اعتراضات خیابانی: متوالی و پراکنده

نویسنده

» ادامه ناآرامی های تهران در گزارش مجله تایم

در افتتاحیه لیگ پرطرفدار فوتبال ایران در 16 مرداد یک نفر هم در ورزشگاه حاضر نبود. پس از اینکه دولت از برنامه معترضان مبنی بر انتقال تظاهرات خیابانی به استادیوم 100 هزار نفری با خبر شدند، تصمیم گرفتند به جای اینکه نمایش برآشفته‌ دیگری از سبزها و شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» را بشنوند، دو تیم تهران و اصفهانی در استادیوم خالی به مصاف هم بروند.

در روزهای اخیر علی‌رغم تلاش‌های شدید رژیم برای خاموش کردن مقاومت، اعتراضات عمومی با برجسته و جسور شدن معترضان پراکنده‌تر و متوالی‌تر شده است. این تغییر وضعیت – ناشی از خشم اواخر ژوئن پس از اینکه بسیج به معترضان انتخابات 22 خرداد شلیک کرد – نشان از این دارد که این جنبش اعتراضی به این زودی‌ها کنار نمی‌کشد. یک دانشجوی معترض بیست و چند ساله می‌گوید: «این وظیفه ملی تمام زنان و مردان است که به خیابان‌ها بیایند. خیلی مانده تا تمام شود.»

بر اساس مصاحبه با شش تن از معترضین به نظر می‌رسد که هدف آنها فراتر از بازگرداندن آرای میرحسین موسوی در انتخابات مناقشه‌آمیزاست. اکنون هدف حمله متوجه مشروعیت حکومت روحانیون است. تظاهرات خیابانی متفاوت و اغلب وابسته به تاریخ‌های خاصی شده است؛ به عنوان مثال در هفته گذشته تظاهراتی در اعتراض به تحلیف محمود احمدی‌نژاد برای دور دوم، اعتراض به دادگاه‌های جمعی دگراندیشان سیاسی و در مناسبتی دیگر استفاده از تعطیلی مذهبی که بسیاری از بسیجیان فدایی در مساجد هستند صورت گرفت.

مهیج‌ترین اعتراضات در تاریخ 8 مرداد صورت گرفت، زمانیکه هزاران نفر برای بزرگداشت مرگ ندا آقاسلطان، زنی 26 ساله که مرگ او توسط تلفن های همراه ضبط شد و مردم سراسر جهان دیدند. به دلیل پراکندگی اعتراضات در دو سوی پایتخت پهناور، نیروهای امنیتی کم بودند و نتوانستند جمعیت را در بسیاری از محله‌ها سرکوب کنند؛ معترضان شروع به دادن شعار مرگ بر خامنه‌ای کردند که در اعتراضات قبلی جرات گفتن آن را نداشتند.

از آن زمان شعارها تندتر شد و حتی خشونت طلبانه: “ما بچه‌های جنگیم، بجنگ تا بجنگیم” یا “می‌کشم می کشم آنکه برادرم کشت”. تاکتیک‌ها همچنین فراتر از تظاهرات میلیونی سکوت بلافاصله پس از انتخابات بود. گروه‌هایی ده‌ نفره از معترضان جوان هر کدام شعارهایی می‌دادند و جمعیت را ساماندهی می‌کردند، در برخی موارد سطل‌های زباله را وسط خیابان آتش می‌زدند تا راه موتورها را سد کنند. به گفته معترضان، بسیاری از افراد درون جمعیت یادداشت‌هایی داشتند که چگونه علیه نیروهای امنیت بجنگند از جمله موتورهای قرمز شبه‌نظامیان بسیج را ناکار کنند. برخی گروه‌ها به مردم یاد دادند بلبرینگ‌هایی را روی زمین بگذارند یا  ماهیتابه‌هایی را برعکس در پیاده‌روها قرار دهند،  تا ماموران به اشتباه بیفتد و به تصور این که بمب است بترسند.

اعتراضات خودجوش‌تر با حضور شاید چند صد نفر هنوز بازی موش و گربه با نیروهای امنیتی است که بسیاری از آنها دیگر مسلح نیستند. اما بسیج به شهامت فزاینده معترضان پاسخ داده است – دیگر بسیاری از گاز اشک‌آور فرار نمی‌کنند و به گفته یک شاهد برخی گاز‌ها را به سمت پلیس ضدشورش بازگردانده‌اند. حالا بسیجی ها با زنجیر، تازیانه و لوله‌های فلزی به میان مردم می‌روند. یک معترض گفت که دیده است آنها از تفنگ‌های پینت بال(paint ball ) برای علامت‌گذاری رهبران معترض برای دستگیری بعدی استفاده می‌کنند. در یک کنفرانس خبری اخیر، دادستان کل  گفت، از 22 خرداد به بعد روزانه به طور متوسط 100 نفر – که بسیاری از آن ها تظاهرکننده فرض می‌شوند – دستگیر شده‌اند.

معذالک تاکتیک‌های جدید هر دو طرف، ایرانیانی را که نمی‌خواهند انقلاب خونباری را در زندگی خود شاهد باشند گریزان کرده‌اند. هنوز شوک‌هایی از دیدن وبلاگ‌هایی که اطلاعات شخصی اعضای بسیج را فاش می‌کنند وجود دارد – در یک نمونه شماره موبایل و آدرس یک فرد با پیشنهاد گرفتن انتقام آمده بود.

در حالیکه اقدامات خیابانی دوباره به جریان افتاده است و استراتژی‌های جدیدی پیدا شده است، هدف نهایی آن نامشخص است. آیا هدف این است که کشور غیرقابل کنترل شود؟ به نظر نمی‌رسد این هدف حداقل یک بخش از مخالفان باشد، اعضایی که عضو دستگاه های دولتی هستند. آنها که رتبه‌هایشان توسط احمدی‌نژاد در ظرف چهار سال گذشته مورد تهدید قرار گرفته است به خلع او راضی هستند؛ اما همچنین می‌خواهند سیستم بوروکراتیک  که منبع قدرت و وجود آنهاست حفظ شود. در همین حال تقابل‌های خشونت‌بار بین معترضان و بسیج تنها تعداد شهدا را افزایش می‌دهد و چرخه اعتراض و واکنش‌ را حرکت می‌دهد.

ادامه طولانی مدت اعتراضات همچنین شانس جدایی میان مخالفان را هم افزایش می‌دهد: میان توده های رادیکال و نخبگان سیاسی که ممکن است بیشتر تمایل به مصالحه داشته باشند. برای رهبران مخالفان (که به کنترل پست‌های مهم سیاسی ادامه می‌دهند)، تظاهرات وسیله ای مهیج اما در نهایت موقت برای افزایش فشار بر رقبای تندروشان است. همچنین هر دو طرف از اهمیت پایگاه‌های قدرت و اتحاد یکدیگر می‌کاهند و زمینه را برای مصالحه‌ای مورد قبول همه – شاید به جز برای جوانان رادیکال و هنوز انرژی‌دار خیابان‌های تهران - آماده می‌کنند.

 

منبع: تایم، 11 اوت