رونق بازار قاچاق بنزین در ایران

نویسنده

ghachaghbenzin.jpg

ناصر کریمی ‏

هر روز در بندرعباس در خیابانی که به “خیابان اوپک” معروف شده، ده ها فروشنده با پیت های پلاستیکی ‏پر از بنزین بازار سیاه، در حال چانه زدن با راننده های گرفتار بر سرقیمت بنزین اند. ‏

ایران چهارمین کشور بزرگ تولید کننده نفت دنیاست و دولتش از سال گذشته به امید قطع سوبسید دولتی، ‏بنزین را جیره بندی کرده است. این موجب ایجاد یک بازار سیاه پررونق بنزین برای مردم مایوس از سیاست ‏های اقتصادی محمود احمدی نژاد- رییس جمهور تندرو- در سراسر کشور شده است. ‏

بازار سیاه بنزین در تهران و سایر شهرها در اطراف پمپ های بنزین متمرکز شده است؛ جایی که راننده ها ‏مخصوصاً در هنگام شب به دارندگان بنزین مازاد، نظیر تاکسی ها و وانت دارها، مراجعه می کنند. ‏

اما در بندرعباس، این شهر بندری در حاشیه خلیج فارس و در بلواری که به قدردانی از سپاه پاسداران ایران ‏نام بلوار پاسداران را به خود گرفته است، بازار سیاه گسترده ای در روز روشن برپاست. نام مستعار “خیابان ‏اوپک” هم پوزخند تلخی به این واقعیت است که کشوری که زمانی پیشرو و بنیانگذار اوپک [سازمان ‏کشورهای تولید کنندگان نفت] بود حالا به جیره بندی بنزین دست زده است. ‏

جابر دهقانی، یک فروشنده 27 ساله در حالیکه با ظرف های پلاستیکی در کنار جاده ایستاده است می گوید: ‏‏”هر راننده تاکسی یا هر کسی که به بنزین احتیاج دارد، می داند خیابان اوپک کجاست. من خوشحالم، تعداد ‏مشتری های من روز به روز زیادتر می شوند.“‏

ایران روزانه 24 میلیون بشکه نفت خام تولید می کند که 52 میلیون بشکه از آن را به کشورهای دیگر می ‏فروشد. به این ترتیب ایران دومین تولید کننده بزرگ اوپک محسوب می شود. معذالک ایران به خاطر کمبود ‏پالایشگاه، می بایست سالانه 3 میلیارد دلار برای واردات بنزین مصرفی در داخل هزینه کند. ‏

در این کشور 7 میلیون وسیله نقلیه شخصی وجود دارد که مشمول استفاده از بنزین یارانه ای هستند. دولت در ‏حال حاضر این بنزین را با حجم محدود و از طریق سهمیه بندی در اختیار گذاشته است. ‏

این وضعیت جدید از ماه می با کاهش 25 درصدی از میزان یارانه ها آغاز شد و رقم بنزین از 30 سنت ‏برای هر گالون به 38 سنت افزایش یافت. سپس در ماه ژوئن سهمیه بندی اصلی به امید کاهش تقاضا آغاز ‏شد. دولت امیدوار بود از محل کاهش این یارانه ها، سالانه میلیاردها دلار صرفه جویی کند. ‏

دولت این امکان را داشت که یارانه را به مقدار بیشتری کم کند اما این اقدام به قیمت کاهش زیاد محبوبیت ‏دولت تمام می شد. تنها افزایش محدودی در بهای بنزین در ماه مه، بروز ناآرامی و حملات به پمپ بنزین ها ‏را موجب شده بود. بنابراین افزایش اندک بهای بنزین و برقرای جیره بندی به عنوان راه حل انتخاب شد. ‏

‏ این سیستم عامل خشم بسیاری از ایرانی ها شده است. مردم در عین حال باید با عوارض افزایش تورم و ‏کمبود سوخت گرمایی در زمستان سرد هم دست و پنجه نرم کنند که تا کنون موجب کشته شدن 60 نفر از ‏سرما شده است. ‏

احمدی نژاد در سال 2005 با شعارهای عوامگرایانه به قدرت رسید. او قول داده بود درآمد نفت را پای سفره ‏های مردم می آورد، به مردم فقیر کمک می کند و بیکاری را ریشه کن می کند. تصور می شود رشد بیکاری ‏تا حالا به 20 درصد افزایش یافته باشد. در زمان دولت او، بهای مسکن و مایحتاج اساسی به طرز چشمگیری ‏افزایش یافته است. ‏

این باعث رشد فزاینده نارضایتی ها از او شده و آتش انتقادات را شعله ور ساخته است. ‏

بعضی منتقدان ایرانی می گویند احمدی نژاد باید از صرف این همه وقت برای رویارویی با غرب بر سر ‏برنامه هسته ای دست بردارد و فکری به حال مدیریت اقتصادی کشور کند. خیلی ها هم جیره بندی را یک ‏ابزار اقتصادی نمی دانند بلکه آنرا پیش آگهی از تحریم های اقتصادی احتمالی و بیشتر سازمان ملل تلقی می ‏کنند. ‏

سهمیه بندی بنزین در ابتدا به هر راننده شخصی حق برخورداری از 26 گالون سوخت در ماه با قیمت 38 ‏سنت را داده بود. برای راننده های تاکسی نیز در ابتدا سهمیه 211 گالون در ماه با قیمت مشابه در نظر گرفته ‏شده بود. ‏

درماه دسامبر سهمیه بنزین راننده های شخصی کمی افزایش یافته و به 32 گالون در ماه رسید. سهمیه تاکسی ‏دار ها هم ، احتمالاً در تلاش برای مقابله با بازار سیاه، به 106 گالون در ماه تقلیل داده شد. ‏

با این حساب هر گونه معامله بنزین در خارج از محدوده این سهمیه ها می بایست با قیمت آزاد و در بازار ‏سیاه اتفاق بیفتد. ‏

جبار می گوید او بنزین را از کسانی که به همه سهمیه شان احتیاج ندارند به قیمت حدوداً 601 دلار برای هر ‏گالون می خرد. او سپس بنزین را با قیمتی بین 802 تا 804 دلار برای هر گالون می فروشد. ‏

دولت تا اینجا مدعی است که سهمیه بندی، مصرف بنزین را معادل 5 میلیون گالون کاهش داده و به 16 ‏میلیون گالون در روز رسانده است. ‏

در این اوضاع و احوال بازار سیاه در حال رونق بیشتر است. مانند خیلی از معاملات غیرقانونی دیگر، از ‏جمله مشروب و رسیورهای ماهواره ای و سی دی، ممکن است مقامات با آن کنار بیایند. البته آنها اخیراً به ‏چند پمپ بنزین حمله کردند و کارکنان آنها را بازداشت کرده اند. ‏

در بندر عباس ایجاد بازار سیاه امری طبیعی است. اینجا شهر مهم بندری است که به تنگه هرمز مشرف ست. ‏این تنگه محل عبور یک پنجم نفت مورد نیاز دنیا از خلیج فارس است. ساکنان این شهر حتی برای مسافت ‏های کوتاه هم از وسیله نقلیه استفاده می کنند زیرا راه رفتن زیر گرمایی که گاه تا 100 درجه هم می رسد، ‏بسیار طاقت فرساست.‏

این شهر در 870 مایلی جنوب تهران واقع شده و روزانه شاهد عبور 6000 کامیون حامل کالا از کشتی های ‏پهلو گرفته در بندر به مقصد سراسر کشور است. بندرعباس همچنین در سر راه یک گذرگاه تاریخی تجاری ‏به کمک لنج ها در خلیج فارس است. ‏

صالح سروری، یک مرد بلند قد و آفتاب سوخته 40 ساله در حالی که به لبه قایق موتوری اش تکیه داده، می ‏گوید: “بنزین بازارسیاه عمدتاً از سهمیه زیادی که دولت به صاحبان قایق ها داده تامین می شود. این قایق ها ‏فاصله میان جزایر را در تنگه هرمز می پیمایند. ‏

او گفت: “از آنجا که این قایق ها هر روز سفر نمی کنند، بنزین اضافی شان را به دلال ها می فروشند.“‏

مصطفی توسلی، که 9 ماه بعد از پایان خدمت نظام وظیفه اش هنوز کاری پیدا نکرده است، می گوید الان پول ‏خوبی درمی آورد. او از صبح تا شب با فروش بنزین در بازار سیاه روزی 45 دلار درآمد دارد. یک کارگر ‏معمولی در روز فقط یک سوم این مقدار درآمد دارد. ‏

منبع: سانفرانسیسکو کرونیکل، 28 ژانویه ‏