جمشید احمدی
جاناتان استیل (روزنامه نگار انگلیسی) به درستی در مقاله 3 نوامبر خود اشاره کرد که اعتصابات اخیر بازاریان در شهرهای بزرگی نظیر تهران، اصفهان و شیراز را نباید به عنوان پیش درآمد یک تغییر بزرگ در حکومت ایران نگاه کرد.
بازاریان علیرغم نقش برجسته شان در سرنگونی شاه در سال 1357، تنها یکی از عوامل- از نوع تقریباً محافظه کار- و بخشی از خواست اجتماعی بزرگتر در جامعه ایران بودند. در حال حاضر، شرایط مشابهی (با گذشته) در ایران وجود ندارد و احتساب اینکه رژیم ایران در معرض یک تغییر فوری است، ساده اندیشانه محسوب می شود.
از طرف دیگر، تصور حالت عکس این قضیه « آرامش و اوضاع عادی چیزی است که شما را مجذوب می کند»، نیز به همان اندازه سوء برداشت از شرایط محسوب می شود. استیل به نقل از بیژن خواجه پور، تحلیلگر ایرانی، نقل می کند ایران «به مرور زمان در حال یکدست تر شدن» است و جوانان «در پی آموختن زبان انگلیسی و مهارت های رایانه ای، دنبال کردن پوشش جهانی، تکنیک های موسیقی و پذیرفتن مصرف گرائی» هستند. البته ممکن است چنین امیدهائی به عنوان شاهدی در برخی حوزه های خاص به کار بیایند، اما اقدام بلادرنگ مقامات در سرکوب کوچکترین نشانه ای از رفتار عادی، لیبرال و سکولار خصوصاً در برخورد با زنها، قابل توجه است.
استیل می گوید: «سیستم ایران انعطاف پذیر و ترمیم پذیر است. کنترل بر رسانه های سفت و سخت است اما سهل گیری هم وجود دارد.» چنین برداشتی با بسته شدن معمول روزنامه های آزادی خواه، انحصار دولتی رادیو و تلویزیون، و تحت تعقیب قرارگرفتن روزنامه نگارانی که در تضاد با باورهای مسؤولان قرار می گیرند و زدن برچسب «جاسوس» به آنها در تعارض است. در حقیقت، برداشت استیل جائیکه می گوید «با انجام انتخابات ریاست جمهوری، احزاب سیاسی به پر کردن روزنامه ها مشغول شده اند»، آشکارا در تعارض با دیدگاه روزنامه نگاران داخل ایران است که به تازگی نشان داده اند حتی پیشروان اصلاح طلبی نظیر محمد خاتمی برای بهره مند شدن از جائی در مطبوعات و یا پخش رسانه ای در تنگنا هستند.
خواجه پور در ادامه گفته است: «ما این روزها هیچ برنامه یا حزب سیاسی غالبی نداریم.» در میان روحانیون حاکم انشعاباتی وجود دارد و احمدی نژاد نیز منتقدان خاص خود را دارد. با اینحال، سطح مناظرات و حجم انتقادات به طور حریصانه ای محدود شده است. اگر شما عضو یک اتحادیه، فعال حقوق زنان، و یا درگیر سیاست های دانشجوئی باشید باید انتظار ارعاب، آزار و یا زندانی شدنتان را به خاطر این فعالیتها داشته باشید. حتی شیرین عبادی برنده جایزه نوبل نیز از نیرنگ های کثیف این رژیم که سعی دارد وی را به عنوان طرفدار غرب معرفی کند، در امان نمانده است.
«یکدست» شدن ایران یک توهم است. احمدی نژاد یک مدرن گرا نیست و ایران آنطور که استیل می گوید، یک دموکراسی به سبک فرانسه نیست. ایران یک جامعه عمیقاً منشعب است که روحانیون در آنجا هنوز سخت گیر و اغلب خشن هستند و بر روی هرگونه اقدام مخالفی کنترل دارند. سابقه حقوق بشر ایران وحشتناک است. همانطور که استیل بدرستی می گوید: «ایران پیچیده است.» اما اصولاً «غیرقابل درک» نیست. تلاش برای استقرار وضعیت قرون وسطائی قرن 14 در یک جامعه به طور اجتناب ناپذیری به تناقضات و فشارها می انجامد. درک این موضوع مشکل نیست. ایرانی که به راستی دموکراتیک باشد باید اجازه شنیده شدن همه صداها، از هر مذهب و یا گرایش سیاسی را بدهد. مردم ایران در حال حاضر از چنین آزادی برخوردار نیستند.
منبع: گاردین- 11 نوامبر