افزایش جمعیت، مورد تاکید دولت است

بهروز صمدبیگی
بهروز صمدبیگی

» معاون رییس‌جمهور در واکنش به "دغدغه" رهبری:

در پی هشدار چندین باره رهبر جمهوری اسلامی نسبت به پیر شدن جمعیت ایران و اصرار برای رسیدن جمعیت به حداقل ۱۵۰ میلیون نفر ، معاون رییس‌جمهور در امور زنان و خانواده، “دغدغه مقام معظم رهبری” را “مورد تاکید” دولت دانست و عنوان کرد که “ با تدابیری می‌بایست این دغدغه را برطرف کرد به نحوی که کمترین هزینه را ایجاد کند.”

پیش از این، دولت احمدی‌نژاد اصرار بسیاری بر سیاست افزایش جمعیت داشت و مجموعه سیاست‌های تشویقی هم در این زمینه به تصویب رساند. این سیاست اگرچه در ابتدا با مخالفت‌های بسیاری مواجه شد اما پس از اعلام حمایت صریح و رسمی آیت‌الله خامنه‌ای، امکان چندانی برای ابراز مخالفت باقی نماند. شهین‌دخت مولاوردی، معاون جدید رییس‌جمهور هم چه موافق این سیاست باشد چه مخالف، چاره‌ای جز تبعیت ندارد؛ هم از دستور رهبری و هم از مجموعه مقرراتی که توسط مجلس و دولت سابق تصویب شده است.

او پیش از این به دلیل مخالفت با افزایش مرخصی زایمان زنان، از مجموعه سیاست‌های تشویقی فرزندآوری، مورد غضب نمایندگان مجلس قرار گرفته و باعث شده بود تا ۱۸ نماینده به حسن روحانی تذکر بدهند. فاطمه آلیا، عضو فراکسیون زنان مجلس هم اظهارنظر مولاوردی را موضع ‌گیری‌ “نخ‌نمای فمینیستی” نامیده بود. حالا پس از تاکید مجدد آیت‌الله خامنه‌ای برای افزایش جمعیت، مولاوردی مجبور به ارائه توضیحاتی شده است.

او روز شنبه، یازدهم آبان ماه در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع رسانی دولت، گفت: “قبل از تصدی مسئولیت فعلی، کار کارشناسی مفصلی در این خصوص انجام داده‌ام و خیلی خوب جوانب کار را می شناسم لذا با تدابیری می‌بایست این دغدغه را برطرف کرد به نحوی که کمترین هزینه را ایجاد کند.”

معاون رییس‌جمهور تاکید کرده است: “دولت اجرای توصیه‌های مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت افزایش جمعیت را برخود فرض می‌داند خود نیز با درک این نگرانی درصدد است تا با به کارگیری تدابیر لازم این دغدغه را برطرف کند.”

رهبر جمهوری اسلامی هفته گذشته در پیامی به همایش ملی تغییرات جمعیتی گفته بود: “بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور 75 میلیونی نیست، کشور ما کشور۱۵۰ میلیونی [است]، حالا ما دستِ کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم می‌شود گفت. قطعا این کشور با این سطح وسیع، با این تنوع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوه علمی که در این کشور وجود دارد، می‌تواند یک کشور پر جمعیتی باشد و ان‌ شاالله خودش هم این جمعیت را اداره کند.”

او معتقد است که “یک نگاه مقلدانه‌‌ای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برهه‌ای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. در حالی که امروز در [بعضی] از همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان می بینند، پشیمانند. و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده های پر جمعیّت؛ مثلاً خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچه. چطور خانواده ی ایرانی [که] می‌خواهد از او تقلید کند باید حتما یک بچه داشته باشد یا دو بچه!”

 

اصرارها و وعده‌های احمدی‌نژاد

پیش از این، محمود احمدی‌نژاد هم برای تشویق به افزایش جمعیت، آمریکا را مثال زده بود. او در مهر ۸۵، زمانی که دولت ایالات متحده رسیدن جمیعت آمریکا به عدد ۳۰۰ میلیون را با تولد یک نوزاد جشن گرفت، گفت که ایران می‌تواند تا ۱۲۰ میلیون نفر هم جمعیت داشته باشد: “اینکه می‌گویند دو بچه کافی است، من با این امر مخالف هستم. کشور ما دارای ظرفیت‌های فراوانی است. ظرفیت دارد که فرزندان زیادی در آن رشد پیدا کنند، حتی ظرفیت حضور ۱۲۰ میلیون نفر را نیز دارد. این غربی‌ها خود دچار مشکل هستند و چون رشد جمعیت‌شان منفی است، از این امر نگران هستند و می‌ترسند که جمعیت ما زیاد شود و ما بر آنها غلبه کنیم، به همین خاطر مشکل خودشان را به دیگر کشورها صادر می‌کنند.”

بعدتر و در فروردین ۱۳۸۹، حین یک گفت‌وگوی زنده تلویزیونی بار دیگر ضمن مخالفت با شعار “دو بچه کافی است” وعده داد: “همه کودکانی که از اول فروردین سال جاری متولد شده‌اند دولت حساب سرمایه‌گذاری برای آن‌ها باز می‌کند و سالانه مقداری به آن اضافه می‌کند، به شرط آنکه خانواده‌ها هم در آن مشارکت داشته باشند.”

او با مقایسه امکانات فعلی کشور با ۳۰ و ۶۰ سال اخیر، از “آمادگی کشور جهت افزایش جمعیت” خبر داد و گفت: “قدیم با آن وضعیت افراد ۷ یا ۸ فرزند داشتند.”

این موضع او پس از آن چندین بار و به مناسبت‌های مختلف تکرار شد، حتی با این که وعده‌اش هیچ‌گاه به طور کامل محقق نشد. او با مخلفت‌ها و انتقادات زیادی هم مواجه شد. از جمله حسن روحانی، رییس وقت مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتقاد از این سیاست گفت: “تعیین سیاست های جمعیتی با رهبر است و نه دولت.” اما در نهایت رهبری هم علنا از سیاست دولت احمدی‌نژاد حمایت کرد و حتی خود را سهیم در این “اشتباه” دانست که چرا در دهه ۷۰، سیاست “تحدید نسل” را متوقف نکرده است.

از پهلوی تا مرندی

وزارت بهداری در حکومت پهلوی از سال۱۳۴۶ واحد “بهداشت و تنظیم خانواده” تاسیس کرد و موفق شد تا نرخ رشد جمعیت ۱.۳ درصدی را در سال ۱۳۵۵ به ۷.۲ درصد برساند. شعار معروف “فرزند کمتر، زندگی بهتر” یادگار سیاست‌های آن دوران است. با استقرار جمهوری اسلامی تمامی برنامه‌ها و سیاست‌های مربوط به تنظیم خانواده و کنترل جمعیت تعطیل شد و حتی تشویق به افزایش جمعیت برای افزایش تعداد “سربازان اسلام” از تریبون‌های مذهبی و رسمی شنیده می‌شد.

در سال پایانی جنگ و با شرایط نابسامان اقتصادی کشور، نرخ رشد جمعیت به ۹.۳ درصد رسیده بود. علیرضا مرندی، وزیر وقت بهداشت هیات دولت را مجاب ‌کرد تا مصوبه‌ای برای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده داشته باشد، اما از ترس مخالفت‌های مذهبی، دولت این مصوبه را به طور محرمانه ابلاغ نمود. مرندی که اعتقاد داشت مصوبه محرمانه کارا نیست، به سران سه قوه هم نامه می‌نویسد و “تقاضای ارشاد” می‌کند. در نهایت موضوع به رهبر جمهوری اسلامی ارجاع می‌شود و آیت‌الله خمینی در پاسخ می‌نویسد: “رشد جمعیت و تنظیم خانواده‌ مسئله بسیار مهمی است که باید در محافل علمی و دانشگاهی و رسانه‌ای مورد بحث و بررسی قرار گیرد.”

به این ترتیب نخستین قانون کنترل جمعیت و تنظیم خانواده با تصویب مجلس در سال ۱۳۶۷ به اجرا در ‌آمد. مرندی در تشریح وضعیتی که منجر به پیگیری تصویب این قانون شد گفته است: “آن زمان کشورهای اروپایی رشد جمعیت بسیار کمی داشتند، مثلا ایتالیا آن زمان ۷۰۰ سال یک‌بار جمعیتش دو برابر می‌شد اما جمعیت ایران هر ۱۷ ــ ۱۸ سال یک‌بار دو برابر می‌شد آن هم با وضعیت اسف‌باری که بود مانند مدارس شش شیفته، اگر قرار بود‌‌ همان وضعیت ادامه یابد مدارس باید از شش شیفت به ۱۲ شیفت افزایش می‌یافتند.”

 

سالمندی جمعیت و کیفیت زندگی

عمر دولت محمود احمدی‌نژاد که اهتمام ویژه‌ای بر افزایش جمعیت و ترویج فرزندآوری داشت، به پایان رسید اما با توجه به دستور رهبر جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت، این سیاست همچنان در نهادهای تصمیم‌گیر و مسوول پیگیری می شود.

از جمله پنجاه نماینده مجلس با عنوان “طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده” تهیه کرده‌اند. معاون دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت هم از حذف کامل رویکرد کنترل جمعیت در این وزارتخانه خبر داده و عنوان کرده است که جراحی‌های پیشگیری از بارداری دیگر جایی در “خدمات عمومی” جایی ندارند و از این پس تنها در مواردی خاص ارائه خواهند شد.

اما آیا نگرانی از پیری جمعیت ایران بجا و درست است؟ در سال ۱۳۹۰، درصد باروری ۱.۷۷ و جمعیت بالای ۶۰ سال ۷.۵ اعلام شده است. این رقم‌ها برای سال ۱۴۰۰ به ترتیب ۱.۰۵ و ۱۰.۷ خواهد بود. در سال ۱۴۱۰، درصد باروری به ۰.۸۴ درصد کاهش پیدا می‌کند و درصد سالمندان ۱۶.۳ خواهد بود. ۱۰ سال بعد و در ۱۴۲۰ هم این ارقام، به ترتیب ۰.۹۶ و ۲۴.۴ برآورد می‌شود.

در روی کاغذ، این نگرانی عینیت دارد اما اگر هر خانوار ایرانی بر فرض مثال و به توصیه احمدی‌نژاد و خامنه‌ای بیش از ۷ یا ۸ فرزند داشته باشد، چطور؟ با فرض ۲.۵ فرزند برای هر خانوار، تا سال ۱۴۲۵ جمعیت ایران در حدود ۱۰۰ میلیون نفر خواهد بود که معلوم نیست آیا ظرفیت‌های لازم برای پاسخگویی به آن وجود دارد یا خیر. ضمن این که آمارهای رسمی درباره کیفیت زندگی شهروندان ایرانی سخنی نمی‌گویند. افزایش روزافزون تورم و فشارهای روحی و روانی بر کیفیت زندگی ایرانیان، بیکاری، افزایش جرایم و ناامنی و تبعات آن هیچ گاه به به عدد و رقم درنمی‌آید و نمی‌توان بر مبنای آنها سیاست افزایش جمعیت را مورد بررسی قرار داد.