مشاور رییسجمهور سابق با انتقاد از سیاستهای دو کابینه محمود احمدینژاد در حوزه زنان، آنها را ناکارآمد، غیرکارشناسی و خلاف قانون توصیف میکند. زهرا شجاعی میگوید که در پشت پرده طرحهای مربوط به زنان، خواهر و همسر محمود احمدینژاد نقش پررنگی دارند و معتقد است این دولت اساسا زنان را یک “موجود خانگی” و جنس دوم میداند.
مرکز زنان را کمیته امداد کردهاند!
زهرا شجاعی، اولین و آخرین رییس “مرکز امور مشارکت زنان” دفتر ریاستجمهوری و مشاور سید محمد خاتمی در امور زنان بود. پس از پایان دولت اصلاحات و با روی کار آمدن محمود احمدینژاد، این نهاد به “مرکز امور زنان و خانواده” تغییر نام داد و بر روی “نقش محوری زن در تحکیم مناسبات خانوادگی” متمرکز شد. در دولتهای نهم و دهم به ترتیب نسرین سلطانخواه (۵ ماه)، زهره طبیبزاده نوری (۴ سال و ۶ ماه)، زهرا سجادی (۳ ماه) و مریم مجتهدزاده (از آذر ۸۸ تاکنون) عهدهدار ریاست این مرکز بودهاند.
شجاعی در مصاحبهای با روزنامه مغرب، اصل همین تغییر سیاست و نام را نیز زیر سئوال برده و گفته این کار مغایر با قانون اساسی بوده است: “استدلالی که مسئولان دولت برای این تغییر نام میکردند این بود که به اندازه کافی برای مشارکت زنان در امور مختلف کار انجام شده و به این دلیل که آمار طلاق بالا رفته باید که دیگر به خانواده پرداخته شود…اینها همه به خاطر نبود درک درستی از مسائل زنان در مرکز امور زنان و خانواده است. افرادی که در این مرکز قرار داده شدند، مثلا در یک دوره روی موضوع سرپرست خانوار متمرکز میشدند و در دوره دیگر کلاسهای آموزشی و به طور کلی فعالیتهایی که ربطی به امور زنان ندارد را پیگیری میکردند. من همیشه به شوخی گفتهام که کمیته امداد امام خمینی به اضافه امور تربیتی میشود فعالیت مرکز امور زنان و خانواده فعلی.”
او در ادامه انتقادهایش اضافه میکند: “بعد از گذشت۳۰ سال از انقلاب، در این مرکز هنوز نیروهای صفرکیلومتر به کار گرفته میشوند در حالی که ما رشتههایی مانند مطالعات زنان را به صورت جسته و گریخته در دانشگاهها داریم و کارشناس امور زنان در ایران موجود است. به همین دلیل هم چندان منطقی نیست که ما افرادی را بر سر کار بیاوریم که صرفا جهتگیری سیاسیشان با ما یکیست یا به خاطر پاداش دادن به خوشخدمتیهایی که کردهاند، برای این مسوولیتها مناسب تشخیص داده شوند… از طرف دیگر قلع و قمع کارشناسانی که به مدت ۲۰ سال در این مرکز تجربه کسب کردهبوند اتفاق افتاد. نتیجه هم این بود که بودجه مرکز تا یک سوم کاهش پیدا کرد.”
این مدیر دولت اصلاحات معتقد است که مدیران دولت احمدینژاد نگرش درستی نسبت به زنان ندارند: “اساسا مسوولان این دولت، زن را یک موجود خانگی و تبعی و جنس دوم میدانند؛ یعنی هویت و حیات زن بسته به مرد است.”
شجاعی تمرکز بر نقش مادری زنان و سیاستهایی از قبیل تفکیک جنسیتی را نیز نمیپسندد و به آن انتقاد دارد: “تفکیک جنسیتی حاصل نگرشی در دولت است که زن را عامل مشکلات میداند… مگر همه زنان ما شانس مادر شدن دارند و یا دوست دارند مادر شوند؟ عدهای مادر شدن برایشان اتفاق نمیافتد و آیا اساسا مگر زنان باید فقط در مادر شدن دیده شوند که طرحهایی برای بازگرداندن آنها به خانه برای فرزندزایی و افزایش جمعیت درنظر گرفته شود.”
اما این استاد بازنشسته شده از سوی دولت از نقش پررنگ دو نفر هم در پشت پرده تصمیمگیریهای حوزه زنان صحبت میکند: “همسر آقای احمدینژاد فعالیتهای پشت پرده زیادی در حوزه زنان در هشت سال گذشته داشته است…در بعضی از ادوار ما شاهد این موضوع بودهایم که گاهی این دخالتها پشت صحنه انجام میشد اما چون افراد نمیخواهند به نام خودشان شکل بگیرد، افرادی را انتخاب میکنند و در مسند قدرت و در حوزه مربوط به زنان میگذارند و کارهایشان را از آن مجرا انجام میدهند.”
او توضیح میدهد: “اولین اتفاقی که بعد از انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ افتاد،این بود که ما شاهد رفت و آمد مکرر خواهر و همسر رییسجمهور به مرکز امور زنان و خانواده بودیم. به این خاطر که این رفت و آمدها و توصیهها و دستورات زیاد بود و به این دلیل که مسوولان مرکز از استقلال رای و استقلال شخصیتی برخوردار نبودند و یا نگران موقعیتشان بودند، نمیتوانستند در برابر این دخالتها بایستند. دولت هم مجبور شد که بعد از مدتی محملی قانونی برای این حضور پیدا کند… اتفاقی که افتاد این بود که دولت آقای احمدینژاد مصوبهای را به شورای عالی فرهنگی برد تا رییسجمهور در این شورا دو نماینده داشته باشد؛ یکی رییس مرکز امور زنان و دیگری همسر رییسجمهور. در واقع الان سمتی که برای همسر رییسجمهور درنظر گرفته میشود، عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان است.”
مهندسی دیگر در خانه احمدینژاد
همسر محمود احمدینژاد، اعظمالسادات فراحی نام دارد و تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ کمتر کسی نام و نشانی از او سراغ داشت، هرچند عموما در سفرهای استانی رییسجمهور را همراهی میکند. انتشار تصویر فراحی به همراه رییس دولت در سفر به ترکیه نخستین خبرسازی او بود.
در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری و با پررنگشدن نقش زهرا رهنورد و فاطمه کروبی، احمدینژاد هم ترجیح داد بیش از گذشته با همسرش در محافل رسمی ظاهر شود. او اما در مناظره تلویزیونی با مهدی کروبی پای همسرش را به میان کشید و مدعی شد که روزنامه حزب اعتماد ملی عکس همسر رییسجمهور را چاپ و به وی توهین کرده است. البته کروبی در شب مناظره با میرحسین این ادعا را به گافی از احمدینژاد تبدیل کرد، چرا که مطلب مورد اشاره او نه در روزنامه اعتماد ملی که در روزنامه اعتماد چاپ شده بود.
از سال ۸۸ به بعد، فراحی نقش به مراتب پررنگیتر پیدا کرد و اطلاعات بیشتری در مورد او منتشر شد. از جمله اینکه عنوان شد او دوره فوقلیسانس و لیسانس عمران را در دانشگاه علم و صنعت گذرانده و در دوره دانشجویی با محمود احمدینژاد آشنا شده و ازدواج کردهاند.
همسر محمود احمدینژاد در سال ۱۳۹۰ نیز از سوی خبرگزاری زنان و خانواده (حامی حکومت) در لیست ۱۰ زن خبرساز ایران قرار گرفت. آخرین حضور رسمی او مربوط به برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران است که اعظمالسادات فراحی در ضیافت شامی پذیرای همسران نمایندگان ۲۹ کشور شرکتکننده بود.
پروین، یار برادر
پروین احمدینژاد، خواهر رییسجمهور نیز پس از حضور برادرش در راس قوه مجریه به ایفای نقش در حوزه سیاست پرداخت. او ابتدا به عضویت سومین دوره شورای اسلامی شهر تهران درآمد و در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ نقش پررنگی در ستادهای برادرش برعهده گرفت؛ او پای ثابت میتینگها و همایشهای انتخاباتی رئیس دولت نهم بود. پس از آن عزم حضور در مجلس نهم و نمایندگی زادگاهش، گرمسار را داشت که شکست خورد و ناکام ماند.
به تازگی و با جدا شدن ری از تهران، نام او به عنوان فرماندار ری در رسانهها اعلام اما از سوی پروین احمدینژاد تکذیب شد. اما فاطمه هاشمی، پس از دستگیری برادر و خواهرش با اظهارنظری علیه او، بار دیگر نام این عضو خانواده احمدینژاد را بر سر زبانها انداخت. فاطمه هاشمی گفته بود: “بروید ببینید پروین احمدینژاد که آهی در بساط نداشته، الان چگونه زندگی میکند”
پروین احمدینژاد در پاسخ عنوان کرد: “همچنان سادهزیست هستم و در همان آپارتمانی زندگی میکنم که ۲۲ سال قبل خانم فاطمه هاشمی به آنجا تشریف آورده بود؛ افتخار میکنم که باغی در لواسانات ندارم و در هیچ شرکت نفتی و هواپیمایی سهامدار نیستم، خوشحالم که در هیچ کشوری حساب بانکی، خانه و ویلا ندارم. دوتابعیتی نیستم و ویزای آماده خروج ندارم.”