هشدار نسبت به تکرار قتل های زنجیره ای

نویسنده

شروین امیدوار

اعتراض نهادهای صنفی و نویسندگان مستقل از حکومت در ایران به محدودیت های تازه بر سر راه آزادی بیان و شرایط حاد کشور ادامه دارد. در چند روز اخیر نویسندگان و شاعران با انتشار نامه ای خوستار خواستار محو کامل و بی قید و شرط همه اشکال سانسور و حذف در عرصه های فرهنگی و هنری شدند.

رویدادهای ناگوار

کانون نویسندگان ایران در این بیانیه و خطاب به “مردم آزاده ایران” انتشار داد اعلام کرد: “در هفته های اخیر، در ادامه سرکوب، مسایل مهمی رخ داده است که با توجه به شرایط دشوار کنونی، سرنوشت مردم میهن ما را به مخاطره جدی می‌اندازد”. در این بیانیه با اشاره به اینکه کانون بارها به مجازات اعدام اعتراض و خواهان برچیده شدن احکام اعدام شده است، آمده: “ ر یک سال اخیر در چند استان از جمله خوزستان، کردستان، و سیستان و بلوچستان اعدام هایی صورت گرفته که آخرین مورد آن اعدام چند نفر در شهر اهواز و زاهدان است”.

این بیانیه در ادامه “وضعیت جسمی و روانی احمد باطبی را که از سال ۷۸ تاکنون در زندان است” مایه نگرانی همه مردم عنوان و خواهان آزادی فوری وی و دیگر زندانیان سیاسی شده است.

نهاد صنفی و مستقل نویسندگان ایران در بخش دیگری از بیانیه خود با اظهار تاسف از مسدود شدن سایت کانون نویسندگان ایران در روزهای اخیر همچون بسیاری از سایت های دیگر، اعلام کرده که با مسدود شدن این سایت، تنها راه ارتباط کانون با مخاطبانش از میان رفته است. این بیانیه با اشاره به اینکه نشریات دانشجویی با سانسور شدیدی روبه رو هستند و روزی نیست که شماری از این نشریات توقیف و نویسندگان آنها به دادگاه فرا خوانده نشوند، خواهان برداشتن این سد و بندها از پیش روی نشریات روشنگر دانشجویی شده است.

“موج سرکوب روشنفکران و نویسندگان ایران، هنرمندان و فعالان سیاسی ـ اجتماعی” یکی دیگر از مواردی است که بر اساس اعلام کانون نویسندگان هر روز ابعاد و شکل های گوناگون به خود می‌گیرد. در این بیانیه با اشاره به اینکه احضار به دادگاه ها، امری روزمره شده، و”تهدید و ارعاب مستقیم و غیر مستقیم به ابزاری معمول بدل گشته است” نسبت به بازگشت برخی از روزنامه ها به شیوه های قتل های زنجیره ای هشدار داده شده است. این بیانیه تاکید کرده: “مدتی است برخی روزنامه ها، قلم بر مدار روزگار قتل های زنجیره ای می‌گردانند و یادآور برنامه «هویت» و «چراغ» شده‌اند. هتاکی می‌کنند و می‌کوشند با بهره‌گیری از واژه‌هایی چون مرتد، معاند، مفسد و… زنجیره‌ای دیگر بسازند”.

در بیانیه کانون نویسندگان ایران همچنین آمده: “عوامل اجرایی این سیاست، در کوچه و پس کوچه ها، راه بر نویسندگان و فعالان سیاسی می بندند و آن ها را به قصد کشت کتک می زنند”. در پایان این بیانیه کانون نویسندگان ایران اعتراض و انزجار شدید خود را نسبت به این گونه اعمال ابراز داشته و خواستار پایان دادن به چنین حرکات ضد انسانی شده است.

اعتراض به سانسور و حذف فرهنگی

دوم اسفند نیز ده ها تن از نویسندگان، شاعران و فعالان فرهنگی کشور با امضای نامه سر گشاده ای نسبت به ابعاد تازه سانسور و حذف فرهنگی اعتراض کردند. در این نامه با اشاره به اینکه آزادی قلم، اندیشه و بیان، صرف نظر از قومیت، زبان، مذهب، جنسیت، طبقه و باورهای سیاسی، حق انکارناپذیر همه انسان هاست، تاکید شده: “درهمه دوره های تاریخ کشورمان، تیغ بی رحم سانسور و حذف فرهنگی را همراه با همه تنگناها، محدودیت ها و تهدیدهای بی‌امان موجود بر سر راه رشد و شکوفایی فرهنگی، احساس کرده ایم”.

معترضان به حذف فرهنگی علاوه بر این یادآوری کرده اند: “این روزها در کشور ما، سانسور ابعاد وسیع‌تری یافته است و هردم ترفند تازه ای برای نظارت و قیمومت بیش تر، در قلمرو اندیشه و قطع جریان آزاد اطلاعات به کار می رود”. “توقیف کتاب‌ها و نشریات” و “بستن روزنامه ها”، “اعمال نگرش تمامت خواه حاکم و جلوگیری از دسترسی به بسیاری از پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی” و “تعقیب و آزار وبلاگ نویسان” در این نامه به عنوان مواردی از نقض آشکار حقوق انسانی ذکر شده که همچنان ادامه دارد.

“بنای سیاست حاکم بر حذف آثار خلاق” و “تحمیل آثار دستوری و یارانه‌ای و منطبق با خواست حاکمیت”در عرصه های ادب و هنر، همچون سینما، کتاب، تاتر، موسیقی و نقاشی بخش دیگری از موارد اعتراض نویسندگان، شاعران و فعالان فرهنگی را به خود اختصاص داده است. نویسندگان این نامه در ادامه با اشاره به “نبود هیچ گونه راه و روش دموکراتیک در حاکمیت” آن را مانعی در برابر روایت های اندیشمندانه‌ نویسندگان، شاعران، مترجمان و هنرمندان و پژوهشگرانی دانسته اند که با هوشمندی، واقعیت های انسانی و اجتماعی را در جامعه تصویر کرده اند. در این نامه که همزمان با روز جهانی زبان مادری منتشر شد، آمده: “این روزها، گسترش سانسور در کشور ما، بحران اجتماعی و فرهنگی گسترده ای را سبب شده و زیان های مادی و معنوی فراوانی به بار آورده است‌ که سرنوشت همه‌ دست‌اندرکاران عرصه های ادب و هنر و پژوهش را تحت تاثیر قرار داده است”.

امضاء کنندگان این نامه که از نویسندگان و فعالان فرهنگی سرشناس ایران هستند در نامه خود تاکید کرده اند: “سانسور به هرشکل، چه پیش و چه پس از نشر و نمایش آثار، پدیده ای ضد خلاقیت است. اما آن چه در کشور ما روی می دهد، یعنی ممیزی و توقیف اثرپیش از نشر، پدیده‌ای نادر است که در هیج جای جهان وجود ندارد”. آنها هم چنین سانسور را سبب سرخوردگی و انزوای فکری بسیاری از نویسندگان و هنرمندان به ویژه جوانان دانسته و تاکید کرده اند: “وقتی تاریخ و فرهنگ ملتی این چنین زیر تیغ سانسور برود، ملت دچار از خود بیگانگی می‌شود و فرهنگ جامعه زیر سلطهی خودکامگان قرار می گیرد”.

“سانسور آثار نویسندگان کلاسیک ایران” نیز در این نامه به عنوان بخش دیگری از اعمال سانسور در ماه های اخیر ذکر و تاکید شده که حتی میراث ادبیات و فرهنگ ایرانی از آسیب سانسور در امان نمانده است. بر اساس اعلام نویسندگان معترض به تشدید سانسور در ایران “چاپ‌های تازه آثار بزرگانی چون خیام، مولانا، سعدی، حافظ، فردوسی و عبید زاکانی به سبب سانسور موجب رویگردانی همسایگان پارسی زبان ما از این آثار شده است”. همچنین تاکید شده که این تجربه تلخ در باره دیگر زبان های رایج ایران نیز تکرار می‌شود.

در این نامه با اشاره به اینکه”پیامد زیانبار سانسور تنها منحصر به توقف نشر نمی شود بلکه نابودی زندگی اقتصادی همه دست اندرکاران عرصه های فرهنگی را در پی دارد”، یکی از “پیامدهای شوم” سانسور حذف ناشران مستقل از گردونه نشر عنوان شده است. آنها هشدار داده اند که این کار آسیب های جبران ناپذیری به رقابت سالم در نشر کتاب وارد آورده است. علاوه بر اینها، “باطل کردن مجوز نشر آثاری که پیش تر مجوز دریافت کرده‌اند” در این نامه یکی دیگر ازنشانه های “تشدید بی سابقه ِحذف فرهنگی” عنوان شده است. نویسندگان این نامه با اشاره به پدیدار شدن شرایطی که عرصه را بر پدید آورندگان آثار فرهنگی مستقل تنگ کرده است، اعلام کرده اند: “همه امکانات و کمک هزینه های دولتی چاپ و نشر در اختیار صاحبان آثار مقبول حاکمیت قرار می گیرد”.

این نامه که نام ده ها تن از نویسندگان، شاعران و فعالان فرهنگی مستقل ایران در پای آن دیده می شود، در پایان با اشاره به ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر خواستار”محو کامل و بی قید و شرط همه اشکال سانسور و حذف در عرصه های فرهنگی و هنری” شده و نویسندگان آن تاکید کرده اند: “ما خواهان اقدامات جدی همه فعالان عرصه‌ فرهنگ و اندیشه، برای مقابله با سانسور هستیم”.