ما هنوز فرشته‌ نیستیم

نویسنده
پیام رهنما

» اکران تهران

نگاهی به فیلم «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید»

 

«از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» از الگویی تبعیت می‌کند که گویا الگوی مورد علاقه‌ی کمال تبریزی است؛ کسی در موقعیتی قرار می‌گیرد که با آن تضاد دارد و از جنس او نیست. این الگو، که به طور پیش فرض طنزآمیز است، کلیشه‌ی فیلم‌های موفقی چون «لیلی با من است» و «مارمولک» است. در لیلی با من است، صادق مشکینی، فیلمبردار تلویزیونی که از جبهه و جنگ وحشت دارد، برای این‌که بتواند از صندوق تلویزیون وام بگیرد تا خانه‌ی نیمه‌ساخته اش را تکمیل کند، باید برای فیلمبرداری فیلم مستندی درباره‌ی اسرای عراقی به مناطق جنگی برود. او شبانه وصیتی تنطیم می‌کند و فردا صبح به همراه آقای کمالی عازم منطقه می‌شود. صادق برای این‌که پایش به جبهه و خط مقدم نرسد به هر کاری دست می‌زند. لیلی همسر او نماد زندگی شهری و به دور از خشونت جنگ است و یادش قلب صادق را به درد می‌آورد. قرار گرفتن صادق در موقعیتی که نه تنها کم‌ترین اعتقادی به آن ندارد، بلکه به شدت از آن فراری است، موجبات خنده‌ی بسیار را فراهم می‌کند.

در فیلم جسورانه و هنجارشکنانه‌ی مارمولک نیز، رضا مثقالی (باز هم با بازی پرویز پرستویی) دزد سابقه‌داری است که جایش با آخوندی عوض می‌شود. شباهت عجیب او به آخوند مورد نظر کاراکترهای فیلم را مجاب می‌کند که او را آخوند بدانند که می‌شناسند. حال آن‌که رضا نه تنها اعتقادی به مذهب دارد و نه می‌تواند رفتارهای آدم‌های دور و برش را درک کند. رویکرد رضا مارمولک به مقوله‌ی مذهب آن هم در لباس مجری آن طنزی به یادماندنی ایجاد می‌کند و به روال این نوع کمدی‌ها، شخصیت در آستانه‌ی تغییر و تحول تدریجی نیز قرار می‌گیرد.

در سکانسی از فیلم «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید»، به بخشی از «لیلی با من است» ارجاع داده می‌شود. شخصیت اصلی فیلم، مسلم، مدیری دولتی، کاراکتری است خوش‌گذران و عیاش و عاشق ارتباط با زنان. او در جریان اتفاقی ناخواسته، راهی سفر حج می‌شود و از همین جا اصل داستان آغاز می‌شود… مردی ‌که تا دیروز در هتل‌های لوکس اروپا و خانه‌های اعیانی تهران با زن‌های جور و واجور شب و روز می‌کرد، مجبور می‌شود در اتاقی محقر با کم‌ترین امکانات زندگی شب را به روز برساند. کسی که همیشه عادت داشته فرمان بدهد و برایش همه‌چیز مهیا باشد حالا کارگر ساده‌ی آشپزخانه‌ایست که برای زایرین کعبه غذا تهیه می‌کند. او به آب و آتش می‌زند تا از این شرایط بگریزد و به زندگی عادی و همیشگی‌اش برگردد ولی هر دفعه به دلیلی این اتفاق نمی‌افتد… قرار گرفتن مسلم در موقعیتی که به ناگزیر باید نقشی خلاق عقیده‌اش بازی کند، آشنایی سطحی او با رفتارها و هنجارهای موقعیتی که در آن قرار دارد و تلاش او برای انطباق‌پذیری با شرایط جدید، نکات طنزآمیز ظریفی می‌سازد که در عین حال که خنده‌دار است، نقدهایی جدی به همان موقعیت نیز وارد می‌کند. نقدهایی که فیلم‌ساز را مجبور می‌کند برای بیان‌شان در پاایان قهرمان فیلم را «تطهیر» کند. کارگردان مجبور است برای رهایی از سانسور و بالاتر از آن برای این‌که اجازه داشته باشد فیلمی با این مضمون بسازد، مسلم را غسل تعمید بدهد و بگوید حالا که مسلم به ریش همه خندیده است، عاقبت باید خودش هم به جرگه‌ی همان‌ها بپیوندد که به ریش‌شان خندیده است. اما متاسفانه این تمهید قدیمی هم در مورد این فیلم به خوبی عمل نکرده است؛ «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید» نه تنها ۷ سال آزگار توقیف بوده است، بلکه همین حالا هم ۱۵ دقیقه از آن سانسور شده است! در چنین شرایطی چطور می‌توان درباره‌ی فیلمی رای صادر کرد؟ مخاطب وقتی نمی‌داند در آن ۱۵ دقیقه چه اتفاقی افتاده است، چطور می‌تواند درباره‌ی کلیت فیلم که باید اندامگانی متصل به هم و یک‌پارچه باشد بحث کند؟ تبریزی از این‌گونه اکران‌شدن فیلم‌اش به شدت ناراحت است و در مصاحبه‌ای می‌گوید: «امیدوارم دیگر جراحان دست به جراحی فیلمی ‌نزنند و بگذارند آثار همان‌گونه که ساخته می‌شود به نمایش در آید.» او بر این باور است که «از رییس جمهور پاداش نگیرید» می تواند سخت‌ترین فیلم در کارنامه کاری او باشد زیرا برای ساخت «مارمولک» هم با این همه مشکل مواجه نبود. او معتقد است که این فیلم سینمایی می تواند نقطه‌ی پایانی نگاه او در مورد به تصویر کشیدن افرادی باشد که در شرایط خاص قرار گرفته و ناخودآگاه شخصیت درونی آن‌ها دچار تغییر می شود.

 

از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید

کارگردان: کمال تبریزی

تهیه کننده: مهدی کریمی (وراهنر)

بازیگران: حسن معجونی، آتیلا پسیانی، زنده یاد احمد آقالو، بهمن زرین‌پور، صابر ابر، آشا محرابی، رضا بهبودی، روح‌الله حق‌گوی لسان، اصغر نقی‌زاده،

سایر عوامل:

نویسندگان: رضا مقصودی و محمد رحمانیان، بازیگردان: حبیب رضایی، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: سید جمال سیدحاتمی، مدیر فیلم‌برداری: محمدرضا سکوت، طراح چهره‌پردازی: مجید اسکندری، صدابردار هم‌زمان: بهمن اردلان، طراح صحنه و لباس: محسن شاه‌ابراهیمی، منشی صحنه : پانته‌آ پناهی‌ها عکاس: زهرا مصفا