دعوای خانوادهها در انتخابات اتاق بازرگانی

نویسنده
فیروزه متین

» رانتخواران قدیم یا جدید؟

در حالی که تنها ۵ روز تا برگزاری انتخابات اتاق بازرگانی ایران باقی مانده، نزاع ها برای کسب کرسی های این نهاد بالا گرفته؛نزاعی که به فرزندان و اقوام مقامات و چهره های اصلاح طلب هم کشیده شده است.

وجود نام مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، هیبت الله فاضلی برادر علی فاضلی رئیس اتاق اصناف ایران، مرتضی عراقچی برادر عباس عراقچی، محمد هادی رضوی داماد شریعتمداری معاون اجرایی رئیس جمهور، مسعود حجاریان برادر سعید حجاریان، حسن نهاوندیان پسر محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس‌جمهور، پسر بهزادیان و حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا عارف موجب شده است تا رسانه های اصولگرا از “صف بندی آقازاده های دولتی و اصلاح طلب” برای ورود به اتاق بازرگانی سخن بگویند.

در این میان، مصاحبه سایت خبرآنلاین با فرزند محمدرضا عارف که خود را یک “فعال اقتصادی موفق” از سن ۲۳ سالگی معرفی و ادعاکرده مهم ترین شرکت بخش خصوصی را او به ایران وارد کرده و براساس “استعداد شخصی”، بازتاب زیادی داشته است.

او گفته است: “من از سال ۸۰ تا به امروز حداقل ۴ شرکت اقتصادی راه اندازی کرده ام که فعال هستند. افتخار و ادعا می کنم که برای مثال در سال۲۰۰۴ شرکت ام.تی.ان MTN آفریقای جنوبی را که در ایران توانست اولین اپراتورخصوصی تلفن همراه کشور (ایرانسل) را راه اندازی کند وشاید مهمترین و بزرگترین پروژه خصوصی سازی در کشور بوده، را به کشور آورده‎ام. به این افتخار می‎کنم که در سن کم توانستم یک شرکت بزرگ و قوی خارجی را با توانایی‎های شخصی به ایران بیاورم که هرچند متاسفانه با دخالت دولت نهم این شرکت خارجی با برخی شرکت‎های زیر مجموعه وزارت دفاع و بنیاد مستضعفان شریک شد و کلیه حقوق مادی و معنوی من و شرکایم غیر مشروعانه نادیده گرفته شد”.

در همین باره، روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته: “ثبت‌نام وارثان برخی چهره‌های پست‌های دولتی بر حاشیه‌های این انتخابات افزوده است. پسر نهاوندیان، برادر عراقچی، داماد محمد شریعتمداری، برادر حجاریان و پسر عارف از جمله این وارثانند که رنگ و بوی سیاسی انتخابات اتاق را بیشتر کرده‌اند. هرچند انتخابات اتاق‌های بازرگانی رقابت بین فعالان اقتصادی خصوصی است اما حضور بیشتر به اصطلاح «بخش خصوصی دولتی» در لیست ثبت‌نامی‌های امسال نگرانی خارج شدن اتاق از دست خصوصی‌ها را بیشتر کرده است”.

از سوی دیگر سایت رجانیوز در مطلبی طولانی از حضور فرزند محمدرضا عارف در انتخابات اتاق بازرگانی و همچنین ادعاهای وی در گفت و گو با خبرآنلاین انتقاد کرده و نوشته: “پسر عارف از نقش خود در آوردن شرکت بزرگ بین‌المللی ام.تی.ان به ایران در سال ۱۳۸۴ گفته است و حال آنکه حمیدرضا عارف متولد سال ۵۷ است، یعنی او الان جوانی ۳۶ ساله است و در سال ۱۳۸۴ که شرکت ام.تی.ان را به ایران آورده، ۲۷ سال داشته است.پسر معاون اول دولت اصلاحات با توجه به سن و سالش، احتمالا در اوایل دهه ۱۳۸۰ مدرک فوق لیسانس را گرفته، فورا وارد فعالیت‌های اقتصادی شده و در همین مدت کوتاه، مورد اعتماد شرکت بین‌المللی ام.تی.ان قرار گرفته و توانسته این شرکت را به انجام یک سرمایه‌گذاری بزرگ در ایران قانع سازد! توضیحات داستان وار پسر عارف اجازه این پرسش را از رسانه‎ها نمی‎گیرد که چرا با وجود شرکت‎های فعال و با سابقه در این عرصه، شرکت تازه تاسیس وی چنین پروژه سنگینی را عهده دار می شود، آن هم در حالی که به گفته خود او، از سال ۸۰، فعالیت جدی اقتصادی را شروع کرده است؟ چگونه می شود که یک جوان نهایتا ۲۳ ساله در سال ۸۰، به چنین روابط قوی در حوزه های اقتصادی آن هم در عرصه بین المللی دست می یابد؟ اگر حمیدرضا عارف چون مارک زاکربرگ خالق شبکه اجتماعی فیس بوک، از توانایی های تحصیلی خود استفاده می‎کردند و یک نوآوری خارق‎العاده را تولید و به عرصه فناوری اطلاعات می‎افزود، شاید پذیرش آن قابل باورتر بود تا اینکه، جوانی ۲۳ ساله به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی وارد فضای اقتصادی شده و در مبارزه با رقبای قدرتمند اقتصادی بدون هیچ پشتوانه سیاسی سربلند از میدان بیرون آمده باشد!این در حالی است که پدر حمیدرضای جوان که این روزها خود را به عنوان فعال موفق اقتصادی معرفی می‎کند، در آن سال، یعنی سال ۱۳۸۰ و آغاز فعالیت جدی اقتصادی پسر پست‎های جالب توجهی داشته که اتفاقا بی ارتباط به زمینه فعالیت‎های اقتصادی حمیدرضا یعنی حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات هم نبوده است”.

رجانیوز افزوده است: “بدون تردید توجه ویژه شرکت بین‌المللی ام.تی.ان به حمیدرضا عارف در اوایل دهه ۱۳۸۰ را نمی‌توان بی‌ارتباط با جایگاه معاونت اولی پدر او بی‌ارتباط دانست، البته این به معنای سوءاستفاده پسر عارف از جایگاه پدر نیست، اما توصیه‌ای است به این کاندیدای اتاق بازرگانی که از این پس به گونه‌ای وانمود نکند که هرگز از امتیاز آقازادگی استفاده نکرده است. البته از نگاه‌های بدبینانه در ماجرای واسطه‌گری پسر معاون اول دولت اصلاحات برای واگذاری یک قرارداد عظیم چند هزار میلیاردی به یک شرکت خارجی نمی‌توان گذشت، خصوصا آن که پسر عارف از اینکه دولت نهم او را از این پروژه پرسود کنار گذاشته، گلایه کرده است”.

روزنامه کیهان هم بدون ذکر نام مهدی جهانگیری، از رپرتاژ آگهی یک میلیارد تومانی وی در یک روزنامه پرتیراژ خبر داده و نوشته: “هرچه به موعد برگزاری انتخابات اتاق بازرگانی نزدیک می‌شویم، تلاش‌های برخی افراد معلوم‌الحال برای نشستن بر روی یکی از صندلی‌های پارلمان بخش خصوصی کشور بیشتر می‌شود. اخیرا یکی از افرادی که در انتخابات اتاق بازرگانی نامزد شده، مبلغ یک میلیارد تومان را بابت تبلیغات به یکی از روزنامه‌های کشور پیشنهاد داده است.این فرد که به سبب حضور برادرش در یکی از مناصب دولتی از نفوذ بالایی نیز برخوردار است، از صحنه‌گردانان اصلی لیست نزدیک به حزب منحله مشارکت است که از قضا رابطه خوبی نیز با نزدیکان مشایی دارد. وی در دولت قبلی، بارها در کنار اسفندیار رحیم‌مشایی و حمید بقایی دیده شد، به‌گونه‌ای که برخی صاحب‌نظران او را به‌عنوان یکی از اسپانسرهای مالی جریان انحرافی می‌شناختند”.

حملات اصولگرایان به کاندیداهای دولتی، روز گذشته و از طریق سخنان اسدالله عسگراولادی بر علیه محمد نهاوندیان، وارد فاز تازه ای شد.

او دیروز گفت: “راه ورود «خصولتی‌ها» در انتخابات اتاق توسط آقای نهاوندیان باز شد”.

روزنامه جوان نیز درباره آخرین صف بندی ها در آستانه انتخابات اتاق بازرگانی نوشته است: “دو گروه اصلی به بازی دولتی‌ها برای قبضه اتاق بازرگانی (بخش خصوصی) پرداخت و در انتخابات اتاق بازرگانی سعی در انتساب به مهر‌های اصلی دولت دارند. آنچنان که شایعه‌ای در میان خبرنگاران مطرح است که برادر معاون اول با هماهنگی‌ها و تلاش دوستانش رئیس خواهد شد.القای این نکته که دولتمردان در آن بازیگران جدی هستند، کاملاً هدفمند از سوی برخی گروه‌ها دنبال می‌شود. اگرچه وزارت صنعت اعلام کرده که در برگزاری انتخابات هیچ‌گونه دخالتی له یا علیه کسی نخواهد داشت اما شواهد نشان می‌دهد گروه «ائتلاف بزرگ» که متشکل از گروه سنتی‌ها و خاستگاه آنها گروهی موسوم به «فعالان توسعه» است، ناخودآگاه اسم رئیس دفتر رئیس‌جمهور و رئیس سابق اتاق ایران رابه یدک می‌کشند. این گروه که اکنون نیز اتاق و به خصوص کارمندانش را در اختیار دارد، در تلاش برای حفظ وضعیت موجود و حفظ مهره‌های خود در اتاق تهران و ایران است.گروه دیگر «ائتلاف برای فردا» نیز به دلیل وجود مهره‌های خاص به خصوص مهدی جهانگیری موفق شده در ماه اخیر بیشتر معاون اول را به اتاق آورده و در میان رقبا این القا را بکند که جهانگیری نیزبه عنوان چهره پشت پرده این گروه حامی معنوی- دولتی است. حضور داماد معاون اجرایی به شکل مستقل (که احتمالاً به شکل گروهی مستقل موجودیت و فعالیت تبلیغی خود را به زودی اعلام خواهد کرد) نیز این شایعه را ایجاد کرده که محمد شریعتمداری هم تمایل به مهره‌چینی در اتاق دارد، البته حضور چهره‌هایی مانند فرزند عارف در میان گروه «تحول‌خواهان» که از بدو ورود با مشکل مواجه شد و حتی در رسانه‌های هم‌فکرش نیز مورد هجمه قرار گرفت، می‌تواند دلیلی دیگر بر ورود سیاسی‌ها به بازی انتخابات اتاق تهران باشد. حال با چنین صف‌آرایی‌ای سؤال اساسی این است که آیا دولت در دستور کار مشخصی تلاش به اعمال نفوذ در اتاق‌های کشور و به خصوص اتاق تهران و ایران دارد یا انگیزه‌های شخصی و علاقه‌های مدیریتی اعضای هیئت‌ دولت هر کدام به طور شخصی و به شکل جزیره‌ای بوده یا نه؟ دولتمردان چنین برنامه‌ای نداشته و گروه‌ها به مسئولان بلندپایه این دولت به چشم ابزار تبلیغاتی نگریسته‌اند؟”