نقش فرهنگ مردم در داستان

نویسنده
وحید محسنی

» چاپ آخر

نگاهی به مجموعه داستان “آل” نوشته “مهدی محبی کرمانی”

وحید محسنی

 

 

صفحه‌ی چاپ آخر  به نقد و بررسی آثار ادبی اختصاص دارد 

به چند دلیل مجموعه داستان «آل» نوشته «مهدی محبی کرمانی» جهت بررسی انتخاب شده است. مهم ترین موضوع رویکرد نویسنده در این مجموعه داستان به فرهنگ و باورهای مردم است که اکنون و به تدریج در حاشیه فرهنگ غالب جهان و متاثر از آن، فرهنگ غالب بر «ایران» قرار می گیرد. موضوع از این قرار است که بخش قابل توجهی از ادبیات داستانی ایران کنونی در دو مرحله به معناگریزی و حتا معنا ستیزی روی آورده و این مجموعه داستان برخلاف آن بخش معنا گریزی و معنا ستیزی از طریق همین توجه به فرهنگ کهن مردم و اجرای داستانی آن، جزو ادبیات متمایز (هر چند نه ممتاز) قرار می گیرد.

نخستین مرحله در معناگریزی مربوط می شود به اواخر دهه هفتاد که نویسندگان و شاعران ما از طریق ترجمه با ادبیات پست مدرن آشنا شدند و چنان آشنایی ناقص و نارسا، بدون زمینه های عینی و بیرونی در تحولات اجتماعی، اولین مرحله ستیز با معناگرایی را به وجود آورده است. مرحله دوم و شدید تر در دوره هشت ساله دولت ایدئولوژیکی بود که قلمرو ممیزی را گسترده تر کرده و از سوی دیگر مدعی درک تازه یی از جهان بود که در آثار وابستگان به خود، و از رادیو و تلوزیون و مطبوعات رسمی تبلیغ شان می کرد. در همان دوره بود که در جریان تبلیغات انتخاباتی و زمانی که همسر هنرمند یکی از کاندیداها بنا به دعوت دانشجویان هنر، مراسم سخنرانی داشت یکی از دختران دانشجو و تیزهوش، در سخنرانی کوتاهی اعلام کرد که ممیزی گسترده، در تضاد با خود، ادبیات منحط را به وجود می آورد.

آن چه اکنون در بخش مشهور به ادبیات داستانی زیرزمینی اتفاق می افتد در بخش غالب، عبارت است از گزارش مسایل غریزی، بی آن که معمولن به ساحت هنر ارتقاء یافته باشد یا شرح مشروب خواری ها و عیش و نوش های طبیعی و بدیهی ایام جوانی و نوجوانی و…! به عبارتی آن چه رواج یافته، مصداق قول «فاکنر» است در نقد بخشی از ادبیات دوره خود که می گفت:« نویسندگان ما از شهوت می گویند نه از عشق. از امیدهایی که امید نیست و از رنج هایی که رنج محسوب نمی شود.» البته قصد داوری و ارزش گذاری نیست. بل که بیان این واقعیت است که به طرز شگفت انگیزی ادبیات داستانی در واکنشی عصبی به شرایط غالب قرار گرفته و این موضوع یعنی معنا گریزی منحصر به میهن ما نیست بل که بخشی از فرهنگ جهانی است که جنسیت را وارد بازار فرهنگ نیز کرده و از این موضوع سود تجاری می برد و در این حال موضوع معنا گریزی با عناوین پر طمطراقی چون فرار از ایدئولوژی و آرمان به شکل های مختلف خود را توجیه می کند. مانند آثار هالیوودی و یا انبوه شعر و داستان های بی معنا که رواج نسبتن عام یافته اند. جز این که به هر حال و در جاهای دیگر امکان بروز دیگر رویکردهای ادبی نیز وجود دارد.

باری به هر حال واقعیت این است که تفکرات رمانتیک با انواع رویکردها؛ از رمانتیک انسان گرا تا رمانتیک های فاشیستی و شبه فاشیستی، چه بخواهند و چه نخواهند قرن هاست که فرهنگ و جهان نگری و هنر مرتبط با جهان سرمایه داری تجاری و صنعتی غرب بر سر تا سر جهان کما بیش غلبه یافته است. به خصوص در مناطقی که سود و ثروتی در بازار جهانی حاصل کند. به این جهت باز مجموعه داستان کوتاه «آل» ارزش مند محسوب می شود. زیرا امکان دریافت های متفاوت با بینش و منش انسانی، در همدلی با جوامع و طبیعت را ابلاغ می کند که در تضاد با بدنه اصلی در گرایشات فرهنگی قرار می گیرد.

در این مجموعه، داستان ها اما، یک دست نیستند. اولین داستان با عنوان«عروس آب»، به موضوعی اساطیری می پردازد که مردم یک آبادی در معرض خشکسالی، بیوه زنی را به عقد قنات در حال خشکیدن در می آورند. این موضوع در«ایران» که از آغاز سپیده دم تمدن تا دهه چهل پیوسته در معرض خشکسالی های شدید قرار داشته است موضوعی اسطوره یی، فرهنگی و باستانی محسوب می شود. آن چه باعث تمایز چنین داستانی است، شخصیت پردازی نسبتن قدرت مند نویسنده از زنی است که قرار است عروس آب بشود.

«… زن پرده را کنار زد، دستی به چارقدش کشید. مرد در انتهای اتاق کز کرده بود. درست رو به روی آینه و تا بیاید که بلند شود، زن نشسته بود و مرد به چشمان زن نگاه کرد که چه قدر به نگاه آهوان تیرخورده می مانست. و به گیسوان سفید زن، همان ته مانده جعد سفید موهاش که دزدکی از زیر چارقد بیرون زده بود، تابی سحرانگیز روی پیشانی و نیم تابی روی گوشه راست پیشانی اش، درست بالای خم کشیده ابر و…»(عروس آب ص۱۱)

 معمولن و در چنین مواردی و آن طور که دیده می شود نویسنده های جوان، در حد گزارشات مردم شناسی، فرو مانده و اثرشان به شکل داستان در نمی آید اما در«عروس آب» ما واگویه های آن زن را می شنویم که از طریق فضاسازی و شخصیت پردازی می تواند تعلیق  جالب توجهی ایجاد کند.

داستان دوم به نام «آل» که اسم مجموعه هم از آن گرفته شده بر خلاف داستان اول نه داستان بل که گزارش از یک ماجرا است که دیگر از آن فضا سازی ها و شخصیت پردازی ها خبری نیست. موضوع توهم و یا واقعیت روانی متعلق به باورهای قومی است درباره موجودات عجیب و غریب و ترسناک که دو نوجوان «آل» می بیند و وحشت می کنند. در این داستان سه صفحه یی موضوع از همان ابتدا آشکار می شود که این ها سرانجام خواهند ترسید. بنابراین حتا در سه صفحه داستانی نیز نه تعلیق است و نا باور پذیری و نه ارتباط با مخاطب. چند داستان دیگر مانند «بچه دزد» با رگه هایی از طنز به موضوع دزدی و ترس از موجودی که به طور خاص بچه های کوچک را می زدد پرداخته است . لحن نویسنده تناسب لازم با موضوع را دارد. به این معنا که همان لحن قصه گویی است و جمع آن لحن که متعلق به فرهنگ شفاهی است یا عرصه داستان که شکل و فرمی متعلق به جهان جدید است، به هر حال کار دشواری است که نویسنده به خوبی از عهده انجام آن بر آمده است. مثلن داستان این طور شروع می شود که :« یک هویی چو افتاد، بچه دزد آمده و مردم هم کارهایشان را گذاشتند کنار و چسبیدند به بچه های شان. وحشت پیچیده بود توی شهر و سرمای زمستان فراموش شده بود. هر شب یکی از بچه های شهر ربوده می شد. به ترتیب از هر محله، هر شب یکی. مردها به چاره جویی نشستند و بعد توی هر محله تفنگ چی گذاشتند. باغ ها را محاصره کردند و… بچه دزدی ادامه یافت…»(بچه دزد- ص ۴۳)

از داستان های خوب دیگر «باغچه اطلس» است که خاطره یی از روزگار قدیم «کرمان» با موضوعی مرتبط با جماعت و تناسب لحن و محتوا است. اما آن چه که کتاب را به طور کلی به شاعرانگی نزدیک می کند داستان هایی  مثل «عطر یاس» و «عروس آب» است که بینش و بیان شاعرانه دارند. به این معنی که هم خود مضمون و اشخاص و ماجراها در ابعاد میان واقعیت و خیال واقع می شوند و هم پرداخت باعث باور پذیری می گردد و هم مخاطب می تواند با اثر مرتبط شود و لیکن کل اثر اقتباسی از شیوه های داستان نویسی «محمد علی جمالزاد» است که البته در این جا نویسنده به ندرت توانسته است به داستان های ممتاز آن استاد قدیمی یعنی «درد دل ملاقربانعلی» و امثالهم نزدیک شود. مگر در دو- سه داستانی چون «عروس آب» و «عطر یاس» و مانند این ها.

مساله بعدی از این قرار است که متناسب با جهان پیچیده امروز، حتا لحن قصه گویی نیز باید روح زمانه، یعنی پیچیدگی تنش تشنج روابط و نظایر این ها را بیان کند. مانند آن چه که در داستان های «رمی» اثر«مورآویا» و یا بقیه آثار او اتفاق افتاده است. درست است که موضوع داستان های «آل» متعلق به «کرمان قدیم» است اما جلوتر از او «هوشنگ مرادی کرمانی» به نوعی و دیگران به شکل هایی نسبتن متفاوت، به چنین کارهایی پرداخته اند. این است که به اولین نظر بر می گردم که این اثر در مقیاس های ادبیات غالب متمایز هست و ممتاز نیز؛ منظور ادبیاتی است که در دوری گزیدن از معنا به تجربه های موفق و یا ناموفق فرم می پردازند و محتوا را معمولن نادیده می گیرند و یا آن چیزی که درباره ادبیات داستانی زیرزمینی گفته شده است.

مهدی محبی کرمانی، ‌متولد ۱۳۲۹ کرمان، فارغ‌التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه تهران و بازنشسته شرکت ملی صنایع مس ایران است. اولین مجموعه داستان او «کت زوک» نام دارد که  براساس باورهای قدیمی مردم کرمان و به طنز است و در سال ۱۳۸۹ از سوی  نشر «آموت» چاپ شد. «آل» دومین مجموعه داستان محبی کرمانی است که در این کتاب نیز در سال ۱۳۸۹ توسط نشر «آموت» چاپ شده است و مروری بر شرح داستانی خاطرات وی و هم چنین بازنویسی داستانی افسانه‌های محلی مردم کرمان است. 

دو کتاب مجموعه شعر با نام‌های «صبح نارنجستان» و «سرود سرد گلایه» از آثار محبی در زمینه شعرند.