حیدر ساجدی از جمله آهنگسازانی است که کارگردانان سینما و تئاتر که تجربه کار با او را داشتهاند، از نبوغ و نوآوری او در آهنگسازی بسیار یاد می کنند. او این روزها موسیقی فیلم “سه زن” را به عنوان کاندیدای بهترین موسیقی فیلم در بخش (Talent Campus) فستیوال فیلم برلین دارد. اگرچه هدف ما از ترتیب دادن این گفتگو بحث جدی در خصوص پرونده کاری و آهنگسازی او بود اما با طنز نهفته در کلام ساجدی، صحبت به انتخابات ریاست دوره نهم نیز کشیده شد.
گفت و گو با حیدر ساجدی آهنگساز
مخاطب نمایش نسبت به مخاطب سینما فرهیختهتراست
حیدر ساجدی متولد سال 1359 شهر ساری است. او که به صورت حرفهای در عرصه آهنگسازی فعالیت میکند، آهنگسازی در تئاتر را از سال 1379 با نمایش “شب سیزدهم” به کارگردانی حمید امجد آغاز کرد. مهمترین نمایشهایی که او به عنوان آهنگساز در آنها حضور داشت عبارتند از: “رژیسورها نمیمیرند” (حسین کیانی)، “مضحکهای شبیه قتل” (حسین کیانی)، “شکلک” (کیومرث مرادی)، “مریم و مرداویج” (بهزاد فراهانی)، “تئاتر اجباری” (حسین کیانی)، ”مفتش” (بهزاد فراهانی)، “مرگ و شاعر” (کیومرث مرادی)، “همسایه آقا” (حسین کیانی)، “دنیای دیوانه دیوانه” (بهزاد فراهانی) و “رؤیای نیمهشب پاییز” (کیومرث مرادی).
او همچنین آهنگسازی نمایش “اسبهای آسمان خاکستر میبرند” که کار مشترک بین ایران و فرانسه بود را بر عهده داشت.
حیدر ساجدی کار در سینما را با فیلم سینمایی “حافظ” به کارگردانی ابوالفضل جلیلی آغاز کرد که در این کار به عنوان مشاور موسیقی و سرپرست موسیقی سر صحنه، حضور داشت. وی پس از آن برای فیلمهای سینمایی “قاعده بازی” به کارگردانی احمدرضا معتمدی، “سه زن” به کارگردانی منیژه حکت، “زنها فرشتهاند” و “گامهای معلق” به کارگردانی شهرام شاهحسینی آهنگ ساخت.
لازم به ذکر است ساجدی برای نمایشهای “رژیسورها نمیمیرند” (1379) و “مرگ و شاعر”(1385) جایزه بهترین موسیقی و برای نمایش “شکلک”(1382) جایزه دوم موسیقی را در سه دوره جشنواره تئاتر فجر دریافت کرد.
حیدر ساجدی از جمله آهنگسازانی است که کارگردانانی که تجربه کار با او را داشتهاند از نبوغ و نوآوری او در آهنگسازی بسیار یاد میکنند و او را جوانی خوشآتیه در عرصه آهنگسازی میدانند. او این روزها موسیقی فیلم “سه زن” را به عنوان کاندیدای بهترین موسیقی فیلم در بخش (Talent Campus) فستیوال فیلم برلین دارد.
اگرچه هدف ما از ترتیب دادن این گفتگو بحث جدی در خصوص پرونده کاری و آهنگسازی او بود اما با طنز نهفته در کلام ساجدی، صحبت به انتخابات ریاست (!) دوره نهم نیز کشیده شد. با توجه به اینکه به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری نزدیک میشویم شاید خواندن آن بخش از مصاحبه خالی از لطف نباشد و همچنین بخشی دیگر از پرونده کاری ساجدی را روشن کند.
چطور شد که به سمت موسیقی کشیدهشدید و روی چه سازی تسلط دارید؟
به خاطر علاقه پدرم به موسیقی و ارتباط با دوستانی که از اهالی موسیقی بودند از کودکی در محیطهایی قرار داشتم که هنرمندان زیادی در آن حضور داشتند. کمانچه می نوازم. اما علاقهام به کمانچه در واقع عشق و علاقهام به پدرم بود. من در سن و سال کم، بیشتر برای اینکه پدرم را خوشحال کردهباشم (و میدانستم که پدرم چقدر از نوای کمانچه لذت میبرد) کمانچه را به عنوان ساز انتخاب کردم. البته وقتی نزد استاد “علیاکبر شکارچی” رفتم و مدت کوتاهی از فراگیری این ساز به صورت حرفهای گذشت، به شدت به این ساز علاقمند شدم.
پدرم یک دوست صمیمی داشت به نام آقای مهران قلعهای که نزد ایشان به سبک و سیاق قدما سنتور مینواخت مهران قلعهای به شیوه آقای مجید کیانی و روایت “نورعلیخان برومند” تدریس میکرد.
من در آن زمان به صورت حسی از این روش ساز زدن لذت میبردم و از این طریق بود که به صورت گوشی و حسی با ردیفهای موسیقی آشنا شدم که اتفاقاً شیوه استاد شکارچی هم در تدریس، همین بود.
فعالیت حرفهای در قالب آهنگسازی را از کی شروع کردید؟
شروع کار آهنگسازیام به سن و سال پایین بر میگردد که برای خودم آهنگ میساختم و اغلب شان برای نوازندگی در کمانچه بود اما فعالیت حرفهای آهنگسازی در تئاتر را از سال 1379 شروع کردم که اتفاقاً همان سال برای کار اولم که ”رژیسورها نمیمیرند” بود از جشنواره تئاتر فجر جایزه گرفتم. در سینما هم از سال 79 برای چند فیلم کوتاه موسیقی ساختم ولی اگر بخواهیم معیارمان از حرفهای بودن در سینما را آهنگسازی برای فیلم بلند بدانیم کارم را با فیلم “حافظ” به کارگردانی ابوالفضل جلیلی آغاز کردم و بعد از آن ساخت آهنگ برای فیلم “قاعده بازی” به کارگردانی احمدرضا معتمدی را بر عهده داشتم.
شما در تئاتر و سینما کار آهنگسازی انجام دادهای. تفاوت بین آهنگسازی در تئاتر و سینما را چه میدانی و آیا اصلاً تفاوتی وجود دارد؟
راستش حتی بین موسیقی دو تئاتر و موسیقی دو فیلم هم میتواند تفاوت وجود داشتهباشد. اما به طور کلی تنوع نوع اجرا و استفاده از موسیقی در تئاتر بیشتر از سینماست. ما به تعداد انواع نمایشهایمان، موسیقی نمایش هم داریم. نمایشهایی داریم که اصلاً بر پایه موسیقی شکل میگیرد. از نمونههای ایرانیاش میتوانیم به تعزیه و خیمهشببازی اشاره کنیم و نمونه اروپایی نمایشهایی که بر پایه موسیقی استوار است اپرا است و یا نمایشهای کابوکی ژاپن هم از این دست است و…
التبه نباید قیاس کرد ولی من این کار را میکنم. اصولاً در تئاتر وزنه موسیقی خیلی سنگینتر از سینماست ولی در ایران موسیقی فیلم را با وزنه طلافروشی هم میتوان وزن کرد!
کارگردانهای تئاتر به خاطر سواد بیشتر و احاطه بیشتر روی کارشان و اینکه بسیاری از آنها نسبت به موسیقی شناخت دارند، خیلی بهتر با آهنگسازشان ارتباط برقرار میکنند و به قول معروف زبان یکدیگر را بهتر میفهمند. این سطح سواد و فرهنگ تأثیر زیادی روی نتیجه کار دارد. به طور مثال حسین کیانی (کارگردان تئاتر) در خانهاش آهنگهای استاد شجریان یا بتهوون و موزیکهایی از این دست را گوش میدهد و نتیجه کارش یک کار فرهنگی سطح بالا از هر نظر میشود طوری که موسیقی آن کار هم شخصیت پیدا میکند. اما آقای کاظم راستگفتار (کارگردان سینما) در خانهاش “نمره بیست کلاس” گوش میدهد و نتیجه کارش میشود یک فیلم به اصطلاح… (سطحی)
البته من به هیچ عنوان دومی را نفی نمیکنم و اعتقاد دارم هر چیزی جای خودش را دارد اما بهطور کلی نوع نگرش به موسیقی در تئاتر متفاوت است و مخاطب نمایش، غالباً نسبت به مخاطب سینما قشر فرهیختهتری است.
برای ساختن موسیقی هر کار در تئاتر و سینما تقریباً چه مدت زمانی را صرف میکنید؟
زمان مشخصی ندارد و واقعاً نمیتوان به طور قطعی گفت. یک کار ممکن است خیلی سریع انجام شود و یک کار هم ممکن است هیچ وقت به سرانجام نرسد مثل موسیقی فیلم “پسر تهرونی”.
تا آنجایی که ما میدانیم خانم حکمت اعتقاد چندانی به موسیقی در فیلمهای ایرانی ندارند. اما موسیقی که در ”سه زن” به کارگردانی ایشان دیدیم به نوعی ویژه بود. چطور شد که این کار را برای ایشان انجام دادی؟
چند سال پیش ما دفتری داشتیم به اسم استودیو چرک که با پگاه آهنگرانی، امیر ادیبپرور، نازنین احمدی، رابرت دنیرو(!) و… آن را اداره میکردیم. چند وقتی کار کردیم و خانم مژگان حکمت هم یک سری کار به ما میدادند که انجام میدادیم و خلاصه از این سو و آن سو کار میگرفتیم. از فیلمسازی گرفته تا خراب کردن فیلم و…. اما قرار شد محل کار را عوض کنیم. در دوره انتخابات ریاست (!) با مدیریت خانم حکمت شروع کردیم از جریانات انتخابات فیلم بسازیم و اتفاقاً با اکثر کاندیداها به جز آقای احمدینژاد مصاحبه کردیم و بماند که همه جا ما را بعد از چند دقیقه با لگد بیرون میانداختند! (البته الآن که یاد آن روزها میافتم بغض نمیکنم!)
من و داریوش حکمت مسئول بخش لاریجانی، رفسنجانی و محسن رضایی بودیم. پگاه و امیر هم مسئول بخش قالیباف، کروبی و مهرعلیزاده بودند. بخش معین هم مشترک بود. البته خیلی جاها را همه با هم میرفتیم و بگذریم از این جریان که ما حتی یک جاهایی به نفع معین کار میکردیم و نتیجه این شد که معین که احتمال رسیدنش به دور دوم زیاد بود (به خاطر فعالیتهای ما!) فکر میکنم چهارم یا پنجم شد. شاید اینجا جایش باشد که از آقای معین تشکر کنیم که بعضی جاها با ما میآمدند و با کاندیداهای دیگر مصاحبه میکردند چون به هر حال دکتر هم بودند…!
امسال اصلاحطلبان می خواهند یک قرارداد خود با ما ببندند که اگر بشود برویم برای آقای احمدینژاد فعالیت کنیم که البته آقای احمدینژاد رقم بالاتری پیشنهاد داده که داریم روی آن فکر میکنیم! در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مناقصه بگذاریم. البته من شانس اصلاحطلبان را برای اینکه ما برایشان فعالیت کنیم، بیشتر میبینم چون در اصلاحات از پول خبری نیست ولی در ستادهای قالیباف!!! و کارهایی از این دست پول زیاد است…!
از بحث خارج شدیم. بعد از آن ماجراها و موفقیتهای چشمگیر ما، خانم حکمت به ما اطمینان پیدا کردند و ما را به دفتر خودشان بردند.
حقیقت این است که مژگان حکمت برای من حکم مادر را دارد و کارهایی که او برای من انجام داده را هیچ طوری نمیشود جبران کرد. شاید دلیل اینکه موسیقی فیلم “سه زن” از دید خیلیها و مخصوصاً خودم خوب شده، همین حس بودهباشد. امیدوارم در شرایطی مناسبتر بتوانیم مفصلتر در مورد “سه زن” و “مژگان حکمت” صحبت کنیم…
در مورد انتخاب کارت در جشنواره برلین توضیح بده.
هر سال در جشنواره برلین عدهای از هنرمندان (به قول برگزارکنندگان جشنواره) با استعداد را در رشتههای گوناگون دور هم جمع میکنند و به صورت یک اردو برنامههای گوناگونی را برای آنان ترتیب میدهند. از جمله رشتههای موجود در این جشنواره آهنگسازی و طراحی صداست که من هم برای همین قسمت انتخاب شدم. هنوز برنامهای به ما ارائه نشده و فقط تاریخش را میدانم و اینکه رئیس بخش بینالملل که داور بخش ما هم هست خانم تیلدا سوینتن هستند که خودشان بازیگرند. البته ممکن است که از ایشان برای بازی استقلال و پرسپولیس هم استفاده شود ولی گفتهاند امسال داور حتماً باید ایرانی باشد…!
آخرین کارتان چه بود و الآن مشغول انجام چه کاری هستید؟
آخرین کارم ساخت موسیقی برای فیلم “گامهای معلق” به کارگردانی شهرام شاهحسینی بود و الآن مشغول ساخت آهنگ برای یک عزیز هستم تا روز تولدش به او تقدیم کنم!