حکمت های چند دقیقه صحبت

نویسنده
جلال یعقوبی

» علت علاقه مصباح یزدی به سیدعلی خامنه ای

آیت الله مصباح یزدی گفته است: “بینی و بین‌الله بین نعمت‌هایی که خدا به ما داده است، نعمتی بالاتر از نعمت وجود مقام معظم رهبری سراغ ندارم. کمالات ایشان بر کسی پوشیده نیست و هر روز نیز جلوه‌ای از کمالات ایشان ظاهر می‌شود؛ به گونه‌ای که دوست و دشمن در دنیا اعتراف کرده‌اند که ایشان شخصیتی ممتاز است.” به گزارش خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه، او اضافه کرده: “گاه تنها چند دقیقه صحبت کردن ایشان دارای حکمت‌های متعددی است. لذا با دقت در رفتار‌ها و سخنان ایشان مشخص می‌شود که ایشان مصداق بارز «و ایّدهم بروح منه» هستند و تحت عنایت خداوند متعال قرار دارند و چنین کسی را نمی‌توان با سیاستمداران عالم و حتی علما مقایسه کرد.”

سخنان ستایش آمیز مصباح یزدی درباره سیدعلی خامنه ای چیز جدیدی نیست. او چند هفته پیش هم تاکید کرده بود: “دوست و دشمن اذعان دارند که عمود خیمه اسلام در این زمان ولایت فقیه است، ولی متأسفانه برخی از سر جهل یا عناد، علنا بر علیه این اصلی‌ترین مسأله انقلاب یعنی ولایت فقیه، کار می کنند و در صدد تضعیف آن هستند؛ آن هم قربه الی الله!”

مصباح یزدی در فروردین ماه امسال نیز اعلام کرد: “گمان نکنیم که امام و رهبری در کاری کوتاهی می کنند بلکه امکانات و تاثیر کلام و قدرت عمل ایشان محدود است و هم اکنون می بینید که ایشان با یک تدبیر پیامبر گونه ای جامعه را هدایت می کند.”

او در آبان سال گذشته هم درباره سیدعلی خامنه ای گفته بود: “خداوند به ایشان چیزهایی داده که به هزار متخصص نداده است و بارها مشاهده کرده‌ایم در مواردی که رهبری تنها مانده درست گفته و حق با ایشان بوده است.” او افزوده بود: “نباید فریب تخصص افراد را خورد، تخصص خوب است اما چیزی که فراتر از تخصص باید مورد توجه قرار گیرد برقراری ارتباط با خداست. انگشت رهبری به هر سمت و سویی که می‌رود باید ما نیز به همان طرف برویم و از ایشان اطاعت کنیم؛ اطاعت از رهبری اطاعت از امام زمان(عج) و اطاعت از حضرت اطاعت از خدا است.”

مصباح یزدی سالهاست که مشابه این سخنان را در منابر رسمی بیان می کند. حتی چند سال پیش تصاویری منتشر شد که او را در حال افتادن به پای سیدعلی خامنه ای هم نشان می داد. چند سال پیش یکی از روحانیون ساکن یزد در اینباره نقل کرده بود: “امروز تلفنی با آقای«جلالی» مسئول دفتر آیت الله مصباح صحبت می کردم ایشان گفت: یکی از ارادتمندان حاج آقا سوالی طرح نموده که با وجود اینکه آیت الله مصباح در علم توحید از بسیاری از علما پیشی گرفته اند اما در تصویر دیدار مقام معظم رهبری از منزل ایشان حاج آقا به پای معظم له افتاده اند و این حرکت آیا با توحید سازگاری دارد؟ آقای «جلالی» این سوال را از حاج آقا می پرسد و ایشان در جواب می گویند: احترام به مقام معظم رهبری احترام به امام زمان (عج) است و احترام به امام زمان (عج) عین توحید است و هرکس عارش بیاید از این احترام باید در توحید او شک کرد.” این سخنان بازتاب گسترده ای داشت و هواداران آیت الله خامنه ای بارها این سخنان را نقل کرده اند.

چند سال بعد و در مرداد ماه سال ۱۳۸۹، مهدی خزعلی فرزند آیت الله ابوالقاسم خزعلی نیز طی نامه ای به مصباح یزدی در همین باره نوشت: “جناب آقای مصباح؛ آیا حقیقت دارد حضرتعالی پای رهبر را بوسیده‌اید؟! اگر صحت دارد؛ آیا این با سنت نبوی و تعالیم امیرمؤمنان مطابقت دارد؟ حضرت امیر که اجازه مشایعت مردم پیاده را نمی‌دهد و می‌فرماید شما با این کار امرا را فاسد می‌کنید، چگونه جواز پای بوسی به شما خواهد داد؟ آیا پابوسی با توحید سازگار است؟”

اما پرسش اساسی این است که مصباح یزدی چرا چنین می کند؟ به بیان دیگر، علاوه بر فرضیه “عشق و علاقه مفرط شخصی” و “تبعیت بی چون و چرا از ولایت مطلقه فقیه” چه علل دیگری می تواند این رویه را توضیح دهد؟

مصباح یزدی ریاست “موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی” را بر عهده دارد که پس از رهبری سیدعلی خامنه ای گسترش بی سابقه ای یافت و زمینه ساز افزایش نفوذ او در میان نیروهای نظامی و شبه نظامی شد. برای نمونه طرح صافات، برنامه ای تبلیغی است که همین موسسه آن را طراحی کرده و هر سال ده ها هزار نفر از بسیجیان در آن شرکت می کنند. تنها در سال ۱۳۸۸، صد و بیست هزار نفر در این طرح شرکت کرده بودند.

بر اساس اخبار رسمی منتشر شده، بودجه پیشنهادی دولت برای این موسسه در سال ۱۳۹۳، صد و پانزده هزار میلیون ریال (یازده و نیم میلیارد تومان) بوده است. این بودجه بیش از دو و نیم برابر بودجه “فرهنگستان علوم ایران”، یک و نیم برابر بودجه “فرهنگستان زبان و ادب فارسی” و حدود دو برابر بودجه “بنیاد ایرانشناسی” است. این بودجه ذیل میلیاردها ریال بودجه “مرکز خدمات حوزه‌های علمیه” قرار گرفته است.

باید توجه کرد که این مبالغ بصورت رسمی و علنی به موسسه تحت نظر مصباح یزدی پرداخت می شود. مبالغ دیگری که در موسسه های وابسته هزینه شده است و یا مبالغی که مستقیما از نهادهای مالی زیر نظر آیت الله خامنه ای به این موسسه اعطا می شود، چندان مشخص نیست.

از طرفی دیگر آیت الله مصباح یزدی بنیانگذار “بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع)” نیز هست که هر ساله میلیاردها تومان از بودجه عمومی دریافت می کند.

اما بجز این، گفته می شود که دلیل اصلی علاقه مصباح یزدی به خامنه ای، در جنگ قدرت پنهانی است که او برای بدست گرفتن رهبری در آینده به راه انداخته است.

چند سال پیش “جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق” طی نامه ای سرگشاده خطاب به مصباح یزدی نوشته بودند: “چرا جبهه پایداری که بعضاً در جلسات خصوصی برای شما جایگاه قائم مقامی رهبری قائل میشوند و شما را رهبر معنوی خود می‌دانند و خود را مطیع محض شما میشمرند، دست در دست اعضای این گروه انحرافی دارند و یکی شان جلسات منظم با سرکرده این گروه دارد و دیگری مشاور این گروه است و به جای آنها پروژه افتتاح می‌کند و آن یکی در جلسه سئوال از رییس جمهور از جوابهای کم ادبانه او قهقهه مستانه میزند و از تذکرات نمایندگان می آشوبد؟”

در آن زمان گفته می شد که این نامه با اشاره آیت الله مهدوی کنی نوشته شده و گوشه ای از مبارزه پنهان بر سر جایگاه رهبری است.

احتمالا همین تحرکات بود که موجب رد صلاحیت کامران باقری لنکرانی، نامزد مورد حمایت مصباح یزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته شد. مصباح یزدی تمام قد در حال حمایت از کاندیدای خود بود و حتی در جمله ای قصار گفته بود: “‏بینی و بین الله شهادت می‌دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح‌تر از آقای لنکرانی نمی‌شناسم.” رد صلاحیت کسی که “روی زمین و زیر این آسمان” با صلاحیت تر از او را مصباح یزدی نمی شناخت، در واقع پاسخ روشن آیت الله خامنه ای به او بود.

پس از عمری “دست بوسی و پابوسی” اکنون بصیرت آیت الله مصباح یزدی زیر سوال رفته بود! مصباح بلافاصله به سمت جلیلی چرخید اما باز هم ناکام ماند. ظاهرا منویات رهبری نامشخص بود. پس از آن، او گرچه چند ماهی سکوت کرد، اما به مرور “غصه” ها را فراموش کرد و به صحنه بازگشت. و البته هر ماه یکبار به ستایش از رهبری “پیامبرگونه” خامنه ای پرداخت و مشغول شکرگذاری از نعمت وجود او شد.