قبرستانهای حزبالله در روزهای اخیر بسیار شلوغ بوده و روز به روز کشتههای بیشتری قبرهای خالی را پر میکنند. از جنگ سال 2006 علیه اسرائیل که طی آن حدود 400 تن از اعضای حزبالله کشته شدند، این گروه در روزهای اخیر بیشترین آمار کشته را داشته است. قبرهای خالی نیز به زودی پر خواهند شد.
این کشتهها واقعیت جدیدی را برای حزبالله رقم زده است و آن نبردی است که دو سال در کشور همسایه، سوریه، ادامه پیدا کرده است. این نبرد دیگر علیه یهودیان در اسرائیل نیست؛ همه کشته شدگان در جنگ با عربها جان خود را از دست دادهاند.
بسیاری از کسانی که گاردین با آنها گفتگو کرده، گفتهاند که فرزندان و برادرانشان را به خاطر دفاع از لبنان در مقابل دسیسهچینان غربی از دست دادهاند. در مورد اخیر، طرف مقابل سلفیها از شرق هستند، نه صهیونیستها از جنوب. یک عزادار در حومه بیروت میگوید: “از همه طرف تهدید میشویم. اما پشت تمام اینها دست اسرائیل پنهان است.”
جمعیت برای خاکسپاری طالب فضل که در درگیری قصیر کشته شد، آماده است. یک گروه موسیقی از فرصت پیش آمده حین بازدید هیات ایرانی استفاده کرده و خود را آماده میکند. هیات 70 نفره ایرانی با دو اتوبوس از راه میرسند و به سمت قبرهای جدید میآیند و آرام از راهنمایشان درباره محل کشته شدن هر کدام از کشته شدگان میپرسند. مقامات در مقابل یک قبر زمان بیشتری را سپری میکنند. قبر عماد مغنیه، رهبر نظامی و استراتژیست گروه که پیش از درگیریهای اخیر، در فوریه 2008 در دمشق توسط اسرائیل ترور شد.
کمی آن طرف تر قبر هادی پسر حسن نصرالله رهبر حزبالله است که در سال 1997 توسط سربازان اسرائیلی در جنوب لبنان کشته شد. یک مرد میانسال به طرف قبر پسر 17 سالهاش میخزد و با زاری شدید میگوید: “غم، بهایی است که ما برای عشق میپردازیم.”
این قبرستان رازهای زیادی را در مورد حزبالله بر ملا می سازد. معروف است که افراد دفن شده در اینجا با رازهایشان زندگی کرده اند ولی مرگشان آنها را عریان میکند. تعداد زخمیها و کشتهشدگان حزبالله در هفتههای اخیر تصویر روشنتری از دست داشتن حزب الله در سوریه بدست میدهد؛ نبردی که نصرالله شرکت در آن را کتمان کرده است.
حسن نصرالله در سخنرانیهای اخیرش حمایت خود را از بشار اسد تکرار کرده اما ادعاهای مخالفان، مبنی بر شرکت در این نبرد را رد میکرد. ولی او در هشت ماه گذشته لحن خود را تغییر داده است. وی در ابتدا میگفت اعضایش در سوریه هنوز درگیر نشدهاند، بعد روشن کرد که تهدید مکانهای مقدس شیعیان، خصوصا مسجد حضرت زینب در دمشق، میتواند باعث ورود این گروه به جنگ شود.
اما حتی این حجم کشتهها در قبرستان حزبالله نیز باعث نشده رهبران این گروه به دخالت مستقیم در سوریه اعتراف کنند. این اقدامات تا کنون این طور توجیه شده است که این گروه نیاز دارد به حمله پیشگیرانه در سوریه دست بزند تا اینکه منتظر حمله شورشیان به آنها شود.
محمد عبدالله از ساکنان ظاحیه میگوید: من با حزبالله موافقم، چون بهتر است با آنان در آنجا بجنگیم تا اینجا. مردم انتقادی ندارند. اگر حزبالله میخواهد این کار را بکند، اشکالی ندارد. آنها میدانند که حزبالله میداند که چه میکند.”
یکی دیگر از ساکنان که 23 سال سن دارد میگوید: “مخالفان عضو القاعده هستند و به سمت لبنان میآیند. آنها تروریست هستند نه مسلمان. تصمیم حزبالله درست است.”
شنیدهها حاکی از آن است که کشته شدگان حزبالله بسیار بیشتر است؛ یک نمونه از آن حمله جتهای سوری به اشتباه به گروهی از اعضای حزبالله بود که 20 نفر را روز سهشنبه به کشتن داد.
محمد عبدالله میگوید: “جنگ با اسرائیل معنا و طعم متفاوتی نسبت به جنگ در سوریه دارد.” وقتی از او پرسیده شد مزه کدام بهتر است، پاسخ داد: “معلوم است، اسرائیل.”
منبع: گاردین - 24 مه