آدام گلدمن، مت اپوتزو
دو سال بعد از منتشر شدن ویدئو و عکس های گروگانگیری مامور بازنشسته اف بی آی، رابرت لوینسون و این گمانه زنی که وی توسط تروریست ها ربوده شده، اکنون مقامات آمریکایی مشاهده می کنند که دولت ایران پشت تصاویر منتشر شده است.
لوینسون، کارگاه خصوصی در سال 2007 در جزیر کیش در ایران ناپدید شد. دولت ایران بارها این مسئله را که در مورد ناپدید شدن وی اطلاعاتی دارد رد کرد و تصاویر منتشر شده در اواخر سال 2010 و اوایل سال 2011 این گمانه زنی را تایید می کند.
در یکی از این تصاویر لوینسون با موهای بلند ژولیده و خاکستری و ریش بلند و شانه نزده برای اولین بار از سوی خانواده وی در اختیار آسوشیتد پرس قرار گرفت. ویدئویی نیز بعد ها منتشر شد.
در پاسخ به تکذیب های مستمر ایران و با توجه به گفتگو های سری با دولت ایران، هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در ماه مارس 2011 اعلام کرد که لوینسون در مکانی در جنوب آسیا زندانی است. احتمال دارد که وی به دست گروه های تروریستی و جنایتکار در پاکستان یا افغانستان افتاده باشد.
دولت آمریکا گفت: “ما با احترام از دولت ایران می خواهیم که در اقدامی بشردوستانه او را به سلامت به خانواده اش بازگرداند.” اما هیچ اتفاقی نیافتاد.
بعد از دوسال تحقیقات مقامات دست اندر کار آمریکا همگی خط بطلان بر انکار چهار ساله ایران کشیدند و اعلام کردند که وزارت اطلاعات ایران پشت ویدئوی 54 ثانیه ای و پنج عکسی است که از یک ایمیل ناشناس برای خانواده لوینسون ارسال شده است. یک کارشناس که نخواست نامش بشود، می گوید که نحوه ارسال تصاویر نشان می دهد که توسط جاسوسان حرفه ای فرستاده شده است. این درحالی است که شرایط برای معامله با ایران مناسب نیست و نتیجه گیری کارشناسان بنا بر اظهارات بهترین تحلیلگران اطلاعاتی دولت آمریکاست.
عکس ها بعنوان مثال، پرتره لوینسون در لباس نارنجی زندانیان گوانتانامو است. خانواده وی عکس ها را در آوریل 2011 از طریق ایمیل دریافت کرده اند. در عکس ها کاغذی حاوی یک پیام در دست وی است.
در یکی از آنها نوشته شده است: “من در گوانتانامو هستم. آیا می دانید گوانتانامو کجاست؟”
در تصویر بعدی این پیام به چشم می خورد: “این نتیجه 30 سال خدمت به آمریکاست.”
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران بارها و شخصا از آمریکا برای ایجاد زندان در خلیج گوانتانامو انتقاد کرده است.
ماموران آمریکا در افغانستان توانسته اند ردی از تلفن همراهی که عکس ها با آن فرستاده شده است، پیدا کنند. اما صاحب تلفن هیچ ربطی به عکس ها نداشت و تحقیقات بدون نتیجه ماند.
در مورد ویدئویی که برای خانواده لوینسون فرستاده شده هم به همین شکل بوده است. ویدئو از یک کافی نت در پاکستان و در ماه نوامبر 2010 فرستاده شده. در این ویدئو لوینسون که بشدت لاغر شده است می گوید که توسط “یک گروه” گروگان گرفته شده است. صدای ترانه عروسی به زبان پشتون در متن ویدئو به گوش می رسد.
پشتون ها در پاکستان و افغانستان در مرز های شرقی با ایران ساکن هستند.
هنوز فرستندگان ایمیل هیچ نشانه ای از هویت وی منتشر نکرده و از همان نشانی دوبار استفاده نکرده اند.
هرکس پشت این تصاویر قرار دارد، آماتور نیست. آنها هیچ اشتباهی مرتکب نشده اند و به همین دلیل محققان به این نتیجه رسیده اند که افراد مورد نظر ماموران سازمان های اطلاعاتی مثل وزارت اطلاعات ایران هستند.
همسر لوینسون، کریستین، تصاویر را در اختیار آسوشیتدپرس قرار داده است زیرا احساس می کند ناپدید شدن همسرش توجه درخوری را از سوی دولت آمریکا جلب نکرده است.
وی می گوید: “هیچ فشاری برای حل شدن این مشکل بر ایران وارد نشده است. قضیه بیش از حد طولانی شده است.”
دیپلمات های آمریکا و ماموران اف بی آی در پشت پرده تلاش می کنند تا لوینسون را پیدا کنند و به خانه اش بازگردانند اما نه پرزیدنت اوباما ونه جورج بوش زیاد در مورد پرونده وی صحبت نکرده اند و فشار علنی کمی برای بدست آوردن اطلاعات به دولت ایران وارد کرده اند.
کریستین لوینسون معتقد است که برای آزاد کردن سه کوهنورد آمریکایی، و رکسانا صابری روزنامه نگار و ملوان های انگلیسی فشار بیشتری از سوی دولت آمریکا اعمال شده بود. همه به خانه هایشان باز گشته اند به غیر از همسر وی.
دیپلماسی خاموش آمریکا کمی فراتر از وعده های رئیس جمهور ایران، محمود احمدی نژاد برای کمک به یافتن لوینسون رفته است.
کریستین لوینسون می گوید: “ما گمان می کردیم که این قضیه پیگیری می شود اما هیچ نتیجه ای نگرفتیم. بعد از انتشار تصاویر هیچ خبری به ما داده نشد.”
در یک جلسه بین دو کشور ایرانی ها به آمریکایی ها گفته بودند که به دنبال لوینسون می گردند و دست به حملاتی در کوه های بلوچستان که بین ایران و پاکستان و افغانستان قرار دارد، زده اند. اما در نهایت مقامات آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که ایرانی ها داستانسرایی می کنند. هیچ حمله ای در بلوچستان صورت نگرفته و این داستان از سوی سازمان ضد جاسوسی ایران مطرح شده است تا بفهمند که ماموران آمریکایی چه می کنند.
علیرضا میریوسفی، سخنگوی نمایندگی ایران در سازمان ملل روز سه شنبه اعلام کرد که دولت ایران برای یافتن مامور سابق اف بی آی به خانواده اش کمک می کند.وی می گوید: “حتی خانواده لوینسون به ایران آمدند. تحقیقات بیشتر نشان می دهد که وی در ایران نیست و حتی یک نشانه مبنی بر اینکه او در ایران است، وجود ندارد.”
وی افزود: “این خیلی مهم است که چطور یک مامور اف بی آی به منطقه آزادی در ایران سفر کرده است و درصورتی که این فرد پیدا شود، دولت آمریکا باید توضیح بدهد که چرا این مامور به ایران سفر کرده است و پشت ماموریت وی چه بوده است.”
لوینسون کارشناس اف بی آی در مورد جنایت های سازمان یافته در روسیه بود که در سال 1998 بازنشسته و کارآگاه خصوصی شد. وی در اوایل سال 2007 مورد قاچاق سیگار تحقیق می کرد و خانواده اش گفتند که همین تحقیقات منجر به رفتن او به جزیره کیش شد. جایی که وی برای آخرین بار دیده شده است. کیش، جزیره ای پر طرفدار در ایران است و محل قاچاق و جنایت های سازمان یافته است. کیش منطقه آزاد است و به همین دلیل شهروندان آمریکا بدون اخذ ویزا می توانند به آنجا سفر کنند.
ژاکلین مگوایر،سخنگوی اف بی آی، گفت: “درحالی که به ششمین سال ناپدید شدن باب نزدیک می شویم، اف بی آی همچنان مسئول بازگرداندن وی نزد خانواده اش است.”
همسر لوینسون، در مصاحبه ای گفت که چون همسرش در ایران مفقود شده است باید در همان جا هم زندانی شده باشد. وی گمان نمی کند که دولت آمریکا فشار کافی بر روی ایران نیاورده است تا همسرش را آزاد کند.
لوینسون گفت: “این موضوع باید دوباره در مرکز توجه قرار بگیرد. باید این مسئله مورد توجه عموم قرار بگیرد.”
وی گفت که با اوباما و جان برنان، مشاور امور ضد تروریستی دولت اوباما و کاندیدای ریاست سیا دیدار کرده است. همسر لوینسون گفت که هر دو وعده داده اند هرکاری که از دستشان بر می آید بکنند تا وی آزاد شود. حالا نزدیک به شش سال از ناپدید شدن وی می گذرد و به زعم وی فشار از روی ایران برداشته شده است.
وی گفت: “همسر من مرد خوبی است. او نباید به این سرنوشت دچار می شد.”
این درحالی است که رابرت لوینسون یک اتفاق مهم در خانواده اش را از دست خواهد داد و آن ازدواج دختر بزرگ اش در ماه فوریه است.
همسرش می گوید: “او اتفاق های زیادی را در خانواده از دست داده است. این بسیار غم انگیز است.”
هافینگتون پست، 8 ژانویه