مخالفت کردن با این موضوع دشوار است که گفتمان سیاسی دولت ورحانی نه تنها یک تغییر است بلکه حتی در سیاست ایران یک کودتا محسوب می شود.
برخی این ادعا را می پذیرند و منتشر می شود. اما مهم ترین و مشخص ترین این قبیل داوری ها پشت درهای بسته جلسات خصوصی که بین نمایندگان ایران و دولت های غربی است، باقی می ماند.
برخی از دیپلمات ها و سیاستمداران،که اغلب شان استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی هستند، قبل از انتخاب شدن رئیس جمهور روحانی و در دوران هشت ساله احمدی نژاد کنار گذاشته شده بودند.
گفتمان جدید اکثرا با غرب و بطور خاص با آمریکاست. از همه مهم تر “ایرانیان جدید” مشتاق هستند تا ببینند که آیا دولت جدید با گذشته، رابطه اش را قطع می کند، گذشته ای که در آن ایران، دشمن آمریکا ترسیم شده است.
آنها می گویند که این یک زنگ تفریح از سیاست های ایدئولوژیک به سود سیاست های طرفدار منافع است یا از اصطلاح “پولیتک” برای توصیف آن استفاده می کنند.
“ایرانیان جدید” اعتراف می کنند که عامل اصلی چنین تحولی که با انتخاب شدن رئیس جمهور میانه رو آغاز شد، تحریم های اقتصادی بوده است. سطوح فوقانی قدرت در ایران بیم آن داشتند که فشار های بوجود آمده از تحریم ها منجر به شورش مردمی بشود. شورشی که در این برهه زمانی که متحد منطقه ای ایران با شورش دیگری در سوریه مواجه شده، مخرب خواهد بود.
قطع کردن رابطه با گذشته شامل ایجاد یک کمپین با هدف بی اعتبار کردن دولت قبلی است که در آن به فساد گسترده مالی و مصرف بی رویه میلیارد ها دلار از بودجه مملکت، اشاره شده است. این اتهامات به طور گسترده ای در داخل و خارج کشور پخش شده است.
یکی از این گفتگوهای مدام بر سر این ادعا است که ایران هرگز تمایل به تولید سلاح اتمی ندارد زیرا این کار ارزش های اسلامی را زیر سوال می برد. این توضیح مسخره دیگران را وادار می کند که بپرسند: “آیا به نظر شما رئیس جمهور پاکستان یک مسلمان بد است که بمب اتمی تولید کرده است؟
در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین، ایرانیان جدید تلاش می کنند تا هرچه کمتر صحبت کنند. اگر مجبور شوند که نظری بدهند، می گویند که آنچه فلسطینی ها و اسرائیلی ها بین خودشان توافق کنند، مورد قبول ایران است. یک استاد دانشگاه نزدیک به روحانی، می گوید: “ما کی هستیم که بخواهیم بجای فلسطینی ها تصمیم بگیریم که چه کار بکنند و چه کار نکنند؟”
این گفته را یکی از مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین که به تازگی به ایران رفته بود نیز تایید می کند. آنها می گویند که مطمئن هستند که دولت جدید ایران از انتخاب مردم فلسطین حمایت خواهند کرد و هرچه در مذاکرات بین اسرائیل و فلسطین تصمیم گرفته شود، به خودشان مربوط است. به گفته یکی از مقامات فلسطینی، ایرانیان در زمانی که رابطه این کشور حماس در بدترین شکل خودبود، با آنها با احترام زیاد رفتار کردند.
میانه رو ها در برابر تندروها
یک استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا با دولت جدید، ایران اسرائیل را برسمیت خواهد شناخت؟ گفت: “بگذارید اسرائیل و فلسطین به نتیجه برسند، خواهید دید.”
ایرانیان جدید، در پاسخ به اتهام مداخله ایران در امور کشورهای همسایه، این اتهامات را حتی در مورد بحرین رد می کنند. آنها تا اینجا پیش می روند که می گویند اقلیت شیعه در بحرین ایران را متهم می کند که به آنها به اندازه کافی کمک نمی کند تا علیه حکومت این کشور شورش کنند.
در مورد سوریه، یکی از استاتید دانشگاه طرفدار روحانی می گوید: “چرا از میان همه دیکتاتور های منطقه شما می خواهید که حکومت سوریه را سرنگون کنید؟”
هر سوالی که از این استاد دانشگاه پرسیده می شود او همین پاسخ کلیشه ای را می دهد: “چرا انگشت اتهام خود را به سوی ایران گرفته اید درحالیکه همه قدرت های منطقه و جهان در امور سوریه دخالت می کنند؟”
جالب است که در این بحث هیچ اشاره ای به نقش ایران در حمایت از سوریه بعنوان حکومتی که در مقابل اسرائیل ایستاده است یا با آن مخالفت می کند، نمی شود.
برخی از کارشناسان ایران معتقدند که مشکل اصلی در حلقه قدرت بین میانه رو ها و تندرو ها شکل گرفته است. آنها توصیه می کنند که نباید بازتاب های عملی اقدامات روحانی را نادیده گرفت.
از سوی دیگر، کسان دیگری هم هستند که این تغییرات در گفتمان ایران را نوعی تقسیم کار تفسیر می کنند. آنها این نکته را که آنچه در ایران دوران روحانی افتاده است را چیزی به غیر از تغییر رویه نمی دانند و اصرار دارند که گرمی روابط با غرب چیزی به جز یک نیرنگ برای پایان دادن به تحریم های فلج کننده نیست.
الجزیره، ۱۰ مارس