مرثیه
رضا مقصدی
باز نفَس ، قفس شده ست
غم به صدای من نشست.
باز ترانه های من
سینه به سینه رفت وُ رفت
تا به دل ِ وطن نشست.
خاطره ی خمیده را
عاطفه ام چراغ شد.
با گل ِ ارغوان بگو !
آنکه ترا سرود کرد
مرثیه خوان ِ باغ شد.
از بزرگان سربلند موسیقی ایران است.که به سال هزار و سیصد ونُه ی خورشیدی در بوشهر ، پا به گُستره ی گیتی می گذارد.
آشنایی ِ مادرش به موسیقی و دلبستگی اش به دستگاهِ “همایون”، نام همایون را بر او رقم زده است. در ده سالگی ، نگاهِ نازنین ِ ابوالحسن صبا ست که به رقص ِانگشتهای کودکانه اش بر آرشه ی ویلون، درنگ می کند واستاد او را به شاگردی می پذیرد. از آن پس، به جان می کوشد تا بنیاد های علمی ِ آهنگسازی را از او و بلند پایگانِ این گستره ی گویا به زیبایی بیاموزد وآثاری را به یادگار بگذارد که با کلام معطر ِترانه سُرایان برجسته تا دیر ،تا همیشه ، سینه به سینه ، ورق خواهد خورد.
بخشی از آهنگ های او:
اشک من ،هویدا شد با شعری از بیژن ترقی وبا صدای مرضیه
امشب در سر ، شوری دارم با شعری از کریم فکور و با صدای الهه
رسوای زمانه منم شعر از بهادُر یگانه و صدا از الهه
آیا همه ی شما بی گناهید؟ با صدای مرضیه
تو ای پری کجایی؟ با شعری از هوشنگ ابتهاح وصدای حسین قوامی
خاطرات عمر رفته با ترانه ی معینی کرمانشاهی وصدای دلکش مرضیه.
ساغرم شکست ای ساقی ( مرضیه)
http://www.youtube.com/watch?v=RBZ9-i4_z2M
امشب در سر شوری دارم (پروین)
http://www.youtube.com/watch?v=iqahDWuFpBw[](http://)