سال سینمایی 2007 میلادی را هم پشت سر گذاشتیم. سالی که برای سینما دوستان، سال شگفتی ها و حسرت ها بود. آخرین بازماندگان نسل غول ها را از دست دادیم؛ اما فیلمسازهای تازه ای هم کشف کردیم. چون سال گذشته برای سینمای مستند دنیا و سینمای امروز اروپا، سال اولی ها بود. منتقدان چهارگوشه جهان مطابق معمول فهرستی از انتخاب های خود را در آغاز سال جدید منتشر کردند. هنر روز نیز همچون سال های پیشین، در این شماره انتخاب های امیر عزتی را منتشر می کند. انتخاب هایی که می تواند به شدت با هر آنچه که در طول هفته های گذشته در نشریات دیگر خوانده اید، متفاوت باشد….
بهترین های سینمای جهان در سال 2007
شگفتی ها و حسرت ها
سال 2007 میلادی را هم پشت سر گذاشتیم. سالی که برای بسیاری از سینما دوستان، سال شگفتی ها و حسرت ها بود. آخرین بازماندگان نسل غول ها را از دست دادیم؛ اینگمار برگمان و میکل آنجلو آنتونیونی را می گویم که نمایش هر فیلم تازه آنها حادثه ای جهانی بود. زیرا این دو بزرگمرد نمی توانستند در یک جغرافیای خاص محدود شوند، چون فیلم هایشان حاصل اندیشه هایی ژرف و جهانشمول و انسانی بود… با وجود احساسی بر زبان نیامده که آرزو می کردیم واقعه گریزناپذیر به تعویق بیفتد، مرگ و خاموشی به سراغ این دو نیز رفت. و شوربختانه این که حسرت و افسوس از دست دادن آنها سبب شد تا از هجرت همسفران برجسته شان بی خبر بمانیم یا در برابر عظمت اندوه برگمان و آنتونیونی نادیده شان بگیریم.
آری، منظورم یرژی کاوله روویچ کارگردان برجسته ای لهستانی است که 27 دسامبر از میان ما رفت. سازنده مادر جوآن فرشته است، فرعون، مرگ رئیس جمهور، مهمانخانه و سایه که پس نمایش برگردان درخشانش از کجا می روی؟ هموطنش هنریک سینکوویچ درسال 2001، دیگر پشت دوربین نرفت.
ملویل شیویلسن[Shavelson] که نسل پیش از من او را برای خانۀ قایقی [سوفیا لورن و کری گرانت]، پنج پنی، در ناپل اتفاق افتاد[سوفیا لورن و کلارک گیبل] و شاهکارش سایه ای غول آسا بیفکن[کرک داگلاس] دوست داشت و از میانه دهه 1970 به تلویزیون مهاجرت کرده بود. مردی که از شوخی نویسی برای باب هوپ در رادیو شروع کرد و دو بار نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد. او از 1985 تا زمان مرگش دیگر فرصت کار نیافت. در حالی که سه دوره رئیس اتحادیه نویسندگان بود، همان هایی که امروز برای گرفتن حقوق شان از محل فروش اینترنتی و دی وی دی فیلم هایشان هالیوود را فلج کرده اند.
فونس راده میکرز کارگردان هلندی که اولین فیلمش-روستای کنار رودخانه- اولین فیلم هلندی نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی هم شد. و بعدها سه فیلمش[میرا، چاقو و مثل دو قطره آب] نامزد دریافت نخل طلای کن شد و شب مسرت بخش اش خرس نقره ای برلین را برای سینمای کشورش به ارمغان آورد. یقین دارم منتقدان ایرانی نسل قبل، او را با فیلم مکس هاولار-که در جشنواره جهانی فیلم تهران به نمایش در امد- به یاد خواهند آورد.
ادوارد یانگ کارگردان تایوانی که در 60 سالگی از میان ما رفت. فیلمسازی که یک دهه قبل با Mahjong در دنیا درخشید، اما بعد از آن و پیش از مرگش فقط یک فیلم دیگر[یک 1 و یک 2؛ نامزد نخل طلا و برنده جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره کن] ساخت. فیلمسازی کم کار و تنها با 8 فیلم در کارنامه اش، اما صاحب نگاهی اصیل به دنیا که در 29 جون به دلیل ابتلا به سرطان روده در کالیفرنیا درگذشت.
شاید برخی از این نام ها به گوش بیننده عادی ایرانی آشنا هم نباشد، اما کدام فیلم باز را می شناسید که اسم کارلو پونتی به گوشش نخورده باشد؟
کارلو فورتوناتو پی یه ترو پونتی؛ یکی از سه تهیه کننده بزرگ سینمای ایتالیا و همسر سوفیا لورن، زوجی که نزدیک به نیم قرن با هم زیستند و فیلم هایی چون جاده، دکتر ژیواگو، ازدواج به سبک ایتالیایی، دیروز امروز فردا، دو زن و… را به ما هدیه کردند.
جین وایمن که از 15 سالگی مقابل دوربین ظاهر شد و تا 6 دهه بعد که اجباراً خانه نشین شد، بیش از 100 فیلم بازی کرد. هنرپیشه محبوب رومانس ها و ملودرام های داگلاس سیرک بود[وسوسه باشکوه] اما با جانی بلیندای ژان نگولسکو مجسمه اسکار را به خانه برد. سرپوش[کرتیس برنهارت] و غزال[کلارنس براون] را یادتان هست؟ حیف که فرصتی در آغاز دهه 1980- که آتش و خون کشورمان را فرا گرفته بود- فراهم نشد تا سریال Falcon Crest او را ببینیم. سریالی که آواز قویش بود و در 64 سالگی جایزه گولدن گلاب را نصیب او کرد. زنی که بسیاری از سینما دوستان پس از انقلاب او را به خاطر ازدواج اش با رونالد ریگان[از 1940 تا 1948] به خاطر سپردند.
و لوآ مکسول نازنین، مانی پنی ابدی سری جیمز باند، بازیگر کانادایی با استعدادی که در جوانی با فیلم That Hagen Girl خوش درخشید، اما شهرت بین المللی از 1962 و بازی در نقش مانی پنی-منشی ام- به سراغش آمد. نقشی که تا 23 سال بعد و تصمیم برای کشتن[در کنار راجر مور] حفظ کرد. شاید بیهوده نباشد اگر او را دوست داشتنی ترین فرد خانواده باند-در کنار کیو- بنامیم.
میوشی یومه کی بازیگر ژاپنی فیلم سایونارا که در کشورش به خاطر آوازهایش شهرت داشت، اما هالیوود او را کشف کرد و با دومین فیلمش سایونارا[در کنار مارلون براندو] او را به شهرتی جهانی رساند. او بعدها این نقش-زن ژاپنی با ادب و متواضع- را در فیلم ها و سریال های آمریکایی دیگری بازی کرد. در Flower Drum Song و سریال The Courtship of Eddie’s Father نیز نقش هایی قوی و به یادماندنی ایفا کرد، اما حافظه جمعی ما هنوز خوش دارد او را به همان شکل و شمایل نیم قرن پیش اش-کاتسومی ِ سایورنارا- به یاد بیاوریم…
و ستاره ای که بسیار دیر طلوع کرد و خیلی زود فرو مرد. اولریش موئه بازیگر 54 ساله آلمانی که پس از دو دهه بازیگری در تلویزیون و تئاتر با فیلم زندگی دیگران در سال 2006 کشف اش کردیم. هموطنانش او را سال ها پیش از ورای بازی هنرمندانه اش در سریال های تلویزیونی شناخته بودند، ولی چند سال قبل بود که بازی اش در تار عنکبوت[برنهارد ویکی] مکانی معتبر در سینمای آلمان برای او فراهم کرد و سرطان معده مهلت نداد تا شاهد موفقیت را در آغوش بکشد…
سال 2007 سال از دست دادن استن دانیلز[نویسنده، تهیه کننده و کارگردان و برنده 6 جایزه امی]، ری اوانز آهنگساز برجسته و برنده سه جایزه اسکار[مردی که زیاد می دانست، Captain Carey, U.S.A و The Lemon Drop Kid]، پیتر زینر تدوینگر پدرخوانده، یک افسر و یک آقازاده و شکارچی گوزن[که برایش اسکار گرفت]، هنری ترویا نویسنده فرانسوی که بسیاری از کتاب هایش به فیلم برگردانده شد[مانند گوسفند پنج پا داشت ساخته هانری ورنوی که نامزد اسکار نیز شد]، آرت بوخوالد طنزنویس برجسته امریکایی که در 1960 به همراه هری کورنیتز فیلمنامه بسته غیر منتظره را برای استنلی دانن و بعدها گفت و گوهای فیلم زنگ تفریح ژاک تاتی را نوشت. و سرانجام سیدنی شلدون نویسنده محبوبی که بیش از 30 فیلم و ده ها سریال از روی نوشته های او تهیه شد و اسکاری هم برای The Bachelor and the Bobby-Soxer نصیب وی کرد. بسیاری دیگر- که نبودشان آتش حسرت را در دل های ما شعله ور می سازد- نام هاشان در این سیاهه نیامد، که یا از بی خبری من ناشی می شود یا ضعف اطلاع رسانی، اما به هر روی می خواهم به همه درگذشتگان درود بفرستم، تشکر کنم و بگویم که میراثی گرانقدر برای بشر و میراث دارانی قدر برای آیندگان از خود به جای گذاشته اند.
و این هم انتخاب های شگفتی آفرین امسال:
10 فیلم داستانی برتر سال 2007
1- در ساحل زندگی/ در آستانه بهشت[فاتیح آکین]
فیلمی شعر گونه درباره مرگ، برخورد دو دنیا و دو فرهنگ و درام هایی که در این میان زاده می شود. کامل ترین اثر سازنده اش که امید سینمای آلمان و ترکیه محسوب می شود.
2- شما زنده ها[روی اندرسون]
یک کمدی سیاه و سورئالیستی و فیلمی درباره عظمت و شکوه زیستن از فیلمسازی بسیار کم کار و تقریباً فراموش شده…
3- خون روان خواهد شد[پل تامس اندرسون]
سرگذشت یک مالک چاه نفت در قرن گذشته که قربانی طمع شده و به انسانی ظالم و پست تبدیل می شود. بارقه تازه ای از نبوغ پل تامس اندرسون سازنده شب های عیاشی و مگنولیا و یادآور شاهکار اریش فون اشتروهایم[حرص]
4- ناقوس غواصی و پروانه[جولین شنابل]
داستان تکان دهنده زندگی سردبیر مجله Elle که 43 سالگی تمام بدنش- به جز چشم چپ اش- فلج می شود. فیلمی شگفت انگیز درباره قدرت تخیل از کارگردان بزم اهریمن…
5- 4 ماه، 3 هفته و دو روز[کریستین مونگیو]
فیلمی درباره تراژدی انسان های معمولی و حاشیه نشین شهرها که روح شان در تندباد حوادث نابود می شود. ۲۴ ساعت از زندگی دو دختر جوان در آخرین روزهای حکومت نیکلای چائوشسکو و اقتدار کمونیست ها که کارگردانش کوشیده تا سنگینی جانکاه زندگی در آن دوران مخرب روح را با تیزبینی و ظرافت با داستانی درباره یک مشکل فردی ترسیم کند.
6- قول های شرقی[دیوید کراننبرگ]
اوج پختگی و خلاقیت هنری دیوید کراننبرگ ۶۴ ساله، که همراه است با دوری وی از پیرنگ های فانتزی یا علمی تخیلی و رسیدن به این باور که؛ واقعیت می تواند هراسناک تر از تخیل باشد. فیلمی تکان دهنده درباره حضور جنایت سازمان یافته در زندگی روزمره که می رود تا به عنوان امری عادی در آید…
7- حباب[ایتن فاکس]
یکی از بهترین فیلم های موج نوی سینمای اسرائیل. برگردان بدیعی از داستان رومئو وژولیت که این بار قهرمانانش دو پسر یهودی و مسلمان همجنسگرا هستند و گرفتار میان هویت جنسی و ملی در جغرافیای نفرین شده به نام فلسطین اشغالی…
8- پیرمردها وطنی ندارند[جوئل و ایتن کوئن]
یک محموله مواد مخدر، دو میلیون دلار پول نقد و چند جسد… بازماندهای یک معامله بزرگ و بد فرجام که منجر به آغاز حوادثی سرنوشت ساز می شوند. برادران کوئن بار دیگر به سراغ فلسفه و نگاه و طنز سیاه خود درباره طینت آدمی و غرب آمریکارفته اند که سخت دستخوش تغییر شده است. یک وسترن جنایی مدرن، صاحب یکی از اصیل ترین و خطرناک ترین شرورهای تاریخ سینما. فیلمی درباره توحش زمانه مدرن….
9- گنجشک کوچولو/زندگی یک گل سرخ است/ادیت پیاف[الیویه داها]
یکی از بهترین فیلم های زندگی نامه ای سال های اخیر که قدرت خود را نه فقط از ترانه ها و آهنگ های جاودانی پیاف، بلکه از فیلمنامه سنجیده، کارگردانی فخیم داها و بازی خیره کننده ماریون کوتیار می گیرد. زندگی پر فراز و نشیب و توام با تلخ کامی های متعدد اوازخوانی که نماد یک نسل، یک روحیه و انسانی پرشور، وبرای فرانسوی ها نه فقط یک شمایل بلکه اسطوره ای قرن بیستمی است. خواننده ای که هنوز ترانه هایش در گوشه کنار کشورش-و دنیا البته- زمزمه می شود.
10- دیدار گروه موسیقی[اران کولیرین]
کمدی درام تکان دهنده ای از سینمای اسرائیل درباره سفر گروهی نوازنده سازهای برنجی ارتش مصر و گم شدن شان در شهری غریب. اولین فیلم کارگردانی جوان که تا این لحظه فقط 22 جایزه بین المللی به چنگ آورده است. اران کولیرین؛ این نام را باید به خاطر سپرد..
و 2 روز در پاریس[ژولی دلپی]، جبران/کفاره[جو رایت]، قطار سه و ده دقیقه به یوما[جیمز منگولد]، ترور جسی جیمز توسط رابرت فورد ترسو[اندرو دومینیک]، قبل از آن که شیطان بفهمد که تو مرده ای[سیدنی لومت]، اولتیماتوم بورن[پل گرینگراس]، یتیم خانه[خوآن آنتونیو بایونا]، زودیاک[دیوید فینچر]، مایکل کلایتون[]، علیه زحل[فرزان ئوزپتک]، شماره 23[جوئل شومیکر]، اشباح گویا[میلوش فورمن]، مرا می کشی[جان دال]، دوباره نوازی[یواخیم تریر]، این جهان آزاد…[کن لوچ]، تستوسترون[توماش کونجکی، آندری سارامونوویچ]، کاتین[آندری وایدا]، ایرینا پالم[سام گاربارسکی]، نفس[کیم کی دوک]، دقت، شهوت[آنگ لی]، جنگ چارلی ویلسون[مایک نیکولز]، کنترل[آنتون کوربین]، من آنجا نیستم[تاد هینز]، در دل طبیعت وحشی [شان پن]، سویینی تاد:سلمانی شیطان صفت خیابان فلیت[تیم برتون]، با من حرف بزن[کیسی لمونز]، وحشی ها[تامارا جنکینز]، پیشخدمت زن[آدرین شلی].
10 فیلم برتر مستند سال 2007
1- دریاچه آتش
مستند سیاه و سفید، طولانی[152 دقیقه] و درخشان تونی کی-کارگردان تاریخ مجهول آمریکا-درباره سقط جنین که به گفته خود وی ساختن آن 18 سال به طول انجامیده است. یک کار حیرت انگیز تحقیقی و بی پرده درباره مخالفان و موافقان سقط جنین، از نوام چامسکی تا آلن درشوویتز و رندال تری….
2- نانکینگ
دیگر نامزد جایزه بزرگ داوران جشنواره سندنس- ساخته مشترک بیل گاتناتاگ[یکی از بهترین مستندسازان زمانه ما که 5 سال قبل فیلم برج های دوقلو و در سال 1998 Blues Highway را کارگردانی کرده بود] و دن استورمن- فیلمی درباره یکی از غم انگیزترین حوادث قرن بیستم است. داستان حمله ارتش ژاپن به شهر نانکینگ چین که به کشته شدن بیش از 200 هزار نفر و تجاوز به ده ها زن چینی شد. طبیعی است سرنوشت چند انسان آزاده که توانستند با فداکاری بزرگی موجبات نجات 250 هزار نفر را از چنین مهلکه ای فراهم کنند، به خودی خود یک عمل قهرمانانه و شجاعانه است. صاحب یکی از بهترین تدوین ها.
3- دیدرس بی انتها No End in Sight
اولین ساخته چارلز فرگوسن یکی از بهترین فیلم های مستند درباره جنگ عراق و اشغال این کشور. نگاهی از درون به سیاست های کاخ سفید و جورج بوش و احتمالاً یکی از امیدهای اسکار امسال برای دریافت جایزه بهترین فیلم مستند بلند…
4- Manda Bala یا یک گلوله شلیک کن
اولین فیلم جیسون کوهن، مستندی خوش ساخت درباره فساد و مبارزه طبقاتی در بزریل که از ورای سرگذشت سه مرد[تاجری ثروتمند، یک جراح پلاستیک که به قربانیان آدم ربایی ها کمک می کند و سیاستمداری که درآمدش از یک مزرعه پرورش قورباغه است] روایت می شود. داریا تصاویری هراس انگیز از رفتار آدم ربایانی که برای گرفتن پول از نزدیکان شخص قطعات بدن وی را بریده و برایشان می فرستند. برنده جایزه داوارن جشنواره سندنس.
5- وکیل مدافع ترور
مستند تکان دهنده باربه شرودر درباره ژاک ورژه، چریک سابق نیروی فرانسه آزاد و وکیل مدافع تعدادی از بزرگ ترین دیکتاتورها، تروریست ها و آدم کش های قرن بیستم مانند کلاوس باربی [افسر نازی ملقب به قصاب لیون] یا کسانی که هیچ وکیل دیگری حاضر به قبول وکالت شان نبوده، همچون روژه گارودی که به دلیل انکار همه سوزی یهودیان توسط نازی ها محاکمه شد.
6- جو استورمر: آینده نانوشته است
مستند تکان دهنده جولین تمپل[سازنده فیلم های ویگو: داستان یک عشق، خشم و ناسزا، دختنران زمینی سهل الوصول هستند] درباره جان گراهام ملور معروف به جو استورمر بنیان گذار، شاعر و نوازه گروه موسیقی پانک راک انگلیسی The Clash. مردی که سال های پایانی دهه 1970 بر زندگی بسیاری تاثیر گذاشت و اکنون-چهار سال پس از مرگ او- هنوز این تاثیرگذاری –حتی قوی تر از گذشته- ادامه دارد.تصویری که تمپل از استورمر ارائه می دهد، فقط یک هنرمند افسانه ای نیست، بلکه سخنگوی زمانه خویش است. فیلم پر از گفت و گوهای کوتاه با افراد آشنا یا بیگانه با اوست، مثل مارتین اسکورسیزی و دیگران…
7- The Camden 28
اولین ساخته آنتونی جیاچینو[تهیه کننده] بهترین فیلم آرشیوی سال درباره 28 انسان که به صورت انفردای مخالفت شان با جنگ ویتنام را با صدای بلند اعلام کرده و خطر دستگیری و زندان را به جان خریدند. فیلم با حرف های مامور سابق FBI که مسئول پرونده بوده، غنی تر شده است. صاحب یکی از بهترین فیلمنامه ها برای یک کار مستند.
8- برای چیزهایی که انجیل به من گفته است For the Bible Tells Me So
اولین ساخته دانیل جی. کارسلیک؛ فیلمی هوشمندانه و خوب درباره جدال میان مدهب و همجنسگرایی که نامزد جایزه بزرگ داوران جشنواره سندنس نیز بود.
9- در زیر سایه ماه
برنده جایزه تماشاگران جشنواره سندنس. اولین ساخته دیوید سینگتون-تهیه کننده و نویسنده- مستندی فوق العاده درباره 9 سفینه ای که در فاصله 1968 تا 1972 که به ماه سفر کردند و 12 فضانوردی که برای اولین بار قدم بر روی ماه گذاشتند. فیلم همه مسافران باقیمانده این سفرهای فضایی را برای اولین و شاید آخرین بار گرد هم آورده تا داستان را از زبان خودشان روایت کنند.
10- شیطان سوار بر اسب می آید
ساخته مشترک ریکی اشترن و آنه سوندبرگ. روایتی از نسل کشی در دارفور سودان از چشم سروان براین استیدل، تفنگدار سابق ارتش آمریکا که برای ثبت مراحل آتش بس[پس از جنگی 20 ساله] با یک دوربین عکاسی به آنجا می رود. اما در کمتر از شش ماه شاهد ماجراهایی خونبار از قتل هام روستایی ها توسط دولت عرب این کشور می شود. شرح تحول استیدل ازیک سرباز به یک شاهد و سرانجام یک فعال حقوق بشری پرشور و قهرمانی اخلاقی
و شغل نمایشگری: راهی به سوی برادوی
اولین فیلم دوری برنشتین[تهیه کننده] درباره درام واقعی پشت صحنه چهار نمایش بزرگ برادوی[رذل، تابو، کارولین یا تغییر، خیابان کیو]. نگاهی موشکافانه به وقایع بحث برانگیز و دنیای پر مخاطره موزیکال های برادوی.
بهترین فیلم های انیمیشن سال 2007
1- پرسپولیس
اولین فیلم مرجان ساتراپی، تصویری نه چندان کامل اما بسیار صادقانه از آنچه که پس از فروپاشی سلطنت پهلوی بر سر چند نسل از مردم ایران آمد. فاجعه ای که هنوز ادامه دارد و زندگی شخصی و اجتماعی نسل های بعدی را نیز تهدید می کند. این که چگونه تمامی حقوق فردی و اجتماعی یک ملت قدم به قدم از آنها سلب می شود، تکان دهنده است. اما وجود نیرویی درونی در میان مهاجرانی چون مرجان که آنها را وادار به حفظ هویت ملی خود می کند، ستودنی، امیدوار کننده و مسرت بخش است.
2- سیمپسون ها: فیلم سینمایی.
بی نیاز از هر گونه توضیح برای کسانی که سال هاست با شخصیت های این انیمیشن بسیار بالغ اشنا هستند. داریا داستان و شخصیت هایی قابل قبول و به روز برای یک انیمیشن بلند.
3- راتاتوی
کارتونی درباره یک موش که شیفته ذائقه و آشپزی فرانسوی است و شما را وادار می کند همچون آشپزی فرانسوی و عشق فرانسوی را ستایش کنید!
و کلام آخر؛
همچون سال های گذشته، کم نبودند فیلم هایی که وقفه قابل توجهی میان زمان تولید و نمایش شان واقع شد. همین امر باعث شد تا بار دیگر فیلم های از سال 2006 [و در چند مورد سال های قبل تر] به جدول نمایش کشورهای مختلف و انتخاب های منتقدان راه یابد. این اتفاق هر چند موجب غنی تر شدن جدول های فوق شد، اما برای پرهیز از ملامت کسانی که خواستار انتخاب فیلم های برتر از میان تولیدات سال 2007 بودند، از راه یابی محصولات سال قبل انتخاب های خود خودداری کردم.