فیلم روز♦ سینمای ایران

نویسنده
کامبیز رحیمی

فیم تله آخرین ساحته سیروس الوند در تهران به نمایش عمومی در آمده است. نگاهی داریم به این فیلم روز تهران.

نگاهی به فیلم تله

به رخ کشیدن جزئیات

کارگردان: سیروس الوند- فیلمنامه: ایرج افشار- مدیر فیلمبرداری: حسین ملکی- تدوین:کاوه : محمد علی سجادی – تهیه کننده: حسن توکل نیا، بهروز مفیدی- بازیگران: محمد رضا گلزار، امین حیایی، مهناز افشار، ماه چهره خلیلی، سحر زکریا، امیر حسین صدیق.

tale1.jpg

خلاصه داستان: دکتر کیا و مژگان به تازگی با هم ازدواج کرده اند. اما از این رو که دکتر در دوران مجردی جوانی عاشق پیشه بوده مژگان به روابط او و دختران مشکوک است. پس به کمک دوستش ندا، نازنین را که کارش تلکه کردن مردهای زن باره است را پیش روی دکتر قرار می دهد. از دیگر سو نادر، برادر ندا، دلبسته نازنین است و در کارهای نازنین او را همراهی می کند. دکتر به نازنین توجهی نمی کند، اما نازنین دلسته او می شود. مژگان ماجرا را می فهمد و یک شب در منزل نازنین با ضربه ای او را از پای در می آورد. اما نازنین زنده می ماند و با کمک نادر دکتر و مژگان را به باغی متروک می کشاند تا نادر با کشتن مژگان به نازنین کمک کند به دکتر برسد. اما آنجا اتفاقات دیگری رخ می دهد و نادر و نازنین در جدلی یکدیگر را می کشند.

سیروس الوند برای علاقمندان به سینمای بدنه ایران نامی آشناست. او ازدهه پنجاه فیلم ساخته و تقریبا در هر شرایطی به سینمای مورد علاقه خود وفادار بوده است. کارهای الوند را می توان به دو دسته تقسیم کرد. این تقسیم بندی در سال های اخیر بسیار فیلم های او را از هم متمایز می نماید. اول فیلم هایی هستند که الوند خود فیلمنامه های آنها را نوشته و دوم فیلم هایی که او بر اساس فیلمنامه های دیگران جلوی دوربین برده است.

فیلمنامه هایی که خود الوند آنها را نگاشته نوعی تعهد به سینمای اجتماعی را به همراه دارد که محصول نگاه این فیلمساز به سینمای اجتماعی است. او در پس داستانی پر رنگ مسائلی را در این شکل فیلم هایش مطرح می کند که می توان ریشه های آن را در جامعه پی گرفت. اما در شکل دوم فیلم ها الوند تنها به تکنسینی بدل می شود که فیلمنامه دیگران را با نظر تهیه کننده به فیلم بازگرداند. بنابراین حاصل فیلمهایی می شود همانند برگ برنده، رستگاری در 8و20 دقیقه و همین تله که نمی توان الوند سابق را در آنها جست و جو کرد.سیروس الوند در اوایل دهه هفتاد فیلمی را جلوی دوربین برد که یکبار برای همیشه نام دارد. این فیلم ناآگاهانه تبدیل به ترازویی شد که از آن پس الوند را با آن فیلم مورد سنجش قرار دادند. جالب اینکه این فیلم در آن زمان چند گام از زمانه اش به لحاظ زبان سینمایی پیش تر بود. الوند در این فیلم به نوعی از ملودرام پرداخته بود که سال ها بعد نسل سوم سینما آن را مورد استفاده قرار دادند. از مشخصات اصلی این شکل ملودرام پرهیز از اغراق و درشت نمایی بود. جنسی که این فیلمساز در یکی دو ساخته بعدی اش همچون چهره هم به آن پایبند بود، اما ناگهان با سرعتی بسیار زیاد از آن فاصله گرفت و به ساختن کار هایی همچون رستگاری… و تله روی آورد.

tale2.jpg

تله اثری به شدت اغراق آمیز است. در بسیاری از فصلهای فیلم که قرار است تماشاگر هیجان زده شود و یا احساساتی از خود نشان بدهد بی اختیار می زند زیر خنده. در داستانی که هیچ نگاه اجتماعی خاصی را دنبال نمی کند و تنها می کوشد با بیان یک داستان پر پیچ و تاب تماشاگر را سرگرم کند، این خنده ها نمی تواند نشانه خوبی باشد.

فیلم تله ایده خوبی دارد و هوشمندانه از اتهام بزرگی که همواره فیلمفارسی ها را تهدید می کند جان سالم به در می برد. اتفاق ناگهانی همواره پاشنه آشیلی بوده که سینماگران را با ان پای میز محاکمه کشانده اند. اما الوند و فیلمنامه نویسش افشار با شکی که دکتر نسبت به مژگان دارد زمینه های بروز اتفاق یعنی آشنایی نازنین و دکتر را فراهم می آورند. تا اینجا داستان بدون دست انداز پیش می رود. انگیزه ها کاملا آشکار و منسجم است.

اما در میانه کار دیگر تامل چندانی روی این انگیزه ها صورت نمی گیرد و کارگردان و فیلمنامه نویسش تمام تلاش خود را به خرج می دهند تا به اصطلاح در جزئیات داستانی گاف ندهند. قضیه چاقویی که نادر به نازنین هدیه می دهد، کلیدی که نازنین برای دکتر می فرستدو…. از این دسته جزئیات هستند. این جزئیات با چنان تاکیدی در فیلم مطرح می شود که هر تماشاگر ناشی می داند قرار است از این اشاره ها در جایی از فیلم استفاده شود.برای مقایسه در اینجا بد نیست مثالی را از فیلم چهارشنبه سوری به میان بیاوریم. چادری در چهارشنبه سوری وجود دارد که تا انتهای فیلم نقش مهمی را در زندگی شخصیت ها بازی می کند. اما کارگردان فیلم هیچ تاکید خاصی روی آن انجام نمی دهد تنها برای اینکه تماشاگر آن را فراموش نکند در چند جای اثر به صورت گذری آن را به نمایش می گذارد و می گذرد. این چادر پس ذهن تماشاگر باقی می ماند تا سر جای خود مورد استفاده قرار گیرد. اما در تله اینطور نیست. کارگردان این نشانه ها را به رخ تماشاگر می کشد و دائم به او می گوید : ببین ما چقدر حواسمان جمع است!

یا برخی از فصول مثل فالگیری ندا در منزلش، گفت و گوهای دونفره ندا و مژگان و… بیش از اینکه پیش برنده داستان باشد ریتم فیلم را مخدوش می کند.

الوند همواره گفته طرح های بسیاری را برای ساختن دارد. فیلم هایی مثل تله برای دستگرمی فیلمسازانی خوب است که قصد دارند سینما را تازه شروع کنند و در آغاز راه هستند. همانگونه که فیلم این امکان را در اختیار بازیگرانی همچون گلزار و افشار قرار می دهد تا تجربه های بازیگری خود را کامل کنند. این دو بازیگر در تله توانایی های قابل توجهی را از خود به نمایش می گذارند. به خصوص گلزار که در بدو ورود مشکلاتی فراوان در بازی داشت و حالا کم کم این مشکلات را حل می کند.

فیلم تله آمیزه ای از چند فیلم قبلی الوند، آتش بس است. گویا تهیه کننده با اینکه می دانسته فیلمسازی همانند الوند را پشت دوربین دارد باز هم قصد ریسک نداشته و تمام جوانب اطمینان را برای ساختن یک فیلم پر فروش درنظر گرفته است.