فشار بر دانشجویان پایدار نخواهد ماند

نویسنده

سید امیر موسوی

این روزها دانشجویان که دغدغه اصلی این ایام شان باید حضور در جلسات امتحان یا آماده شدن برای این امر باشد، نگران بگیرو ببندها وا حضارها هستند. آمارهای احضار به کمیته انظباتی و صدور احکام به صورت فزاینده ای در حال افزایش است. تا زمان انجام این گفتگو 147 نفر از دانشجویان به کمیته های انظباتی احضار و 5 تشکل دانشجویی تعطیل شده است. تعداد دانشجویان بازداشتی در سال جدید 26 نفر بوده اند که 6 نفر از دانشجویان پلی تکنیک تهران هنوز آزاد نشده اند. در همین راستا 14 نشریه دانشجویی توقیف شده و تعداد دانشجویانی که بخاطر” ستاره دار شد”ن موفق به دریافت کارنامه یا ادامه تحصیل نشده اند به 50 نفر می رسد. اگرچه مهدی عربشاهی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در گفت و با روز می گوید: “مطمئناً کسانی هم هستند که ما نتوانسته ایم بطور دقیق شناسایی شان کنیم.” با هم گفتگو با این فعال دانشجویی را می خوانیم.

به عنوان کسی که در هسته مرکزی جنبش دانشجویی ایران فعالیت می کنید، وضعیت امروز این جنبش را چگونه ارزیابی می کنید؟

آنچه مسلم است، همیشه فشارهای سخت و تضییع حقوق دانشجویان، این قشر را تهدید کرده است. اما در دولت آقای احمدی نژاد، سختگیری ها رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته و بر حجم برخوردها به میزان قابل توجهی افزوده شده است. شکل برخوردها سبب شده که دانشجویان با ارزیابی وضعیت کنونی خود به نتایجی دست یابند که راهکار پیش روی شان خواهد بود تا از آن طریق بتوانند در فضای بوجود آمده به ادامه فعالیت بپردازند. به عقیده من دانشجویان با استراتژی جدید بهتر مطالباتشان را پیگیری خواهند کرد.

در شرایط جدید دانشگاه ها، ستاره دار کردن دانشجویان تهدیدی برای ادامه تحصیل شان است. به نظر شما چرا وزارت علوم به این کار رو آورده است؟

حکومت های ایدئولوژیک سعی می کنند با رشد دگراندیشان مقابله کنند. در حکومت ما نیز چنین اتفاقاتی بارها رخ داده است. مثلاً در اوج انقلاب فرهنگی، تعداد زیادی از دانشجویان دگر اندیش از دانشگاه اخراج شدند و… اکنون نیز جلوگیری از ادامه تحصیل دانشجویانی که به فعالیت های سیاسی غیر همسو با دولت می پردازند، در دستور کار قرار دارد.

جنبش دانشجویی در این راستا چه برنامه ای دارد؟

تلاش برای لغو این امر در صدر برنامه های ماست، زیرا اولین حق دانشجو حق تحصیل است.

معمولاً این دانشجویان عضو تشکل های سیاسی یا صنفی اند. از این منظر چگونه موضوع را ارزیابی می کنید؟

به طور مسلم این رویکرد تهدیدی برای سایر دانشجویان است که به عضویت تشکلهای دانشجویی معترض در نیایند تا جنبش دانشجویی به افول کشیده شود. البته تبعاتی که این روند دارد ممکن است بر دانشجویانی که در حال حاضر در تشکل ها فعالیت می کنند هم موثر باشد که بازهم تضعیف جنبش مد نظر است. از آنجایی که ادامه تحصیل آرزوی هر دانشجویی است، وقتی دانشجویان مشاهده کنند که عضویت در تشکل های موثر دانشجویی مشکلاتی دارد، در حضور و عضویت آنها تردید بوجود خواهد آمد. اما دانشجویان به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند درمقابل این فشارها کوتاه بیایند، هر روز بر آن افزوده شده و تحصیل و فعالیت ها را با مخاطرات جدی مواجه خواهد کرد و حتی ممکن است نهادهای بیرون از دانشگاه نیز در امور دانشجویی مداخله نموده و اعمال فشارنمایند.

به فتح الباب “ممنوع الورود” شدن عده ای از دانشجویان به دانشگاه اشاره کنید و بگوئید مصادیق ممنوع الورودی در دانشگاهها چیست؟

این اتفاق، مانند ستاره دار کردن، دستاورد دولت آقای احمدی نژاد برای دانشجویان است. نمیدانم به چه استنادی از ورود دانشجویانی که پذیرفته شده، ثبت نام نموده و در حال تحصیل اند، جلوگیری می شود! البته در گذشته به دانشجویانی که با حکم کمیته انظباطی در تعلیق بودند، اجازه ورود نمی دادند اما امروزه پا از حد فراتر گذاشته شده و حتی از دانشجویانی که به کمیته ها احضار نشده یا حکم تعلیقی ندارند، ممانعت ورود می شود. به نظر من اینها مفاهیم جدیدی است که یکی پس از دیگری خلق می شود.

اخیراً ‌از برگزاری انتخابات شورای مرکزی تشکل ها جلوگیری می شود یا انجمن های برگزیده شده به رسمیت شناخته نمی شود. جنبش دانشجویی در مواجهه با این موارد چه واکنشی خواهد داشت؟

ابتدا بگذارید گلایه ای داشته باشم که قبلاًٌ هم به آن اشاره کرده ام: بیشتر استناداتی که امروزه به وسیله آن از فعالیت های دانشجویی، جلوگیری می شود، به آئین نامه هایی مربوط می شود که در زمان ریاست آقای خاتمی بر شورای انقلاب فرهنگی در آن مجموعه تصویب شده است. با تأسف بگویم که اصلاح طلبان برای تدوین قوانین جامع و ماندگار تلاش پیگیرانه ای نکردند و همان قوانین مصوب سبب شده که در این سالها از برگزاری انتخابات دانشجویی جلوگیری شود یا بعضی تشکل ها را غیر قانونی اعلام کنند. به نظر من جنبش برای رسیدن به چنین اهدافی باید از تمام ظرفیت های گفتگو با مسئولین دانشگاه استفاده کند و اگر از این راه امکان فعالیت ممکن نبود، به کارخود (فعالیت تشکیلاتی) ادامه دهد. تصمیم گیرندگان دانشگاه چنانچه بخواهند محدودیت ها را به طرز غیر قابل قبولی افزایش دهند، دانشجویان وارد فضای دیگری خواهند شد. نمونه اش در دانشگاههای پلی تکنیک و علامه طباطبایی اتفاق افتاد. دانشجویان این دو دانشگاه وقتی فضا را محدود شده دیدند، بدون توجه به مسئولین دانشگاه، انتخابات را با شور و حال و استقبال چشمگیری برگزار کردند. همان طور که گفتم این پیامی برای کلیت جریانی که برای دانشگاه تصمیم سازی می کنند خواهد بود که به نفع مصالح ملی است تا اجازه دهند دانشجویان آزادانه تر فعالیت کرده و بتوانند به انتخابات و برنامه هایشان درفضای آرام بپردازند.

به نظر شما گروهها، احزاب و افراد چگونه می توانند در رفع مشکلات موجود به جنبش دانشجویی کمک کنند؟

در شرایط حاضر انتظار دانشجویان این است که همه جریانهای سیاسی یا افراد حقیقی که به دموکراسی، آزادی حقوق بشر و عدالت پایبندند، از دانشگاه دفاع کنند. البته دفاعی که (قبلاًٌ هم بر آن تاکید کرده و می کنیم) مورد نظر ماست، دفاعی غیر کاسبکارانه بوده و منوط به بده - بستانهای سیاسی نیست، بلکه سنجشی برای میزان صداقت افراد و گروههایی است که در راستای حقوق بشر و دموکراسی شعار می دهند.

و آخرین سوال این که، فکر می کنید این فشارها بر جنبش دانشجویی تا کی ادامه داشته باشد؟

از آنجایی که همیشه در خرداد شاهد فشار بر دانشجویان بوده ایم، به نظر می رسد که این فضا پایدار نخواهد ماند و در آغاز سال تحصیلی شور و شوق جدید در جنبش دانشجویی به وجود خواهد آمد بطوریکه این جنبش به مثابه دورانی که اثر گزار بود، برگردد.