رمضان شریف، مسوول روابطعمومی سپاه پاسداران گفته است: “احمدینژاد، گزینه سپاه نبوده است.” سخنان سخنگوی سپاه در حالی است که نقش این نهاد نظامی در برگزیده شدن محمود احمدینژاد به ریاستجمهوری هم در سال ۱۳۸۴ و هم بعدها در سال ۱۳۸۸، بارها مطرح و شواهدی هم در مورد آن ارائه شده است.
در انتخابات سال ۱۳۸۴ از همان ساعات اولیه روز ۲۸ خرداد (روز انتخابات ) شورای نگهبان اعلام کرد که بیش از ۲۲ میلیون رای شمارش شده و احمدی نژاد به مرحله دوم رفته است. این در حالی بود که بر اساس اعلام وزارت کشور بیش از ۷ میلیون رای شمرده نشده بود. در مرحله اول انتخابات مسئولان وزارت کشور که برگزار کننده رسمی انتخابات بودند، از تخلفات گسترده خبر داده بودند. از جمله جهانبخش خانجانی، سخنگوی وزارت کشور گفته بود: “قبل از برگزاری انتخابات، سازماندهی و ساماندهی آرا و دخالت غیرموجهی صورت گرفته است که هرچند وزارت کشور قصد دارد تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این گونه اقدامات در مرحله دوم انتخابات به کار برد، اما دیگر توان برخورد با این گونه تخلفات را ندارد.”
او هرچند از افراد و سازمانهایی که آنها را متهم به دخالت در انتخابات کرد نام نبرد اما از “سازمان قضائی نیروهای مسلح” خواسته بود که با آنها برخورد و پیش از برگزاری دور دوم انتخابات نتیجه این “برخورد” را به مردم اعلام کند.
اظهارات صریح سخنگوی وزارت کشور خبر از اقدامات نظامیان به نفع محمود احمدینژاد در مرحله اول میداد. در همان زمان اسماعیل شوشتری، وزیر دادگستری هم بروز تخلفات فراوان در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرده بود. مهدی کروبی، یکی از نامزدهای انتخابات هم که از راهیابی به دور دوم باز ماند، در نامهای خطاب به آیتالله خامنهای صریحا گفت: “موضوع دخالت احتمالی بخشهایی از سپاه و بسیج را اینجانب قبلاً به صورت حضوری به عرض جنابعالی رسانده بودم و آنگونه که شنیدهام وزرای کشور، اطلاعات و دادگستری نیز طی نامهای آن را به جنابعالی منعکس و خواستار اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از وقوع آن شده بودند.”
کروبی افزوده بود: “از حضرتعالی تقاضا دارم برای رسیدگی به دخالتهای غیرقانونی و تلاشهای غیرمجاز بخشهایی از سپاه و بسیج که بر سرنوشت انتخابات تاثیر داشته است، دستور لازم را صادر فرمایید.”
او تاکید داشت: “من معتقدم که اگر قرار است عدهای از دوستان در سپاه و بسیج به مراکز قدرت دسترسی پیدا کنند، بهترین کار آن است که این مسوولیتها مستقیماً به آنها محول شود نه آنکه اعتبار سپاه را خرج رساندن عدهای به قدرت نمایند و دراین راه مرتکب اقدامات غیرقانونی شوند.”
در آن روزها، هاشمیرفسنجانی هم در نامهای از “ دخالتهای ناروای سازماندهی شده” در انتخابات خبر داده بود. در سال ۱۳۸۴، تلاش وزارت کشور برای بازشماری آرا مرحله اول انتخابات، بینتیجه بود و شورای نگهبان پیش از تایید آرا توسط وزارت کشور نتیجه را تایید کرد.
دخالت سپاه پاسداران در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز آنقدر آشکار بود که موجب اعتراضهای گسترده مردمی و ناآرامیهای چند ماه پس از آن شد. بعد از انتخابات، آیتالله خامنهای طی سخنانی صریحا اعلام کرد: “من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلافنظر داریم، که طبیعی هم هست؛ ولی مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگری فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقای رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلافنظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینهی مسائل خارجی اختلافنظر دارند، هم در زمینهی نحوهی اجرای عدالت اجتماعی اختلافنظر دارند، هم در برخی مسائل فرهنگی اختلافنظر دارند؛ و نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.”
پیش از انتخابات نیز اظهارات مکرر او درباره ضرورت “جوان و بانشاط” بودن رئیسجمهور به معنی حمایت او از احمدینژاد تلقی میشد. گفته میشد که برای تامین نظر رهبر جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران بصورتی آشکار در روند انتخابات دخالت کرده است.
در یکی از اسنادی که بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ منتشر شد، فردی به نام سردارعبدالله ضیغمی (با نام مستعار سردار مشفق) از فرماندهان سپاه پاسداران، از دخالت سپاه در انتخابات به نفع محمود احمدینژاد سخن گفته بود. او که جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بود، در سخنانی خصوصی که به بیرون درز کرده بود، از “نقش سازمان یافته سپاه پاسداران در فعالیتهای سیاسی، عملیات اطلاعاتی برای کمک به پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، ایجاد مانع برای سایر نامزدها درانتخابات، و عملیات پیش از انتخابات” پرده برمیداشت.
محمود احمدینژاد که برکشیده سپاه پاسداران بود، تنها چند ماه بعد از رسیدن به دومین ریاستجمهوری راه خود را جدا کرد و کوشید تا برای دوستان و همراهان خود جایگاهی تدارک ببیند که بعد از پایان دوره ریاستجمهوریاش هم بتواند همچنان بازیگری تعیینکننده باقی بماند. این آرزو در نهایت به درگیری او با سپاه پاسداران و بیت آیتالله خامنهای انجامید و به تضعیف و حذف او و همراهانش منجر شد.
اکنون همه راستگرایان در حال اعلام برائت از او هستند و نظامیان جمهوری اسلامی نیز حاضر به پذیرش مسئولیت اشتباهی که کردند، نشدهاند.
اخیرا حسن غفوریفرد گفته است: “به اعتقاد من، ما چهار اشتباه بزرگ انجام دادیم که سرنوشت انقلاب را به شدت تحت تأثیر قرار داد. اولین اشتباه رییسجمهور نشدن دکتر بهشتی بود. دومین هم کنار گذاشتن آقای مهدویکنی از نخستوزیری بود. سومین اشتباه حضور آقای احمدینژاد به جای آقای هاشمی در ریاست جمهوری سال ۸۴ بود و چهارمین اشتباه هم رد صلاحیت آقای هاشمی در انتخابات امسال بود، در حالی که جواب قانعکنندهای در این خصوص نداریم.”
محسن رفیقدوست وزیر سابق سپاه نیز در گفتگو با خبرگزاری ایسنا میگوید: “من همواره انتقادات زیادی در آن زمان مطرح کردم و این انتقادات را به رهبری هم منتقل میکردم. معتقدم در آن دوران حکومت چارهای جز اینکه مسیر خود را طی کند، نداشت. رهبری اینگونه نیز میپسندیدند که دولت تا انتها پیش برود و پس از آن، بعد از برگزاری انتخابات، دولتی جدید روی کار بیاید. در آن دوره نمیتوانستیم بگوئیم باید دولت برکنار شود، چراکه بنا بر این نیست که این موضوع در کشور باب شود. مردم باید در انتخابات دولت را انتخاب کنند.”
جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز هم اخیرا گفته است: “احمدینژاد دیگر نمیتواند به عرصه سیاسی کشور بازگردد چراکه عملکرد ایشان در ۴سال آخر به گونهای بود که اوضاع او را واژگون کرد. احمدینژاد میخواهد به کجا برگردد او حداقل باید ۴سال صبر کند سپس ببیند آیا مردم از او استقبال میکنند؟ بنده معتقدم احمدینژاد دیگر اقبال عمومی ندارد و مردم او را قبول ندارند زیرا احمدینژاد انتقامجویی میکرد. عملکرد او بیحرمتی به دولت خودش بود.”
حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی، دبیر کل جبهه پایداری هم که از حامیان اصلی احمدینژاد بود، گفته است: “آقای رییسجمهوری روز اول خوب بود، روز دوم لق زد و روز سوم افتاد، همه گفتند شما به آن رای دادید، بله من رای دادم، اولش خوب بود که ما به او رای دادیم!”