دنیا نسبت به وضعیت ایران حساس است

نویسنده

po_memarian_01.jpg

‏ امید معماریان

عبدالکریم لاهیجی، نایب رییس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و رییس جامعه دفاع از حقوق بشر در ‏ایران در گفت وگو با روز درخصوص تصویب قطعنامه روز سه شنبه مجمع عمومی سازمان ملل در مورد ‏وضعیت حقوق بشر درایران سخن گفته است. این چهارمین سال پیاپی است که مجمع عمومی سازمان ملل چنین ‏قطعنامه ای را علیه ایران صادر می کند. دراین قطعنامه اعلام شده که وضعیت حقوق بشر درایران “نگرانی ‏بسیار جدی” کشورهای دیگر رابه همراه داشته است. از 192 عضو سازمان ملل 73 کشور به این قطعنامه رای ‏موافق 55 کشوررای ممتنع و53 کشورنیز رای مخالف دادند. این مصاحبه را می خوانیم. ‏

lahidji616.jpg

‎ ‎قطعنامه ای که روز سه شنبه درخصوص نقض حقوق بشر درایران صادر شده چه ویژگی هایی دارد؟‏‎ ‎‎ ‎

این قطعنامه، همان قطعنامه ای است که چند هفته پیش در کمیته سوم مجمع عمومی به تصویب رسیده بود. این ‏نوع قطعنامه ها نخست باید درکمیته سوم مورد تصویب قراربگیرد وبعد ازطریق این کمیته به مجمع عمومی ‏سازمان ملل برود. این قطعنامه پس ازمرگ خانم زهراکاظمی هر ساله توسط دولت کانادا به شورای اقتصادی-‏اجتماعی وکمیته سوم پیشنهاد شده و با اکثریت بسیار نزدیکی با تفاوت سه رای به تصویب رسیده بود؛ اما امسال ‏این برداشت وجود داشت که با توجه به تلاش های هیات نمایندگی جمهوری اسلامی ممکن است قطعنامه به ‏تصویب نرسد. ‏

اما این طور نشد چون وضع حقوق بشر در ایران ازسال گذشته به مراتب بدترشده بود، ازجمله افزایش تعداد اعدام ‏ها، دستگیری ها، گسترش اختناق وفشار درابعاد گوناگون و حتی برخورد با جامعه مدنی ایران. اگر این قطعنامه ‏رد می شد یک نوع ناز شستی به سرکوبگران در جمهوری اسلامی چه درقوه قضاییه وچه دروزارت اطلاعات ‏بود، اما چنین نشد. ‏

‎ ‎شما به تلاش های هیات های نمایندگی ایران برای عدم طرح ویا تصویب نشدن چنین قطعنامه هایی ‏اشاره کردید. دقیقا این تلاش ها شامل چه فعالیت هایی می شود؟‎ ‎

هیات نمایندگی جمهوری اسلامی دوسال است به یکی ازشیوه هایی که درکمیسیون حقوق بشر سازمان ملل ‏ازطرف چین مورد استفاده قرارگرفت، دست می یازد. می دانید تصویب یک قطعنامه چه درکمیته سوم وچه ‏درمجمع عمومی یک آیین رسیدگی دارد. یکی ازمسائلی که سالهاست دولت چین انجام می دهد این است که کاری ‏کند که اصلا قطعنامه مورد رسیدگی قرارنگیرد. درآیین رسیدگی این نهادها به آن ‏No Action‏ می گویند. یعنی ‏اساسا طرح این قطعنامه ها چه ازمجمع عمومی وچه از کمیته سوم بیرون بیاید. ایرادی که جمهوری اسلامی می ‏گیرد این است که با توجه به اینکه درسازمان ملل یک نهادحقوق بشری به نام شورای حقوق بشر وجود دارد، ‏بنابراین معنایی ندارد که مجمع عمومی بخواهد جای شورای حقوق بشر را بگیرد وقطعنامه ای علیه وضعیت ‏حقوق بشر دریک کشورصادرکند. می دانید درشورای حقوق بشر هم وضع به این صورت است که با توجه به ‏کارنامه سیاه جورج بوش درارتباط با وضعیت حقوق بشر و زندان گوانتانامو، فجایع زندان ابوغریب وقانونی ‏کردن بدرفتاری با زندانیان، رایی که پارلمان ومجلس نمایندگان آمریکا صادر کرد وبه هرحال چهره بدی که دولت ‏آمریکا درارتباط با با وضعیت حقوق بشر دارد، هرموقع وضع حقوق بشری درشورا مطرح می شود می گویند ‏چراراجع به گوانتانامو قطعنامه صادر نمی شود، یا چرادر خصوص وضعیت حقوق بشر درمناطقی که تحت ‏کنترل آمریکا است قطعنامه صادر نمی شود. ومتاسفانه بسیاری ازکشورهایی که الان دردوره دموکراسی انتقالی ‏هستند این موضوع را مطرح می کنند.اما درگفت وگوهایی که من با اینها درنیویورک داشتم، ازاینکه موارد نقض ‏حقوق بشر دردولت بوش مورد توجه سازمان ملل قرارنمی گیرد اظهار تاسف کردم وبه هیات های نمایندگی آن ‏کشورها گفتم که اگر نمایندگان کشورها طرح قطعنامه ای را در این ارتباط به شورای حقوق بشر یا مجمع عمومی ‏سازمان ملل بدهند ما خیلی هم ازآن استقبال می کنیم، اما آنها نمی توانند گناه این مساله را به پای سازمان های ‏حقوق بشری بگذارند.‏

دیگر اینکه برای آنها روشن کردیم که تفاوت نقض حقوق بشر توسط دولت بوش ودرایران این است که درایران ‏آزادی بیان، مطبوعات وغیره نیست که مردم بتوانند موارد نقض حقوق بشر را به صورت علنی بگویندو فردا آن ‏روزنامه یا رسانه خبری تعطیل نشود. علاوه بر این درایران مرجع تظلم ورسیدگی وجود ندارد. دادگستری مستقل ‏وجود ندارد که حتی درارتباط با قوانینی که برخلاف موازین حقوق بشر تصویب می شود، نظر بدهد. اما در ‏امریکا از دولت بوش به علت عدم رعایت کنوانسیون های ژنو درمورد اسرای جنگی شکایت می شود ودادگاه ‏فدرال ایالات متحده و سایر مراجع قانونی این کشور به شکایت رسیدگی می کنند، کما اینکه درچند مورد هم به ‏ضرر دولت آمریکا رای داده اند. اما در ایران چنین نیست. ما برای انها روشن کردیم که وقتی در جامعه ای ‏مرجع تظلم وجود ندارد، تنها جایی که می شود به آن شکایت برد جامعه بین المللی است واگر جامعه بین المللی هم ‏نخواهد به داد مردم برسدو لااقل این نوع حکومت ها را از نظر سیاسی محکوم بکند، این یعنی اینکه فغان وفریاد ‏قربانیان حقوق بشر دیگر درگوش کسی فرو نمی رود. به هر حال من خوشحالم که این قطعنامه با اکثریت قابل ‏توجهی به تصویب رسید. ‏

‎ ‎نظرتان درمورد ترکیب آرای موافقان ومخالفان چیست؟‎ ‎

تفاوت آرای مثبت ومنفی بیست رای است، اما در هر حال برغم رشوه هایی که هیات نمایندگی جمهوری اسلامی ‏به کشورهای دیگر داد، به جایی نرسید واین قطعنامه نشان داد جامعه بین المللی نسبت به وضعیت حقوق بشر ‏درایران حساسیت دارد. ‏

‎ ‎درقطعنامه به واژه “نگرانی خیلی جدی” درخصوص وضعیت حقوق بشر ایران اشاره شده است. این ‏ازنظر حقوقی به چه معنی است؟‏‎ ‎

گفته اند وضعیت حقوق بشر به صورت فاحش ویا سیستماتیک نقض می شود؛ یعنی امری اتفاقی نیست. با اینکه ‏سالهاست جامعه بین المللی به جمهوری اسلامی ایران اخطار می دهد، تذکر می دهد ونقض حقوق بشر را محکوم ‏می کند اما متاسفانه راه به جایی نمی برد. سالهاست که گزارشگران شورای حقوق بشر سازمان ملل می خواهند به ‏ایران بروند وجمهوری اسلامی به آنها اجازه ورود نمی دهد. به همین خاطر این قطعنامه لحنش نسبت به قطعنامه ‏های سال های گذشته تندتر است چون بدتر شدن وضعیت حقوق بشر درایران حالت استمراری دارد و بهتر که نمی ‏شود هیچ، دائما بدتر هم می شود. ‏

‎ ‎این چندمین قطعنامه ای است که بعد ازانقلاب صادر شده؟‎ ‎

تعداد این قطعنامه ها خیلی زیاد است. چون دراکثر سالها، هم ازطرف کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل وهم ‏ازطرف مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه صادر می شد. اما چهارسال است که متاسفانه ازکمیسیون سابق ‏وشورای حقوق بشر قطعنامه ای درباره ایران صادر نمی شود و اساسا طرح قطعنامه ای علیه ایران مطرح نمی ‏شود. اما همان طور که گفتم چهارسال پیاپی است که مجمع عمومی سازمان ملل، یعنی بزرگترین مرجع قانون ‏گذاری سازمان ملل، نقض حقوق بشر درایران را محکوم می کند ومی توان گفت درمورد کمتر کشوری چهارسال ‏پیاپی چنین وضعیتی وجود داشته است.‏

‎ ‎تصویب چنین قطعنامه هایی با توجه به اینکه ضمانت اجرایی ندارند چه تاثیراتی می تواند داشته باشد؟‎ ‎‎ ‎

تنها نهادی که درسازمان ملل قطعنامه هایش ضمانت اجرا دارند شورای امنیت است. با وجود این وقتی می بینیم ‏جمهوری اسلامی چه حساسیتی ازخود نشان می دهد که چنین قطعنامه ای علیه نظام صادر نشود، معلوم می شود ‏که بی تاثیر هم نیست. یعنی اینکه ایران وجمهوری اسلامی درلیست کشورهای سیاه هستند وجمهوری اسلامی ‏ازاعتبار ومنزلت بین المللی برخوردار نیست. بنابراین فقط جنبه معنوی ویا اخلاقی ندارد. در عین حال در ‏خصوص کمک هایی که چه بانک جهانی ویا صندوق بین المللی پول می توانند به کشوری بدهند این قطعنامه ها ‏بی تاثیر نیست. یعنی همین که نام کشوری درصدر کشورهای ناقض حقوق بشر باشد، خودش تاثیرات زیادی ‏دارد. 28 سال است که جمهوری اسلامی به صورت پیاپی درنهادهای سازمان ملل محکوم شده بنابراین اثراتش ‏غیرمستقیم است به همین جهت است که جمهوری اسلامی برای اینکه از خود اعاده حیثیت کند وتلاش های مدافعان ‏حقوق بشر رابا شکست مواجه سازد و بگوید اعتبار ومنزلت بین المللی دارد، می کوشد با دسته بندی هایی که می ‏کند مانع از صدور چنین قطعنامه هایی شود. من واقعا خوشحالم که این قطعنامه صادر شده؛ هم ازجهت اینکه ‏دولتمردان جمهوری اسلامی بدانند که ازاین تلاش های مذبوحانه واقعا راه به جایی نمی برند وباید وضعیت حقوق ‏بشر را درایران بهبود ببخشند و هم اینکه صدور این قطعنامه ها نوعی دلگرمی، دلداری و اعلام همبستگی با ‏قربانیان حقوق بشر درایران است. از این جهت است که درآخرین روزهای سال مسیحی این قطعنامه یک نوع ‏اعلام همبستگی جامعه بین المللی با مردم ایران تلقی می شود. ‏