آیا کنشگران آماده‌اند؟

مرتضی کاظمیان
مرتضی کاظمیان

کنشگری در میدان سیاسی جمهوری اسلامی، و در گستره‌ی سرزمینی ایران، با تهدیدهای جدی و مفروضی روبروست. انتظار سیاست‌ورزی بدون واکنش‌های غیرقانونی اقتدارگرایان، نسبتی با واقعیت‌های سیاسی ـ امنیتی در ایران برقرار نمی‌کند. این، قصه‌ی امروز جمهوری اسلامی نیست. کمتر کسی از جمع کنشگران سیاسی منتقد وضع موجود، تجربه‌ای جز این دارد. وقتی علی مطهری هم در مقام نمایندگی مجلس، از احضار و تهدید قضایی و شنود مترتب بر انتقادهایش، مصون نیست، تکلیف آنهایی که خارج از ساختار سیاسی قدرت فعالند، معلوم است.

نمی‌توان در میدان سیاست و حتی در حوزه‌ی فرهنگ و نقادی وضع اجتماعی ـ آن‌هم زیر سایه‌ی نظام اقتدارگرا ـ ورود کرد و منتظر برخورد نبود. ساده‌انگاری، واگذار کردن امور به قضا و قدر، رد شدن خوش‌بینانه از کنار موضوع، بی‌اعتنایی به موضوع مهم، کار را به “فردا” واگذار کردن، و مواجهه‌ها و رفتارهایی مشابه، می‌تواند برای کنشگر پرهزینه باشد و چه بسا او را بعدتر، از ادامه‌ی راه مأیوس و از اقدام خود پشیمان سازد.

کافی است آنچه در دوران اصلاحات (از خرداد ۷۶ تا خرداد ۸۴) متوجه روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی و دانشجویان کنشگران مدنی منتقد آمد، مرور شود، تا عینی بودن “تهدید” ملموس گردد. روی کار آمدن دولت اعتدال اگرچه مجالی است برای جان گرفتن و تقویت جامعه مدنی، اما دقیقا از همین زاویه، رخدادی است که حساسیت امنیتی و واکنش تمامیت‌خواهان را برمی‌انگیزد.

اهرم‌ها و امکان‌های اعمال قهر و خشونت در اختیار اقتدارگرایان (از قوه قضاییه تا نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی و شبه نظامی متعدد)، با جمع‌بست آنچه در دوران اصلاحات در جامعه مدنی به‌وقوع پیوست، و به‌خصوص با در نظر داشتن تجربهٔ جنبش اعتراضی سبز پس از کودتای انتخاباتی ۸۸، نه تنها در آماده‌باش بسر می‌برند که کردارهای ایجابی خود را محسوس کرده‌اند.

توقیف چند روزنامه‌، تداوم احضار و بازجویی و تهدید برخی کنشگران سیاسی و مطبوعاتی و دانشجویی، و بازداشت تعدادی از آنان، برخورد با کارگرانی که در مقام بزرگ‌داشت روز کارگر در اول ماه می‌(۱۱ اردیبهشت) برآمدند، و حتی در جدید‌ترین نمونه، برخورد با بازیگران و تهیه‌کنندگان یک کلیپ موسیقی، نشانه‌های معنادار و علائم قابل تأملی هستند. بازداشت حسین نورانی‌نژاد و سراج‌الدین میردامادی، دو روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب و همدل با جنبش سبز نیز دو شاهد مهم دیگر و اخیرند.

میردامادی و نورانی‌نژاد از وضعی که درگیر آن شده‌اند، به‌قدر لازم آگاه و مطلع و دارای تجربه هستند. اما کنشگران جوانی که به‌خصوص با انتخابات ۹۲ و در پی وزیدن نسیم “اعتدال” در کشور، پا به میدان سیاست و فعالیت فرهنگی ـ اجتماعی نهاده‌اند چطور؟

متاسفانه به دشواری می‌توان به این پرسش، پاسخ مثبت داد؛ به‌خصوص که این عدم اطلاع و بی‌تجربگی و ضعف دانش در حوزه‌ی مسائل مربوط به احضار و بازداشت و بازجویی، گاه دامن “باتجربه”ها را هم گرفته است.

آیا کنشگران ـ به‌ویژه جوان‌تر‌ها ـ به حقوق اساسی خود به‌عنوان یک شهروند اِشراف دارند؟ آیا از آنچه حق قانونی آنان (تصریح شده در قانون اساسی و دیگر قوانین رسمی جمهوری اسلامی) است مطلع‌اند؟ این اطلاعات هرچند در کنج انفرادی و اتاق‌های بازجویی، یا در برابر بازوهای اجرایی ـ عملیاتی نهادهای سرکوب، به هیچ گرفته می‌شود، اما حداقل فایده‌ی آن این است که به فرد، در برابر خشونت غیرقانونی، اعتماد به نفس می‌بخشد، و امکان ایستادگی در برابر مطالبات و مقاومت در مقابل برخوردهای غیرقانونی را افزایش می‌دهد.

در گامی فراتر از این قدم نخست و ضروری و ابتدایی، کنشگران ناچارند خود را برای وضعیت‌های سخت (ازجمله بازداشت و حبس در انفرادی و بازجویی طولانی مدت و تلاش بازجوها برای اعتراف‌گیری و تمکین به خواست‌های غیرقانونی آنان)، آماده سازند. این، نیازمند مطالعه و استفاده از دانش و تجربه‌ی دیگران است. تجربیاتی که می‌توان مستقیم و غیرمستقیم، باواسطه یا بی‌واسطه، از آن بهره گرفت. تجربیاتی که فرد را از تکرار اشتباه پیشنیان، یا آزمودن آزموده‌شده‌ها، یا تحمل فشارهایی مشابه و پرداخت هزینه‌های بی‌مورد، دور می‌کند. همچنین، به فرد ـ در شرایط سخت ـ توان ایستادگی و مقابله‌ی بهتر و بیشتر می‎‌بخشد. به‌عنوان نمونه، اطلاع از ویژگی‌های سلول انفرادی یا شرایط بازجویی، نوعی آمادگی ذهنی و روانی پیشینی ایجاد می‌کند و آستانه‌ی تحمل و ایستادگی و صبوری فرد را در وضع حاد به‌میزان محسوسی افزایش می‌دهد.

خوشبختانه ـ یا متأسفانه ـ شمار کنشگرانی که در همین سال‌های اخیر، تجربیات مشابهی داشته‌اند، کم نبوده و نیست. اسناد کاربردی و مطالب مفید و داده‌ها و تجربیات ارزشمند و خاطرات خوبی نیز در همین راستا، در دسترس است.

یکی از اولویت‌ها و کارویژه‌های شبکه‌های اجتماعی، انجمن‌ها، گروه‌های صنفی و دانشجویی، و محافل سیاسی، همین تجمیع مطالب و تجربه‌ها و گردآوری مستندات، و بازخوانی جمعی و مطالعه‌ی داده‌های موجود در فضای حقیقی و آنلاین است. اقدامی که می‌تواند با توان‌بخشی و تقویت دانش حقوقی و سیاسی و ارتقاء اعتماد به نفس و استحکام بنیان‌های ذهنی و روانی کنشگران، نه تنها مانع از تحمیل فشارهای سنگین و هزینه‌های بیهوده به فرد شود، و از ریزش و تضعیف نیروها جلوگیری کند، بلکه چونان موجب و مشوقی برای حضور فعال و امیدوار و پرشور و مستمر کنشگران در جامعه مدنی، ایفای نقش نماید.

 

پی‌نوشت

به‌عنوان نمونه، منابع زیر قابل اشاره است:

  1. پاورپوینت‌ها و ویدئوهای آموزشی شهروندیار با عنوان و مضمون: انفرادی را چگونه آسانتر تحمل کنیم! و آشنایی با ترفندهای بازجویی

  2. مقالات متعدد از حقوقدانان و وکلا درباره‌ی “حقوق متهم” با همین مضمون و عنوان، ازجمله جزوه‌ی آموزشی تهیه شده توسط عبدالفتاح سلطانی و مهناز پراکند

  3. مجموعه مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها و مطالب در مورد سلول انفرادی؛ به کوشش وحید پوراستاد در رادیو فردا

  4. بازجویی؛ بایدها و نبایدها؛ سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، به کوشش محمد عابدی

  5. اسرار تاریکخانه‌ها؛ انتشارات قصیده‌سرا، به کوشش مرتضی کاظمیان