نگاه روز

نویسنده

اعتراض، اروتیسم یا پورنو….؟

مینا خانی

هنوز در فضای مجازی عکس های برهنه دختر مصری دست به دست می چرخد. تعداد بازدیدکندگان از سه میلیون نفر گذشته است…

علیا ماجده- فعال حقوق زنان - درتوضیح این عمل اعتراضی می گوید:«تمامی مدل‌های لخت دههٔ ۷۰ در مدارس هنر مصر را محاکمه کنید، تمامی تصاویر هنری را مخفی و مجسمه‌های لخت را نابود کنید، بعد لباس‌های خود را درآورید و بدن‌های خود را بسوزانید. اینکه شما از از دست دادن شرم جنسی خود می‌ترسید قبل از اینکه تحقیر و وطن‌پرستی افراطی خود را آشکار کنید و جرئت نقض آزادی بیان من را به خود بدهید.»او مشخصا اشاره می کند به هنر اروتیک” تصاویر هنری مجسمه های لخت و…” به عنوان ابزار اعتراض.

جنجال” علیا ماجده” باز این بحث قدیمی رادامن زده است: اروتیسم و پیچیدگی های آن ، کاربردش در هنر اعتراضی و مرزهای ظریف ایندو با صنعتی به اسم پورنوگرافی.

اروتیسم رامی توان با استفاده از بحث محمد مختاری(کتاب شهرزاد) هماهنگی ذهنی و یگانگی قلبی در آمیزش جنسی ست به شکلی که این هماهنگی به گونه ای ملزم تمنای جنسی شود؛ تعریف کرد وتوجه داشت که کسانی هم “ تنکامگی” معادل اروتیسم در ادبیات فارسی دانسته اند.

 استفاده از هنر به عنوان ابزار اعتراض را هنر اعتراضی می نامند. این شکل استفاده از هنر ، شناخته شده است. به عنوان مثال گروه «گریلا گرلز» گروه متنوعی از فیلم سازان، نویسندگان و هنرمندان فمنیست هستند که از دهه هشتاد در نیویورک فعالیت دارند و به استفاده از هنر اعتراضی در جهت ارتقای زنان و اقلیت های قومی شهرت.

اروتیسم هماهنگی ذهنی و یگانگی قلبی در آمیزش جنسی ست به شکلی که این هماهنگی به گونه ای ملزم تمنای جنسی شود.(محمد مختاری؛کتاب شهرزاد) برای اروتیسم در ادبیات فارسی از واژه ی «تنکامگی» هم استفاده می شود.

استفاده از” تن” درآثار هنری شینه تاریخی درازی دارد و به نقاشی های روی دیواره غارها در عصر پالئولیتیک بر می گردد. صحنه های جنسی بر روی موزاییک های یونان باستان که قدیمی ترین مستندات در مورد روابط همجنسگرایانه و قدمت آنها نیز می باشند،ۀ مجسمه های سفالی امریکای جنوبی باستان و طرح های شهوانی روی آن از دیگر نمونه های تاریخی در عصر باستان هستند.

در اروپا استفاده از ادبیات اروتیک و اصطلاحات عاشقانه پس ازرنسانس اوج گرفت. نقاشانی مثل فراگونارد، کوربت،پیکاسو،ادگار دگاس و ایگونه شیله له ، بعد از اولین تحولات و پدیداری های هنر اروتیک پس از رنسانس از “تن” در آثار خود استفاده کردند و آثار بسیار ارزشمندی را به جای گذاشتند. ایگون شیله له آثار اروتیک خود را اکثرا در زندان خلق کرد. این آثار آن زمان توسط مقامات اتریشی تخلف خوانده شدند و نابود گردیدند. آثار شیله عمدتا طرح زنان برهنه در حالت های اروتیک بودند. با آغاز قرن بیستم هنر عکاسی به یکی از جالب ترین و گیراترین شکلهای اشاعه دهنده ی هنر اروتیک تبدیل شد.

در تفکر سنتی- مذهبی که جسم و روح دو مقوله تفکیک پذیر هستند ، روح و روحانیت اساسا مفاهیمی مثبت تر در برابر جسم تلقی می شوند. در همین حال، پیوستن به یک عشق واقعی با حضور بی قید و شرط تن به عنوان خاستگاه اروتیسم تعریف می شود.

در دیدگاه سنتی، جسمی بودن یک عشق از بار روحانی آن می کاهد و بر این اساس ارزش آن را پائین و در باورهای سنتی تر حتی بی ارزش اش می کند. اما در ادبیات و فرهنگ مدرن فیزیک انسان و روابط جنسی چیزی فراتر از حالاتی عمدتا فیزیکی و جسمی تعریف می شوند و ادله این ادعا هم همان هماهنگی روحی روانی انسان در رابطه با مسائل جنسی و فیزیک انسان است. این مسئله شاید با این پرسش روشن تر شود؛ که آیا واقعا می توان ادعا کرد که جسم انسان و روابط جنسی اش کاملا در فضایی جداگانه از حالات روحی او و بدون هیچ تاثیر پذیری از آن ها صورت می گیرد؟

در فرهنگ و ادبیات مدرن، اروتیسم نگاهی زیبایی شناسانه به تن، تن کامگی و آمیزش جنسی است. هنر اروتیک شکلی از هنر است که در آن توصیف صحنه های جنسی و فیزیک انسان در شکلی مرتبط با امیال جنسی او برای آفرینش هنری استفاده می شود.

در پورنوگرافی نیز از نوعی توصیف صحنه های جنسی استفاده می شود ، اما برای « تحریک قوا و امیال جنسی به هر طریقی». حرف اول و آخر جذب مخاطب به هر طریقی برای فروش و سود اقتصادی است و بس. از این رو در تصویر ها و روایت های پورنوگرافیک نه تنها اثری از جنبه ی تخیلی و زیبایی شناخته اعمال عاشقانه نیست، بلکه هیچ تکیه ای هم بر وصل و کشش و پیوند در روابط انسانی نمی شود.

درواقع، مرزهای بین این دو بسیار نامشخص و ظریف است و جدای از هدف آفریننده قبل از هرچیز به شرایط جامعه ای باز می گردد که اروتیسم یاپورنوگرافی از بستر فرهنگی آن بر می خیزد.

پیوند این دو جنبه باهنراعتراضی، بحث را دشوارتر می کندو اغلب به تعبیر و تفاسیری کاملا متناقص از یک رویداد منجر می شود. گروهی حرکت “علیا ماجده” را هنر اعتراضی لقب می دهند وبرخی آن را سخت نکوهش می کنند. در اینترنت سه میلیون نفر از وبلاگ او دیدن می کنند و کسانی در میدان تحریر قاهره قصد مرگش را می کنند.

 در بسترفرهنگ ایرانی، واکنش ها بیشتر به کاریکاتوری از اعتراض، اروتیسم و پورنوگرافی تبدیل می شود و بر ضرورت طرح این گونه بحث ها می افزاید.