“ادامه سیاست انزوا، تحریم و تهدید نظامی علیه ایران تاکنون سیاستی غیر سازنده و خطرناک بوده است.“ این انتقاد از سیاست بریتانیا در برابر ایران را، جرمی کوربن، رهبر تازه حزب کارگر، زمانی ابراز کرد که در ژوئن ۲۰۱۴ و پس از توافق اتمی موقت در وین، به ایران سفر کرده بود. این سیاست بخشی از سیاست کلی تر خاورمیانه ای رهبر تازه حزب کارگر است. سیاستی که مانند آنچه در سیاست داخلی رخ داده است، نوعی بازگشت به سیاست هایی ریشه دار در حزب کارگر و مبارزه ای آشکار با سیاست حاکم بر جریان اصلی سیاست در بریتانیاست. البته روشن است که هنوز سیاست رسمی بریتانیا سیاست حزب محافظه کار است اما اهمیت پیروزی کوربن در حزب کارگر این است که نمایندگان حزب کارگر عمدتا از سیاستی حمایت خواهند کرد که با جریان اصلی حاکم بر سیاست بریتانیا متفاوت است و دولت محافظه کار را برای ادامه سیاست فعلی (که از سوی کوربن سیاستی در دنباله روی از امریکا تلقی می شود) تحت فشار قرار می دهد.
انتخاب کوربن به رهبری حزب و استقبال گسترده حامیان حزب از شعارهای کوربن ـ که با افزایش حمایت مردم از حزب کارگر همراه بوده، تحولی بنیادی و غیر منتظره در سیاست بریتانیا تلقی شده است. نیک رابینسون، روزنامه نگار سیاسی برجسته بی بی سی، انتخاب کوربن را غیر منتظره ترین تحول سیاسی در دهه های اخیر در بریتانیا توصیف کرده است. انتخاب در حالی صورت گرفت که عمده رسانه های اصلی در بریتانیا به طور آشکار یا پنهان ناخشنودی خود از اقبال عمومی از کوربن را ابراز می کردند. حتی بی بی سی تا روزهای آخر که تقریبا انتخاب کوربن قطعی می نمود سعی می کرد این تحول را نادیده بگیرد. گزارش های بی بی سی در باره کوربن بیش از آن که بیانگر نگاه کوربن و حامیان او باشد بازگویی انتقادهایی بود که از سوی محافظه کاران و مخالفان کوربن بیان می شد. به تعبیر دیگر جریان اصلی رسانه ای در بریتانیا دلایل اصلی نارضایتی عمومی از سیاست های دولت محافظه کار و استقبال گسترده از کوربن را نادیده گرفت. مقاومت سیستم سیاسی حاکم بر بریتانیا در برابر کوربن به حدی است که کار را برای او در درون پارلمان و انتخاب وزرای سایه دشوار کرده است.
از منظر سیاست خاورمیانه ای، رهبری کوربن بر حزب کارگر به معنای به رسمیت شناختن انتقاد هایی به سیاست فعلی بریتانیا در خاورمیانه است که تاکنون نادیده گرفته می شد. حامیان کوربن در بریتانیا معتقدند که دنباله روی بریتانیا از سیاست خاورمیانه ای امریکا، این کشور را به رویارویی نظامی کشانده است که به جای امنیت بیشتر برای این کشور مخاطرات بیشتر به همراه داشته است. کوربن به عنوان حامی گفت و گو با گروه های شبه نظامی مانند حزب الله و القاعده شناخته می شود. او همچنین مخالف فروش سلاح به کشورهایی مانند عربستان سعودی است. او اسراییل را به دلیل آنچه داشتن ۲۰۰ کلاهک اتمی توصیف می کند خطری برای کشورهای دیگر تلقی می کند. او از حامیان توافق اتمی با ایران و برداشتن تحریم ها بوده است . اما در عین حال با جدیت بیشتری بر مساله حقوق بشر در خاورمیانه به طور کلی و ایران به طور خاص تاکید می کند. کوربن در آخرین یادداشت خود درباره ایران، از افزایش فشار حکومت بر اتحادیه های کارگری و رهبران زندانی کارگران معترض در ایران انتقاد کرده است.
از دید کوربن سیاست غرب در تاکید بر دموکراسی و حقوق بشر در خاورمیانه صادقانه نیست. از دید او غرب دموکراسی و حقوق بشر را در چارچوب منافع خود تعبیر می کند و اگر سیاست های دولتی همسو با قدرت غربی باشد نقض دموکراسی و حقوق بشر نادیه گرفته می شود.
انتطار می رود راه یافتن سیاست مورد نظر کوربن به جریان اصلی سیاست در بریتانیا دولت محافظه کار بریتانیا را برای ادامه سیاست پیشین خود در خاورمیانه با دشواری های اساسی روبرو سازد. حمایت افکار عمومی از مواضع کوربن جریان راستگرا و ناسیونالیسم نژاد گرای برآمده در بریتانیا در سال های اخیر را به عقب رانده و حزب حاکم را برای تغییر سیاست ها در سمت و سوی تازه تحت فشار قرار داده است.
در سوی مقابل، در ایران نیز انتظار نمی رود حکومت به آسانی بتواند از سیاست مورد نظر کوربن به نفع خود بهره برداری کند. مساله حقوق بشر در ایران همچنان می تواند به عنوان گرهی در اجرای سیاست مورد نظر کوربن در ایران و خاورمیانه باشد.