به ایران سفر کنند.”

حساسیت مقام‌های جمهوری اسلامی نسبت به حقوق‌بشر و فشارهای جامعه جهانی به ایران افزایش یافته است، اما رویکرد آنان در این‌باره تفاوتی با گذشته ندارد. آنان ابتدا اعلام می‌کنند که صادر کنندگان بیانیه خود ناقض حقوق‌بشر هستند و سپس موارد مربوط به ایران را با موضوع “تفاوت فرهنگی” ارتباط می‌دهند.

اواخر سال گذشته، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در یکی از سخنرانی‌های خود، گفت: “من تعجّب میکنم، آمریکایی‌ها خجالت نمیکشند اسم حقوق بشر را می‌آورند. هرکس دیگری در دنیا ادّعا بکند طرفداری از حقوق بشر را، دولتمردان آمریکا دیگر نباید این ادّعا را بکنند، با این همه فضاحتی که در کارنامه‌ی آنها نسبت به حقوق‌بشر هست. از صد رقم حرکت خلاف حقوق بشر آنها، شاید نود رقم، هشتاد رقم آن را مردم دنیا نمیدانند؛ همان ده بیست رقمی که میدانند، یک کتاب قطور سیاه است.”

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی هم دیروز در دیدار با گروهی که خود را “کاروان زائران صلح سوریه ” نامیده بودند، گفت: “قدرتمندان و زورگویان امروز همان‌هایی هستند که جنگ جهانی اول و دوم را بر مردم تحمیل کردند و در مدت کمتر از پنجاه سال بیش از هفتاد میلیون انسان را کشتند. این‌ها اگر امروز از حقوق بشر سخن می‌گویند به این دلیل است که سال‌ها جنایت و آدم کشی کرده و اکنون خسته شده و دم از آزادی می‌زنند.”

همچنین، خبرگزاری فارس چند روز پیش گزارشی از “کارنامه حقوق بشر اتحادیه اروپا” منتشر کرد که عناوین آن این‌گونه بود: “تانک های آلمانی برای سرکوب بحرینی ها”، “سلاح‌های اروپایی فلسطینی‌ها را می‌کُشد”، و “زنان اروپایی زیر مشت و لگد”.

جالب آنکه این خبرگزاری برای تهیه گزارش خود به “دادگاه حقوق بشر اروپا” هم استناد کرده بود. مسئولان حکومتی ایران، در حالی که هرگونه نقض‌حقوق بشر در ایران را نادرست می‌دانند و تهیه‌کنندگان گزارش‌های حقوق‌بشری را نهادهای وابسته به امریکا و اسرائیل معرفی می‌کنند، چنانچه همین سازمان‌ها درباره نقض حقوق‌بشر در نقاط دیگر جهان-خصوصا کشورهای غربی- اعتراض کرده یا بیانیه‌ای منتشر کنند، بلافاصله به آن استناد می‌کنند.

اینکه معترضان به نقض حقوق‌بشر در ایران، خود ناقض حقوق‌بشر هستند، یکی از معمول‌ترین سخنانی است که از مسئولان جمهوری اسلامی شنیده می‌شود. آنان مشخص نمی‌کنند که حتی اگر این سخن درست هم باشد، مشکل نقض حقوق‌بشر در ایران را حل نخواهد کرد.

اینجاست که راه‌حل دوم در مواجهه با مساله حقوق‌بشر به کار می‌آید. حکومت ایران سالها نقض حقوق‌بشر در ایران را با عنوان تفاوت فرهنگی توجیه کرده است.

سال گذشته محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در سازمان ملل گفت: “نکته خطرناک، تحمیل یک «سبک زندگی» خاص توسط برخی جوامع غربی به سایر ملل جهان فارغ از تفاوت‌های فرهنگی و تجربیات بشری ارزشمند آنها است. عجیب اینکه این تهاجم و ظلم فرهنگی خشن با نام حقوق بشر و جهان شمولی آن دنبال می شود.” او اضافه کرد: “ما معتقدیم که تهاجم کنونی به فرهنگ بشری بزرگترین جنایتی است که تا به حال در حقوق بشریت صورت گرفته و اجازه دهید صریح و شفاف عرض کنم: ما بعنوان یک کشور مسلمان و بخشی از جامعه بزرگ مسلمان جهان، به طور یکسان این حق خدا دادی را داریم که یک سبک زندگی بر اساس عقلانیت اسلامی و فرهنگ ارزشمند خود داشته باشیم. جهانشمولی حقوق بشر نباید بعنوان توجیهی برای نابود کردن و ریشه کن کردن ارزشمند ترین تجربیات بشری در ایجاد مدل‌های متفاوت زندگی مورد استفاده قرار گیرد، بلکه باید سکویی برای ارتقاء احترام برای دیگران و تعامل معنی دار باشد.” لاریجانی در همان سخنرانی به عنوان نمونه تفاوت سبک زندگی به “زنای محصنه” و “حقوق همجنسگرایان” اشاره کرده است.

برخی ناظران معتقدند که بر اساس این اعترافات صریح که بارها در مجامع عمومی بیان شده، جمهوری اسلامی پذیرفته است که بخش زیادی از احکام “اعدام‌ها” و حبس و زندان‌‌ها و تبعیدها در ایران به دلیل حمایت حکومت از یک “سبک زندگی” خاص است و برخوردهای قضایی که حتی گاه به محرومیت محکومان از زندگی‌شان منجر می‌شود، علتی جز تفاوت سبک‌های زندگی ندارد.

مسئولان جمهوری اسلامی در مواجهه با افکار عمومی داخلی نیز از شیوه‌ای مشابه برای توضیح موارد متعدد نقض حقوق‌بشر در ایران استفاده می‌کنند. آنان با استناد به ارزشهایی که مورد علاقه و حمایت خودشان و حکومت جمهوری‌اسلامی است، انتظار دارند که مردم قانع شوند.

سال گذشته احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران “موضوع هسته‌ای را فقط یک بهانه برای دشمنی” دانسته و گفته بود: “امروز مشکل آنها موضوع هسته‌ای است، این موضوع که حل شود، آنها مسئله حقوق بشر را مطرح می‌کنند و می‌گویند هر اختیاری که مرد دارد باید زن هم داشته باشد.” احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد نیز اخیرا در دیدار با محمدجواد ظریف گفته است: “ مسئله‌ بین ایران و غرب ممکن نیست به تفاهم بیانجامد. خواسته غرب با اصول اصیل اسلامی نمی‌سازد. به عنوان مثال ممکن نیست که ما بر سر حقوق همجنس‌بازان کوتاه بیاییم.”

سرلشکر فیروزآبادی نیز طی سخنانی در واکنش به بیانیه اتحادیه اروپا گفته بود: “اقدام مداخله جویانه اتحادیه اروپا و تعیین تکلیف برای ملت بزرگ ایران و اظهار همدستی با سران فتنه تا حمایت از همجنس‌بازان از مشخصات چهره سیاه اروپا است. بخش آخر این بیانیه نشان می‌دهد که اروپا همه امیدش به عمل شنیع همجنس‌بازان ختم می‌شود! که ضد حقوق طبیعی انسان‌ها و مغایر آموزه‌های پیامبران بزرگ الهی و دین مقدس اسلام است.”

همین سخن با ادبیاتی دیگر در محافل دانشگاهی نیز تبلیغ می‌شود. برای نمونه دیروز فردی با نام علی محمد صابری که خود را استاد دانشگاه معرفی کرده بود، در گفتگو با خبرگزاری مهر گفت: “حقوق بشر اسلام حقوق بشری نیست که بشر عادی به دست خودش نوشته باشد و صرفاً مصالح ظاهری خودش را در نظر بگیرد و مصالح واقعی را در نظر نگیرد. حقوق بشر اسلام مصالح حقیقی جوامع بشری و مسلمانان را در نظر می گیرد که هیچ مفسده ای وارد این جامعه نشود. به عنوان مثال مسئله عفت و پاکدامنی یکی از اصول اخلاقی اسلام و حتی بشر است، در حقوق بشر اسلامی ذکر شده و اسلام بر آن تأکید دارد.”