مذاکره ایران و آمریکا امروز انجام می شود. از طرف آمریکا رایان کروکر که ظاهرا به عنوان مرد روزهای سخت در وزارت خارجه این کشور معروف است، برای مذاکره تعیین شده است. از طرف ایران هم جواد لاریجانی کلاس ریاضی داشت، علی لاریجانی هم داشت فلسفه تحلیلی می خواند، متکی هم تمرین زبان اردو می کرد، ظریف هم خیلی آقا و زباندان بود پس کاظمی قمی را که دم دست بود و هنوز کتش را درنیاورده بود و قرار بود برای مذاکره به ترکیه برود، فرستادند که با آمریکایی ها مذاکره کند. به نظر می رسد دو گروه دوست ندارند این مذاکرات به نتیجه برسد، یکی آمریکایی ها هستند که مشکل شان در عراق حل شده و علاقه ای به حل مشکل شان با ایران ندارند، دوم ایران است که دلیلی برای حل مشکلش با آمریکا ندارد. به نظر می رسد ایران در چهار روز آینده وضع روشن تری در حوزه سیاست خارجی پیدا کند، یا اوضاع خیلی بدتر می شود، یا اوضاع اصلا خوب تر نمی شود. علی لاریجانی در مصاحبه با فیگارو گفت: « سارکوزی میانجیگری کند.» آگاهان گفتند: این یارو خودش طرف دعواست، یکی باید بین ما و سارکوزی میانجیگری کند. لاریجانی همچنین در کمال خونسردی افزود: « نماینده انگلیس به من گفت که نمی خواهد ایران به انرژی هسته ای دست یابد.» ظاهرا علی لاریجانی هم از این موضوع خیلی تعجب کرده و در حال برخی مطالعات فلسفی است که ببیند چرا انگلیس طرفدار حق مسلم ما نیست. ظاهرا قرار است وقتی این تحقیق به نتیجه رسید، یعنی بعد از مذاکره ایران و آمریکا و نیم ساعت قبل از صدور قطعنامه جدید، لاریجانی و سولانا با هم در روز دهم خرداد دیدار کنند. آگاهان معتقدند که این دو احتمالا فقط دیدار می کنند و گفتار خاصی نمی کنند.
اصلاح طلبان و انتظار برای مرحله بعدی
به نظرم می رسد که اگر اصلاح طلبان از هفته آینده که قضایا بیخ پیدا می کند، وارد یک فعالیت هایی برای جلوگیری از گسترش تنش ایران و آمریکا نشوند، که نمی شوند و فقط به این فکر کنند که همه چیز سرجای خودش باقی می ماند تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری برسد، بعید نیست خدای ناکرده دولت موقت بعد از شروع و پایان جنگ، برگزار کننده انتخابات شود. البته پیش بینی های من در این ده سال اخیر معمولا درست از آب درنیامده، ولی از رو که نمی روم. از یک طرف میردامادی اعلام کرد که مشارکت « سازمان رای» تشکیل می دهد. مبارک است! هر سازمانی غیر از سازمان آب و فاضلاب که موجود است، تشکیل شود، خوب است. فعلا شورای نگهبان و وزارت کشور دارند در مورد ماشینی کردن انتخابات بحث می کنند، تا دیروز که توافق نکردند، ظاهرا شورای نگهبان چرتکه را بیش تر می پسندند و این قرتی بازی ها را قبول ندارد، وزارت کشور هم به نظر می رسد تجربه موفق انتخابات قبلی شوراها، چنان موفق بوده که اصرار پشت اصرار که انتخابات مجلس را حتما مکانیزه کند. وزارت کشور از طرف دیگر قرار است انتخابات مجلس بعدی را در فروردین برگزار کند، شورای نگهبان در این مورد چیزی نگفته است. از طرف دیگر ابطحی مثل اینکه اعلام کرده که خاتمی نامزد ریاست جمهوری بعدی است. ولی خود خاتمی که مامانش با نامزدی او مخالف است، گفته که برای این کار پیر شده است و احتمالا پیشنهاد خواهد کرد که جوانهایی مثل خزعلی و جنتی نامزد بشوند. آدم از دست خوبی های این خاتمی کلافه می شود، بابا! مملکت در حال نابودی است، یکی این بیچاره در حال غرق شدن را نجات بدهد. البته راست ها خبر مخفی دادند که برای خاتمی ستاد انتخاباتی پنهان تشکیل شده است.
آینده دور، آینده نزدیک
مثل اینکه اصولگرایان در بن بست شهید احمدی نژاد( فدائیان اسلام سابق و پهلوی اسبق) بدجوری گیر کرده اند. خوش چهره، نماینده مجلس و عضو فراکسیون اصولگرایان خلاق اعلام کرد که « متاسفانه مجلس دارد از راس امور به تحت امور تنزل پیدا می کند.» البته این موضوع در تاریخ ایران زیاد سابقه دارد، گاهی اوقات می بینی هیچ کسی روی صندلی های اصلی ننشسته، همه کف زمین نشسته اند و معمولا هر کسی هم روی صندلی بنشیند آخر و عاقبت خوبی برایش ندارد. مجلس هم فعلا به درد چکنم چکنم گرفتار است. تاج زاده در آخرین تحلیل اساسی خودش مقادیری چراغ انداخت وسط جمعیت عزادار راست ها و گفت: « اقتدارگرایان دو دسته لیبرال دیکتاتور و سوسیال دیکتاتور هستند.» این تقسیم بندی درستی است، ولی به نظرم اسمش را باید عوض کنیم، یک اسم های بهتری برایش پیدا کنیم. رمضانزاده هم مثل کسانی که دو ساعت بعد از مجلس ختم می رسند، در شرح اوضاع اعلام کرد که « یک ائتلاف ملی را برای جلوگیری از مصیبت عظما لازم می دانم» آگاهان توضیح دادند که این ائتلاف ملی را باید شش ماه پیش راه می انداختیم، البته نکته مهم این است که جلوی آب را هر وقت بگیری احتمالا یک چیزهایی سالم می ماند. عباس عبدی هم رفت ته ته ته قضایا و گفت: « ادامه سیاست های جاری طولی نخواهد کشید که موجب انسداد سیاسی و اقتصادی و حتی شکاف درون ساختار سیاسی خواهد شد.» فعلا که اسم احمدی نژاد را یکی می گذارد « سوسیال دیکتاتور» یکی به او می گوید « مصیبت عظما» یکی هم می گوید « سیاست جاری»
دلش می خواست به اصفهان برگرده…
آقای دکتر«مصیبت عظما» رئیس جمهور محترم برای یک سفر تبلیغاتی دیگر به اصفهان رفت. و در شهرهای مختلف اصفهان مورد استقبال پرشور و میلیونی امت شهید پرور استان شهید پرور اصفهان قرار نگرفت. عکاسان بدبخت مجبور شدند همه لنزهای واید را پرت کنند توی جوب آب و فقط تا می توانند کلوزآپ بگیرند. عکس ها نشان می دهد که دو گروه اصلی برای دیدن آقای دکتر« سیاست جاری» رفته بودند؛ اول پیرزن ها و پیرمردهای بالای هفتاد سال که امیدوارند این دولت جوان آنها را به هفتاد سال قبل برگرداند و دوم بچه های زیر شانزده سال که فکر می کنند هفتاد سال قبل اوضاع خوب بوده. ظاهرا « مصیبت عظما» چنان جدی بود که فیلم های استقبال پرشور از صدا و سیما پخش نشد. احتمالل سی دی آنها همراه با سی دی های استخر و حمام زنانه بزودی در بازار غیر رسمی پخش می شود. آقای دکتر « سوسیال دیکتاتور» در اصفهان و سمیرم و آران و بیدگل با مردم دیدار کرد. فرق این دیدار با دیدارهای قبلی این بود که در دیدارهای قبلی فقط سربازان و بسیجی ها و خواهران حزب الله لباس یونیفورم پوشیده بودند، این دفعه پیرزن های معصوم هم روسری یونیفورم سر کرده بودند. دکتر « مصیبت» در سخنرانی خودش در سمیرم سفلی به شرح احوال خودش پرداخت و گفت: « با این دست و پا زدن ها فقط آبرویتان را بیشتر می برید.»
دیکتاتورهای جهان متحد شوید
دیکتاتورهای عزیز در سراسر گیتی شدیدا مشغول ادامه پیدا کردن هستند و با دقت تمام از کلیه روش های دموکراتیک برای ادامه سوسیالیسم خودشان استفاده می کنند. رهبر کره شمالی که دچار بیماری مرموزی شده است، برای ادامه سیاست های هوشمندانه و داهیانه خانوادگی اش، دو نفر از پسرهایش را به عنوان جانشین خودش تعیین کرد. هوگو چاوز هم برای اینکه مشت محکمی به دهان دیکتاتورهای آمریکایی بزند، شبکه تلویزیونی مخالفانش را تعطیل کرد و بشار اسد هم برای ادامه ریاست جمهوری خودش به مدت هفت سال دیگر، قرار است همه پرسی انجام دهد، در این همه پرسی، از همه مردم سوریه می پرسند که دوست دارید بشار اسد هفت سال دیگر رئیس جمهور باشد، یا ترجیح می دهید بروید یک کشور دیگر؟ نتیجه این انتخابات به میزان 93 درصد موافق و نیم درصد مخالف چند هفته یا چند ماه دیگر برگزار می شود.
سود بانکی 12 درصد می شود
بالاخره احمدی نژاد وقت پیدا کرد که بین دو نماز مغرب و عشا در پاویون فرودگاه مهرآباد میزان سود بانکی را به میزان 12 درصد به نیت دوازده امام تعیین کند، اول قرار بود به نیت 14 معصوم سود بانکی بشود 14 درصد، بعد پیشنهاد شد به نیت امام رضا بشود 8 درصد، اما احمدی نژاد گفت: ما هرچه داریم از امام زمان داریم، بشود 12 درصد. ظاهرا این از آن تصمیماتی است که دکتر « مصیبت عظما» در مورد آن 15 سال تحقیق کرده است… و البته به نتیجه نرسیده بود که آخر نماز یک دفعه یاد امام زمان افتاد و مساله حل شد.