نگاهی به تاریخچه ی موسیقی قوالی
فرصتی برای عبور از خویش…
قوال کسی را گویند که اشعار صوفیان را در مجلس سماع با آواز مخصوص می خواند و صوفیان به آهنگ او سماع می کنند. اما امروز این واژه در کنار معنای گسترده اش که تمام خوانندگان و نوازندگان مجالس صوفیانه را در اقصا نقاط جهان در بر می گیرد به نوعی موسیقی نیز اطلاق می گردد که توسط گروهی از موسیقی دانان کشورهای هند و پاکستان اجرا می شود. موسیقی ساده و جذاب قوالان پاکستان از آنچنان ظرافت هایی برخوردار است که می توان گفت آنها زیباترین نوع موسیقی عرفانی را به جهان هدیه کرده اند. آنها با سازهای اندک اما به شدت موثر خود و با بیانی عاشقانه به نوعی موسیقی بدون مرز دست یافته اند.
بعضی ظهور این موسیقی را به زمان امیر خسرو دهلوی نسبت می دهند. او علاوه بر آن که یک صوفی بود فردی شاعر و موسیقی دان با تبحری بر موسیقی نیز بود. از دو ویژگی مهم فرم های موسیقی وی ترانه وقوال است که گفته می شود ریشه قوالی است. او 12 جوان را گرد آورد ودانش ابتدائی قوالی را به آنها آموخت. با این حال مدارکی نیز وجود دارد که نشان می دهد قوالی به پیش از امیر خسرو باز می گردد. پیران بزرگ سلسله های چشتیه و سهروردیه در جنوب آسیا از تحسین کنندگان قوالی بوده اند و گفته می شود که قطب الدین بختیار کاکی هنگام خلسه و در یک مراسم قوالی خرقه تهی کرد. جنبش چشتیه سماع را به قوالی مبدل کردند به طوریکه خواجه معین الدین چشتی تحت تاثیر موسیقی قوالی کاملا از هوش می رفته است. آنها موسیقی را در جهت ارتقای ارزشهای فرهنگی مردم شبه قاره و همینطور تبلیغ اسلام و ارائه توصیه های مذهبی به طور گسترده به کار می گرفتند. مراسم آنها معمولا روزهای پنجشنبه در مکانی خاص انجام شده و در طی آن قوالان در گروه هایی که افراد آن زوج بودند در مراسمی صوفیانه توسط موسیقی، جشنی روحانی بپا می کردند. امروزه؛ روز این مراسم تغییر نکرده اما تعداد افراد قوال به 11 نفر مبدل شده است.
تا پایان قرن 11 هجری سماع جلسه ای روحانی بود و قوال سعی داشت خودش را با فضاهای مرموزی مرتبط و به کمک غفلت از خود به حق نزدیک گردد. در این مجلس صوفیانه افراد به گرد هم نشسته و همراه با تعمق با گوش سپردن به موسیقی به تدریج مغلوب خلسه می شدند. از طریق همین موسیقی آرامش و تعادلی به دست می آمد که شخص را به هدف های والا یش نزدیک می کرد. گروهی از قوالان از هند به پاکستان آمده اند عده ای نیز اهل پنجاب هستند. قوال کار موسیقی اش را با انتقال پیام های مذهبی آغاز میکرد. تنها از دهه 50 قرن گذشته بود که قوالی توانست از مذهب جدا شده و در دو جنبه غیر مذهبی هنر و ایجاد رابطه ای حسی با شنونده اش آن هم در سطحی گسترده تر و به صورت اجرای روی صحنه گام بردارد. این تحولات در وهله اول نتیجه تلاش نصرت فاتح علی خان بود. قوالی در زمان او به اوج شکوفایی معنوی اش دست یافت. موثرترین نکته ای که در کار این استاد بی نظیر گفته اند این است که سر خداوند مستقیما جان آدمی را هدف قرار داده است. او توانست موسیقی قوالی را به صورت هنری مجسم به جهانیان عرضه دارد. سازهای قوالان منحصر می شود به هارمونیه که از قرن شانزدهم توسط پرتگالی ها وارد شده بود و قوالان صدای کششی آن را برای کار خود مناسب تشخیص داده بودند. همچنین طبله سارنگ و قره نی. به خواننده اول مهری می گویند. او در گروه جایگاه مهمی را داراست و هم زمان با خواندن به نواختن ساز نیز مشغول است.
نشستن قوالان بر روی صحنه هم از فرم خاصی پیروی می کند که نسبت به گذشته تغییراتی داشته است. سابقـاً آنها در مراسم خود به شیوه خانقاهی دور هم می نشستند. امروزه که اجرا بر روی سن انجام می شود؛ خواننده اصلی سمت راست و خواننده های کمکی سمت چپ می نشینند. یک خواننده هم برای مواقع ضروری در کنار آنها جای می گیرد و نوازنده طبله در پشت این فرد می نشیند. بدیهی است که با توجه به قوانین اسلامی زنان نیز حق شرکت در موسیقی مذهبی را نداشته اند و این امر تا به امروز نیز در میان قوالان رعایت شده است. قوالان پاکستان همواره مرد بوده اند. برنامه یک قوال را با واژه سفر معنا می کنند. او شنونده اش را با خود همراه کرده و به سفری دور و دراز می برد. سفر زمانی میسر است که نوازنده شنوندهایش را در حالت خلسه فرو برده باشد. خلسه ای که موسیقی قوال ایجاد می کند به کمک ابزاری قوی ایجاد می شود که در طول قرنها در جهت وحدت و یگانگی دلها فرم گرفته است. شنونده با حرکتی ملایم در سر و بدن خود به حال سماع از خود بی خود می گردد. رسیدن به این درجه نیز بستگی به حال هر شخصی دارد.
اما هر شنونده به اندازه ظرفیت وجودی خود و حال و اراده به معرفتی دست یافته و از این سفر حاصلی به دست می آورد. تغییر سطح آگاهی به منظور پذیرش هر چه بیشتر محتوا یکی از مهمترین اهداف قوال می باشد. اجرای زنده برنامه آنها معمولا به صورت بداهه انجام می شود.
منبع : نشریه ی ارمغان ملی