چالش های پیش روی روحانی

نویسنده

» گزارش آتلانتیک

یکی از مهم ترین سوالاتی که در این روزها در خاورمیانه مطرح است، این است که آیا انتخاب شدن روحانی به ریاست جمهوری ایران، آغاز دوره جدیدی برای ایران و جهان است؟ پاسخ این سوال در تفاوت میان صلح و جنگی دیگر در خاورمیانه است. روحانی در تبلیغات انتخابات، وعده های زیادی داد. یکی از پوستر های کمپین تبلیغاتی روحانی، تصویری از چهره او بود که با رنگ آبی نوشته شده بود “دولت تدبیر و امید”. او که یک روحانی تحصلیلکرده اسکاتلند است، روح تازه ای در ایرانیانی که دیگر قصد نداشتند در انتخابات شرکت کنند، دمید. او گفت که از آزادی ها باید حفاظت شود و با این وعده که دخالت دولت در امور فرهنگی و اجتماعی باید محدود شود و زنان باید حقوق برابر با مردان داشته باشند، توانست رای زنان و جوانان را از آن خود کند.

از روز ۴ اوت ایران یک رئیس جمهور جدید دارد. روحانی با محبوبیتی که کسب کرد توانست بر پنج کاندیدای دیگر پیروز شود. اما اقتصاد ایران مسموم است. شکاف سیاسی بین سیاستمداران زیاد است و دنیا، ایران را بر سر برنامه های اتمی اش، تهدید نظامی کرده است. روحانی فقط تعدادی از این مشکلات را می تواند با لبخند دلنشینی که دارد، حل کند.

مشکلات اقتصادی ایران به دلیل ترکیبی از تحریم ها و سوء مدریت احمدی نژاد در وضعیت خطرناکی قرار دارد. ارزش پول ایران در اواسط سال ۲۰۱۲ به نصف رسید. بانک مرکزی نرخ تورم را ۳۶ درصد اعلام کرد و این درحالی است که تیم روحانی تورم را نزدیک به ۴۲ درصد تخمین زده است. فقر کاملا مشهود است. در ماه ژوئیه کارگران فولادسازی در برابر مجلس دست به تظاهرات زدند و خواستار حقوق و مرخصی های عقب افتاده خود شدند.

شاهرگ اقتصاد ایران، نفت است. اما صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۲ ، ۴۰ درصد کاهش داشت. در ژوئیه ۲۰۱۳، بانک جهانی گزارش داد که ایران وام ۷۹ میلیون دلاری خود را شش ماه است که نداده است. این به آن معناست که ایران برای گرفتن اعتبار جدید با مشکل مواجه خواهد شد. در نظام عجیب و غریب سیاسی ایران، بزرگ ترین مشکل رئیس جمهور اقتصاد است.

در جریان مناظره های انتخاباتی، روحانی در مقایسه با رقبا و احمدی نژاد، در مورد رابطه با دنیای خارج با نرمخویی  کامل حضور یافت. او در تلویزیون ملی گفت:« ما باید از تندروی ها پرهیز کنیم. ما باید منافع ملی کشور و امنیت ملی را در نظر بگیریم و ایجاد فرصت بکنیم.» قطعا مشکل کلیدی ایران با جهان مسئله اتمی ایران است.

روحانی برخلاف مشکلات اقتصادی بر این موضوع کاملا مسلط است. یک روحانی است اما 16 سال مشاور امنیت ملی کشور بود. او بعنوان رئیس مذاکره کنندگان اتمی ایران در سال 4-2003 توانست به یک توافق نادر با غرب برسد که بر اساس آن ایران بطور موقت غنی سازی اورانیوم را متوقف کرد. او کمی بعد از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد در سال 2005 به کار خود پایان داد.

او در مناظره های امسال، تیم احمدی نژاد در مذاکرات هسته ای از جمله سعید جلیلی را نشانه گرفت. روحانی گفت: “مسئله اتمی تنها از راه مذاکرات واقعی حل می شود، نه با اعلامیه. سیاست خارجی ایران باید در دست افراد خبره و با تجربه باشد نه کسانی که نمی دانند از چه حرف می زنند.”

ششمین دور مذاکرات اتمی قرار است در پاییز امسال برگزار شود. روحانی در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: “ایران باید از خود شفافیت داشته باشد و نشان بدهد که برنامه های اتمی اش در چارچوب قوانین بین المللی است.”

روحانی بخوبی می داند که کاهش یا برداشته شدن تحریم ها کلیدی برای حل مشکلات اقتصادی ایران است.

مشکل اصلی روحانی این است که حرف آخر را او نمی زند. در نظام سیاسی ایران، رهبر، آیت الله علی خامنه ای است که حرف آخر را می زند و در موضوعات سیاسی و انتصاب ها و سیاست خارجی دخالت می کند.

سه رئیس جمهور آخر ایران از رهبر ایران دور شدند و نفوذ خود را از دست دادند. روحانی برای اجرای برنامه هایش باید با تردستی همه گروه های سیاسی را با خود همراه کند. گروه های سیاسی ایران با وجود اختلاف هایشان در یک چیز مشترک هستند و آن دشمنی با دولت و مانع تراشی است.

روحانی بعد از انتخابات در کنفرانس خبری اش گفت که دولت او شامل میانه روها، اصولگرایان و اصلاح طلبان است. اما مانع در برابر روحانی ایجاد شده است. اکثریت نمایندگان مجلس ایران محافظه کاران و تندرو ها هستند و این درحالی است که روحانی یک میانه رو است. هشتاد نماینده مجلس اخیرا نامه ای نوشته اند و در مورد “فتنه گران” که منظور همان اصلاح طلبان است، هشدار داده اند.

سپاه پاسداران هم نفوذ سیاسی زیادی دارد. فرماندهان سپاه در دوران احمدی نژاد به مقام های دولتی بالا رسیدند. آنها همچنین قدرت بزرگ اقتصادی محسوب می شوند و میلیارد ها دلار در قراردادهای دولتی به دست آورده اند. آنها اگر قرار باشد برکنار شوند، خجالت را کنار خواهند گذاشت.

به همین دلیل ماه عسل روحانی کوتاه خواهد بود. او نیز مانند همتایان غربی اش بین 18 ماه تا دو سال وقت دارد تا قبل از به خطر افتادن پیروزی غافلگیر کننده اش، دستآوردی داشته باشد. بعد از آن هم باید به فکر انتخابات بعدی باشد.

آتلانتیک، 30 ژوئیه