سیاست بی نتیجه ایران در برابر اعراب

نویسنده

po_memarian_01.jpg

امید معماریان

الهه کولایی استاد دانشگاه تهران و کارشناس روابط بین الملل درگفت وگو با روز از بی حاصل بودن انعطاف ‏سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی درقبال کشورهای عربی همسایه در شرایطی که ایران تحت فشارشورای ‏امنیت وآمریکاست، سخن گفته است.


elahekolaee.jpg

‏ خانم کولایی معتقد است نه تنها دراجلاس اخیر شورای همکاری کشورهای خلیج فارس، بلکه دراجلاس تهران ‏درخصوص دریای خزرنیز کشورهای دور ونزدیک از وضعیت تحت فشار ایران برای پیشبرد منافع خود استفاده ‏کرده اند و ظاهرا سیاست درهای باز وآغوش گشاده مقامات جمهوری اسلامی برای کشورهای عربی حوزه خلیج ‏نیز ـ با توجه به اجلاس اخیردوحه - کمکی به حفظ منافع کشورنکرده است. به اعتقاد این استاد دانشگاه و نماینده ‏مجلس ششم با تغییر رویکرد دولت بعد از دوره محمد خاتمی، ازسیاست تنش زدایی به سیاست تشدید تقابل و ‏رویارویی با آمریکا، متحدان این کشور درمنطقه نیزبه سیاست های پیشین خود مبنی بر تقابل با ایران بازگشته اند؛ ‏روندی که دردوران اصلاحات متوقف شده بود. این گفت وگو را می خوانید.‏

‎ ‎طی سالهای گذشته، جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده است که آغوش بازی برای کشورهای ‏همسایه داشته باشد. اما همواره رویکردهای غیردوستانه ای را از این کشورها شاهد بوده است. نمونه این رویکرد ‏غیردوستانه تکرار ادعاهای جعلی امارت درکنفرانس اخیر دوحه آن هم با حضور محمود احمدی نژاد دراین ‏نشست بود. رابطه ایران با کشورهای عربی آیا تابع مقدار انعطاف ونرمش ایران است یا اتحاداستراتژیک آنها با ‏آمریکا؟‎ ‎

کشورهای حوزه خلیج فارس بعد ازانقلاب اسلامی با تشکیل شورای همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس ـ که ‏هیچ وقت حاضرنشدند کلمه فارس را به کار بگیرند وهمواره کلمه خلیج را به کاربردند- به عنوان کشورهایی که ‏تحت نفوذکامل آمریکا هستند عمل کردند و درمقاطع مختلف سعی کردند منافع خاص خودشان را درقبال ایران ‏دنبال کنند وبا توجه به نفوذ آمریکا دراین کشورها، شکل گیری سیاست آنها بیانی از سیاست آمریکا علیه جمهوری ‏اسلامی و تحت تاثیر رویکرد حاکم برسیاست خارجی آمریکا درقبال ایران عمل کرده اند. درواقع آنها از این ‏مخاصمه همواره به نفع خود بهره برداری کرده اند. ‏

این نکته که شورای همکاری کشورهای حوزه خلیج فارس همواره درنشست های خود بر ادعای جعلی امارات ‏درقبال جزایر ایرانی تاکید کرده و بحث اشغالی بودن این جزایر را درنشست های خود تکرار کرده شاهدی است ‏از فرصت طلبی این کشورها در قبال اعمال فشارهای آمریکا برایران برای به دست آوردن امتیازات یا مزایایی ‏که تاریخ وجغرافیا برآن صحه نمی گذارد. ولی به هرحال ازاین چارچوب برای پیگیری این سیاست همواره ‏استفاده کرده اند.‏

‎ ‎آیا این مدل از روابط فرصت طلبانه برای به دست آوردن امتیازات جغرافیایی وحتی تاریخی (مانند ‏جعل وتغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی) همواره بعد ازانقلاب اسلامی برقراربوده است؟‏‎ ‎

دردوران اصلاحات روابط ایران با این کشورها در سطح بسیارقابل توجهی بهبود وگسترش پیدا کرد تا جایی که ‏پیمان های متعدد همکاری های سیاسی اقتصادی بین جمهوری اسلامی ایران و این کشور ها ـ به ویژه عربستان ‏سعودی- شکل گرفت که روابط ایران را به شکل بی سابقه ایی با این کشورها بعد ازانقلاب اسلامی گسترش داد ‏وارتقا بخشید. سیاست اعتماد سازی منطقه ای آقای خاتمی زمینه رابرای سوء استفاده وفرصت طلبی دربین این ‏کشورها ازمیان برد واز طریق تقویت این سیاست دستاوردهای قابل توجهی برای دیپلماسی ایران به وجود آورد ‏که با بعد وقبل از این دوران قابل تشخیص است. ‏

بعد از پایان دوران اصلاحات وبا تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران براساس تشدید تقابل و رویارویی با آمریکا ‏و به دنبال آن مسائلی که درسیاست خارجی آمریکا مطرح شد - دررابطه با کشورهای اروپایی وروند تشدید تقابل- ‏به نظر می رسد این کشورها هم برگشتند به سیاست های پیشین. یعنی فضا وشرایط برای تبلیغات آمریکا علیه ‏ایران در منطقه به ضررجمهوری اسلامی بهبود پیدا کرد و آمریکایی ها با برجسته کردن و بزرگ نمایی تهدید ‏جمهوری اسلامی مجال بستن قراردادهای حیرت انگیز فروش تسلیحات با این کشورها را به دست آورند. ‏

دولت آمریکا از تیره شدن روابط جمهوری اسلامی با بسیای از کشورهای جهان دراین منطقه بهره برداری های ‏بسیار قابل ملاحظه ای را توانست تحقق بخشد ازجمله دربستن قراردادهای نظامی گسترده و یا سیستم های مدرن ‏وپیشرفته نظامی به این کشورها انعکاس آن را می توانیم مشاهده کنیم. درشرایط جدید آمریکایی ها تلاش کردند ‏با طرح تهدید بسیار عظیم از سوی جمهوری اسلامی زمینه را برای اجرای سیاست های خود فراهم کنند. ‏

‎ ‎طرح ادعای جعلی امارات درخصوص جزایر ودیگر رویکردهای غیردوستانه کشورهای عربی ‏حاشیه خلیج فارس مبتنی برچه استراتژی در عرصه سیاست خارجی این کشورهاست؟‎ ‎

به نظر می رسد تعارضات ژئوپلیتیکی وتفاوت هایی که ریشه درتاریخ وفرهنگ منطقه دارد در شرایط مناسب ‏بروز پیدا کرده و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که در طول تاریخ کوتاه حیات خود ایران را همواره یک ‏قدرت اثر گذار درمنطقه یافته اند تلاش کرده اند با استفاده از شرایط اعمال فشار بین المللی برعلیه ایران موقعیت ‏خود را درمنطقه بهبود بخشند وبا بهره گیری از تعارضات ایران وآمریکا سیاست های خود را دنبال نمایند. ‏

ضمن اینکه این کشورها درطول دهه های اخیر از تحولات داخلی ایران وتقابل آن با جامعه جهانی و تلاش آمریکا ‏برای انزوای ایران بهره های بسیاری برده اند. دراین رابطه تنها به فرصت های استنثنایی برای دوبی می توان ‏اشاره کرد که تحت تاثیر تحولات داخلی درایران از فرصت های عظیم سرمایه گذاری برخوردار شده وتبدیل شده ‏به پایگاه سرمایه گذاری مجدد برای ایران واز این راه توانسته موقعیت های بسیارویژه ایی را درمنطقه به دست ‏بیاورد که این تنها بخشی ازمزایای استراتژیک ویژه کشورماست که درمنطقه ازآن به خوبی بهره برداری شده ‏است. یعنی توانایی های ژئوپلیتیکی ایران به فرصت های استثنایی برای برخی کشورهای منطقه تبدیل شده است. ‏ضمن آنکه اقتصاد وجغرافیا همکاری کشورهای منطقه ای را الزامی می سازد وهمان گونه که دردوران ‏اصلاحات شاهد بودیم توسعه روابط همه جانبه بین همه کشورها یک الزام غیرقابل انکار است اما نوع سیاست ‏خارجی جمهوری اسلامی ایران وسیاست های آمریکا درقبال ایران به فرصتی بی نظیر برای برخی کشورهای ‏عربی این حوزه تبدیل شده تا منافع خاص خود را دنبال نمایند. طرح ادعای جعلی جزایر ایرانی و مسائل مربوط ‏به روابط با کشورهای دیگر منطقه نیز رابطه ایران را با این کشورها به صورت جدی تحت الشعاع قرارداده ‏است.‏

‎ ‎چگونه می توان راه را براین سوء استفاده ها بست؟‎ ‎

‏ از طریق توسعه روابط همکاری آمیز با جامعه جهانی واین کشورها امکان کوتاه کردن دست آمریکا از منطقه ‏وتامین شدن منافع همه جانبه کشورمان فراهم خواهد شد. ‏

طی دوسال گذشته دولت آقای احمدی نژاد ازیک سو با اعمال سیاست خارجی منحصربه فرد خود به تقابل باغرب ‏دامن زده است وازسوی دیگرتلاش کرده است که به کشورهای عربی ـ بخصوص کشورهای حوزه خلیج فارس ـ ‏نزدیکی داشته باشد به گونه ای که حتی چندی پیش اعلام کردند که حاضرند دانش هسته ای ایرانی را دراختیار این ‏کشور بگذارند. چنین انعطافی آیا باعث تقویت روابط شده یا آنکه موقعیت ایران را تضعیف کرده است؟ با توجه به ‏اینکه مقامات دولتی ازاین مساله به عنوان یک موفقیت نام می برند.‏

من چنین تصوری ندارم و فکر می کنم هرگونه انعطافی ازسوی جمهوری اسلامی دربرابر این کشورها ‏دروضعیت تشدید فشارهای بین المللی و به ویژه تحت فشار قراردادن ایران از طریق شورای امنیت و کشورهای ‏آمریکا و اروپا بیشتر به ایجاد فرصت برای کشورهای عربی منطقه برای کسب منافع بیشتر ازایران منجر خواهد ‏شد تا اینکه درچنین شرایطی توسعه روابط دوستانه با این کشورها به منافع ما یاری رساند. به نظر می رسد با ‏تشدید فشارهای اروپا و آمریکا بیشتر بهره برای این کشورها افزایش خواهد یافت تا اینکه برای کشورها زمینه ‏های ارتقا منافع به وجود بیاید. ‏

همان طور که اشاره کردم تجربه سیاست خارجی دوران اصلاحات ونتایج آن پیش روی ما قراردارد این تجربه به ‏خوبی نشان می دهد که درشرایط بهبود روابط با جامعه جهانی، فرصت سوء استفاده برخی کشورهای این منطقه ‏نیزکاهش پیدا خواهد کرد. عکس آن هم صادق است یعنی درشرایط افزایش تنش با جامعه جهانی امکان بهره ‏برداری برخی کشورهای منطقه ای نیز افزایش خواهد یافت. نوع روابط با این کشورها باید درمحتوای روابط ‏خارجی جمهوری اسلامی ایران و تنظیم روابط کشورما با رابطه جهانی مورد توجه قرارگیرد. هر چه این روابط ‏اعتماد آمیز تر ورفع شبهات موفقیت آمیزترباشد، زمینه برای سوء استفاده درمنطقه کمتر خواهد بود. درچنین ‏مسیری از طریق بهبود روابط با جامعه بین المللی در یک رویکرد همکاری جویانه و نه تقابل می توان امکان ‏بهره مندی ویژه این کشورها وپیگیری منافع آنها درتقابل با جمهوری اسلامی ایران را محدود کرد و کاهش داد و ‏به نظر می رسد کشورما از چنین ظرفیت هایی برخوردارباشد که در این خصوص با این تغییرات امکان دستیابی ‏به منافع ایران وارتقاء منافع ایران کاملا قابل دسترسی باشد. دراین خصوص اگر تغییرات لازم به وجود بیاید ‏برای مردم ایران مزایای قابل قبول ودسترسی خواهد داشت. ‏

‎ ‎اینکه درحضور رییس جمهوری کشورمان دراین اجلاس بیانیه ای صادر می شود که ادعای جعلی ‏درخصوص جزایر سه گانه ایرانی تکرار می شود چگونه قابل تفسیراست؟‎ ‎

نه تنها کشورهای منطقه بلکه همه کشورهای دورو نزدیک ایران ازرویکرد حاکم برسیاست خارجی کشورمان ‏ونوع تعامل با جامعه جهانی درجهت منافع خودشان استفاده خواهند کرد همان طور که تا به حال استفاده کرده اند. ‏تصور من این است که کشورما از چنان ظرفیت ژئوپلیتیکی برخوردار است که می تواند از رقابت دیگر ‏کشورهای جهان به نفع مردم ایران بهره برداری کند واین فقط به این منطقه محدود نمی شود. بلکه جمهوری ‏اسلامی می تواند و باید سیاست خارجی خود را به گونه ای طراحی کند که ازتعارض منافع میان همه کشورهای ‏دور ونزدیک جهان به نفع خود بتواند بهره برداری کند. طبیعی است که مصادیق مختلفی را می توان به شاهد مثال ‏ارائه کرد، اما به صورت مشخص درمورد کشورهای عربی همسایه با تشدید فشارهای بین المللی برعلیه کشورما ‏آنها هم برسوء استفاده خود وتلاش برای به دست اوردن منافع بیشتر خواهند افزود.‏

‏ لذا این برعهده ما قرارمی گیرد که به گونه ای روبط خود را با کشورهای دیگر تنظیم کنیم که به جای آنکه آنها ‏فرصت سوء استفاده از شرایط حاکم برجامعه جهانی درقبال کشورمان را به دست آورند ما بتوانیم با شناخت ‏علائق وملاحظات این کشورها از رقابت ها ومنازعات انها به نفع کشورخود استفاده کنیم. نکاتی که اشاره کردید ‏به خوبی بیان می کند که اگر این فشارها برکشورما افزایش پیدا کند کشورهای دور ونزدیک تلاش خواهند کرد تا ‏منافع خود را ازقبل ما دنبال کنند. شاید این همان چیزی است که دراجلاس اخیر تهران درخصوص دریای ‏مازندران هم شاهد بودیم. به هرحال این قاعده ای است که روابط همه کشورهای جهان راتعیین می کند وما نیز از ‏آن مستثنی نیستیم. ‏