خسرو حکیم رابط از هنرمندان شاخص عرصه ادبیات، ترجمه و نمایشنامه نویسی ایران است که تاکنون آثار ارزشمندی درقالب های مختلف ارائه کرده است. او پس از غیبتی طولانی، این بار با دراماتورژی داستان اتاق شماره 6 نوشته آنتوان چخوف بازگشته است. نمایشی که یکی از معضلات ازلی و ابدی کشور ما یعنی نخبه کشی می پردازد. با او درباره این نمایش که اجرای آن را به ناصر حسینی مهر سپرده، گپ زده ایم….
گفت و گو با خسرو حکیم رابط
نخبه کشی همیشه وجود دارد
ممکن است از فضا و داستانی که از چخوف برای اجرای صحنه ای تنظیم کرده اید برایمان بگویید؟
برخلاف جریزه ساخالین، اتاق شماره 6، داستانی دراز که سالیانی پیشتر منتشر شده و شاید تاریک ترین اثر تخیلی او هم بود. در این داستان، بخش روانی بیمارستانی ولایتی موضوع بحث است، جایی که سر پزشک رنجور و بی رمق، دکتر راگین، دیری است که گوشه گرفته و به تهیه ودکا، خیار ترشی و خیال بافی کوشیده است. یکسره در خود فرو رفته است و تباهی و خشونت و پلشتی و شور بختی پیرامونش را به عمد نادیده میگیرد. همه آنچه با محنت بیمارانش میتواند بگوید این است که: ”چه فرقی میکند؟” شخصی مستبد به نام نیکیتا، با توسری زدن بیامان به بیماران، آنان را به صف میکشد. راگین زمانی به پذیرش مسئولیت میکوشد که دیگر سخت دیر شده است. رفتار غریب او جهان بیرون راواداشته تا بیمارش بپندارند و کارش به جایی میکشد که خود او از بیماران ساکن بخش و آنگاه با ضربههای نیکیتای روانی بیمارستان شود.تنها در وقت مرگ به گناه خود پی میبرد، گناه وحشت آفرینیهایی که میبایست محکوم کند.
آقای حکیم رابط چه شد که به این فکر افتادید داستان چخوف را برای اجرای صحنه ای آن دراماتورژی کنید؟
این داستان آنتوان چخوف یکی از درخشانترین کارهای اوست که من از قدیم با آن انس و الفتی خاص داشتم. ناصر حسینیمهرو پیشنهاد او برای اجرای صحنهای نوشتیم و کار را شروع کردیم.