ژاک شیراک در مصاحبه با روزنامه نوول ابزرواتور، اینترنشنال هرالد تریبون و نیویورک تایمز در روز 29 و 30 ژانویه به بحث پیرامون جاه طلبی های هسته ای ایران پرداخت. وی که از مدت ها پیش خواستار یافتن یک راه حل و در وهله اول گفتگو با مقامات ایرانی بود، در هفته های اخیر “تحت فشار امریکا”، با لحن شدیدتری در این رابطه سخن می گوید.
یک میان بر ضمنی
رییس جمهور روز سه شنبه خاطرنشان کرد که لازم است اظهارات خود را پس بگیرد. وی دراین خصوص گفت: “این یک بررسی ضمنی و اجمالی بود، بی نهایت ضمنی.” ازطرف دیگر، ژاک شیراک اظهار داشت “حتی اگر ایران بمب اتمی نیز در اختیار داشته باشد و آن را پرتاب کند، این بمب قبل از اینکه آسمان ایران را ترک کرده باشد نابود خواهد شد”. وی در ادامه افزود: “ناگزیر مجبور به اتخاذ شیوه های لازم الاجرا و معامله به مثل خواهیم شد. این یعنی سیستم سرکوب هسته ای.”
وی روز سه شنبه با اشاره به مصاحبه روز دوشنبه خود که گفته بود عربستان و دیگر کشورها نیز به انجام پروژه های هسته ای گرایش خواهند یافت اظهار داشت منظورش کشور خاصی نبوده است، “زیرا هیچ یک از این کشورها کوچک ترین خواستی نسبت به این مسأله نشان نداده اند”. ولی او ازطرف دیگر مجدداً موضوع مسابقه تسلیحاتی در منطقه، آن هم در مقیاس وسیع، را بسیار جدی تلقی کرد.
فرهنگ اقلیتی
ژاک شیراک همچنان نسبت به قطع گفتگوها نگران به نظر می رسد و می گوید مذاکره می تواند امکان انجام هرگونه اقدام تلافی جویانه در اسراییل را ازبین ببرد. “احساسات” وی درخصوص لبنان که در آن 1650 کلاه آبی فرانسوی مستقر شده اند نیز جای تأمل دارد.
به گفته او، شیعه ها از ابتدا دارای فرهنگی اقلیتی بوده اند و این موضوع باعث ایجاد یک خلق و خوی بخصوص در نزد آنها شده است. در نظر شیراک، این حکومت که می خواهد “خود را حفظ کند” نه باید مورد “اعتراض” قرار گیرد و نه “تهدید”. ازطرف دیگر، او خاطرنشان می کند در نیویورک تمایلی برای ملاقات رییس جمهور احمدی نژاد نشان نداده است. دلیل: “اظهارات کاملاً غیرقابل قبول درخصوص هولوکاست و اسراییل”.
کمک واشنگتن به الیزه
روز پنج شنبه کاخ سفید به کمک ژاک شیراک شتافت. تونی اسنو، سخنگوی کاخ سفید در این خصوص گفت: “موضع ما نسبت به ایران روشن است: آنها نباید به هیچ گونه سلاح هسته ای دست یابند و به علاوه باید فعالیت های غنی سازی خود را نیز متوقف کنند. به علاوه باید اضافه کنم که این صرفاً موضع ایالات متحده نیست، بلکه متحدان امریکا و از جمله فرانسه نیز چنین موضعی دارند.”
ازطرف دیگر، شان مک کورماک، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا، با “اعتبار” بخشیدن به عقب نشینی ژاک شیراک اظهار داشت: “ما هیچ شکی درخصوص قصد و اراده فرانسه برای رسیدن به اهداف سیاسی اش، مبنی بر یک ایران بدون سلاح اتمی نداریم.”
وی همچنین افزود: “همه حق دارند هر از گاهی اشتباه کنند.” وی سپس به دومین فرصتی که یک بازیکن گلف پس از ضربه اول به حریف خود می دهد، اشاره کرد. او در ادامه گفت: “من مطمئناً اظهارات آقای شیراک را به عنوان فاصله ای بین ایالات متحده و فرانسه تفسیر نمی کنم.”
اولین مصاحبه [دوشنبه 29 ژانویه]
آقای رییس جمهور، لطفاً درخصوص احتمالاتی که در زمینه انرژی هسته ای در جهان روی خواهند داد توضیح دهید، به ویژه درخصوص کشورهایی مانند ایران که گرایش بیشتری به سوی اتمی شدن دارن.
دراین زمینه در ابتدا با دو مشکل مجزا مواجه هستیم: انرژی هسته ای نیروگاهی و هسته ای نظامی. آنچه که ما را در ایران نگران می کند، انرژی هسته ای نیروگاهی نیست، بلکه هسته ای نظامی و غنی سازی اورانیوم است. درواقع رد خواسته های آژانس اتمی از سوی ایران و متوقف نکردن غنی سازی اورانیوم است که ما را نگران کرده و این بسیار خطرناک است. باید به این مسأله بسیار توجه کنیم. البته دستیابی به یک یا دو بمب توسط ایران در چند سال آینده آنچنان خطرناک نیست، بلکه موضوع خطرناک زیر پا گذاشتن مقوله منع گسترش اتمی است. این بدین معنی است که اگر ایران به راه خود ادامه دهد و بر فنآوری هسته ای نیروگاهی کاملاً تسلط یابد، خطری که جهان را تهدید می کند در بمبی که به دست می آورد نیست، زیرا این بمب به هیچ کار نمی آید. […] این بمب را به کجا می خواهد بفرستد؟ به اسراییل؟ این بمب هنوز 200 متر در فضا طی نکرده، تهران با خاک یکسان خواهد شد.
آنچه که خطرناک است، مقوله گسترش جنگ افزارهای اتمی است. با این حال، این مسأله برای دیگر کشورهای منطقه که امکان مالی برای انجام چنین پروژه ای دارند، بسیار وسوسه انگیز است. آنها نیز به نوبه خود خواهند گفت: “خب، ما هم این کار را انجام می دهیم و به دیگران هم کمک می کنیم که این کار را انجام دهند.” چرا عربستان سعودی به سوی انرژی اتمی نرود؟ و چرا به مصر کمک نکند که آن هم به انرژی هسته ای دست یابد؟ این خطر است. پس باید راهی پیدا کرد که این مشکل حل و فصل شود و این مشکل چیزی نیست جز همان انرژی هسته ای نظامی.
ولی اروپایی ها در اعمال تحریم علیه ایران تا کجا پیش خواهند رفت؟ آیا شاهد اقدامات تلافی جویانه، به ویژه در لبنان، نخواهیم بود؟
البته این دقیقاً موضوع بحث ما نیست. من نسبت به لبنان احساسات خاصی دارم که مطمئناً از آن آگاهید. موضوع این است که به واقع برای وادار کردن ایران به انجام همکاری چه باید کرد؟ خب مسأله مشکلی است. باید دانست که ایران چه چیزی را می تواند تحمل کند و چه چیزی را نمی تواند. ایران حکومتی دارد که تا حدودی ناپایدار و آسیب پذیر است. تا حدودی متزلزل است. انتخابات اخیر آن را هم دیدید. دیدید که رییس جمهور دارای اقتدار کاملی که همگان انتظار داشتند نبود.
این حکومت واهمه دارد. از چه؟ از اینکه مورد اعتراض قرار گیرد. چه می خواهد؟ می خواهد حکومت آیت الله ها را حفظ کند. در واقع نباید آن را مورد تهدید و اعتراض جامعه بین الملل قرار داد. و جامعه بین الملل کیست؟ ایالات متحده است. چگونه می توان هم انرژی هسته ای نظامی را داشت و هم انتظار به رسمیت شناخته شدن توسط جامعه بین الملل را؟ رویکرد جامعه بین الملل و به ویژه ایالات متحده نسبت به واکنش ایران به گونه ای که حادثه غیرمترقبه ای رخ ندهد چگونه خواهد بود؟ این سؤال مشکلی است، زیرا شیعه ها انسان های بخصوصی هستند. شیعه ها مردمی هستند که از ابتدا دارای فرهنگی اقلیتی بوده اند. آنها درواقع اقلیت هستند و فرهنگ اقلیتی هم دارند. زمانی که بیش از هزار سال از نقطه شروع آن بگذرد، چنین اقلیتی شکل می گیرد. آنها با واکنش سنی ها و اروپایی ها روبرو نشده اند….
مصاحبه دوم [سه شنبه 30 ژانویه]
آقای رییس جمهور، شما معضل ایران را چگونه می بینید؟
ایران درگیر اقدام و روندی شده است که آژانس اتمی آن را دستیابی به فنآوری اتمی نظامی می داند. همان طور که می دانید این مسأله با تعهدات ایران، به عنوان یکی از امضاء کنندگان NPT، مغایرت دارد. پس درواقع می توان گفت که ایران تعهدات خود را زیر سؤال برده است. آژانس اتمی طی نظارت های خود مشاهده کرده که غنی سازی اورانیوم ایران گام برداشتن به سوی فنآوری های نظامی و نیروگاهی- نظامی است. در واقع فعالیت های ایران به هیچ وجه قابل قبول و معمولی نیستند.
با توجه به این مسأله، قدرت های بزرگ با یکدیگر مشورت کردند و نتیجه این شد که ایران در موقعیتی قرار گرفته که با قوانین بین المللی مطابقت ندارد و اینکه این کشور باید فعالیت های غنی سازی خود را متوقف کند. ما به ایران توضیح دادیم که نمی تواند این وضعیت را ادامه دهد و باید دراین خصوص به مذاکره و بحث نشست. درواقع، غنی سازی اورانیوم نقطه آغازین و مرکزی انرژی هسته ای نظامی است. درحقیقت، ما فکر کردیم می توانیم به بحث بنشینیم. یادآوری می کنم که فرانسه پیشنهاد بسیار خوبی به مقامات ایرانی ارائه کرد: شما می توانید خود تصمیم بگیرید و غنی سازی اورانیوم را به طور موقت متوقف کنید و در عوض شش قدرت بزرگ نیز روند اعمال تحریم در شورای امنیت را متوقف خواهند کرد. به راستی که این پیشنهاد موضع بسیار مناسبی را برای هر دو طرف تأمین می کرد. به بیان دیگر این پیشنهاد اجازه می داد که هر جناح گامی به سوی جناح دیگر بردارد و ما تصور می کردیم که این مسأله ازسوی مقامات ایرانی پذیرفته خواهد شد.
اما مسؤولین ایرانی نپذیرفتند که فعالیت های غنی سازی خود را متوقف کنند و درنتیجه گروه شش کشور مجبور شدند اقدامات خود را در شورای امنیت پیگیری کنند و تحریم هایی ابتدایی را به تصویب برسانند. از آن پس، ما خود را در یک وضعیت سردرگم احساس می کنیم. مطمئناً دو طرف در واکنش های خود می توانند از این پیشتر روند. البته ما چنین نیت و خواسته ای نداریم. آنچه ما به دنبالش هستیم، رسیدن به یک نتیجه است؛ نتیجه ای که مطابق تعهدات تعیین شده ازسوی NPT و نظارت های آژانس اتمی باشد.
در موقعیت فعلی، هیچ پاسخ مثبتی ازسوی ایران دریافت نشده است. به همین دلیل من گفتم [البته به صورت ضمنی] که بمب به چه کار ایران می آید؟ اگر به راستی هدف ایران این است که خود را به یک قدرت اتمی تبدیل کند، یعنی به بمب اتم دست یابد، مطمئناً زمانی که این بمب پرتاب شود، همان دم نابود خواهد شد. نه تنها ما بلکه کشورهای بسیاری هستند که امکان نابود کردن یک بمب و موشکی که آن را حمل می کند دارند. به همین دلیل ما توجیهی برای خواست احتمالی ایران در دستیابی به بمب اتمی پیدا نمی کنیم.
بمب را نابود خواهید کرد؟
بله، چنین بمبی به محض پرتاب نابود خواهد شد.
این اقدام چه پیامدهایی برای ایران خواهد داشت؟
البته این پیامدها باید بررسی شوند. من دیروز زمانی که گفتم “تهران با خاک یکسان خواهد شد”، قدری تندروی کردم و اکنون حرف خود را پس می گیرم. این جمله به صورت جدی عنوان نشد. من تصور نمی کنم که بتوان تهران را با خاک یکسان کرد. ولی واضح است که اگر یک اقدام ستیزه جویانه، مانند پرتاب یک بمب اتمی با موشک، صورت گیرد، بی شک مقابله به مثل هایی انجام خواهد شد. من مجدداً کلمه ای را که دیروز بیان کردم پس می گیرم، زیرا به واقع نسنجیده عنوان شد و به واقع ویران کردن تهران اصلاً معنی ندارد. ولی نکته واضح و مسلم این است که در سرکوب هسته ای، تدابیر خاصی اتخاذ می شوند که باید علیه کشوری که به درست یا به غلط اقدام به حمله اتمی کرده مورد بحث و بررسی قرار گیرند.
آیا این مقابله به مثل نیز اتمی خواهد بود؟
همه چیز ممکن است، ولی درحال حاضر نمی توان چیزی گفت. سرکوب هسته ای و فرضیه آن به گونه ای است که اجازه حمله و ضدحمله به یک مهاجم اتمی را می دهد. همه می دانند کشورهایی که در گذشته به مرحله اتمی شدن رسیده بودند، سپس بدون هیچ گونه خویشتن داری به گسترش اتمی دامن زدند و نیازی هم به بردن نام آنها نیست. حتی ایران از دانش، توانایی و فنآوری برخی از این کشورها در زمینه هسته ای سود برده است. از زمانی که ایران توانایی دستیابی به فنآوری هسته ای نظامی را پیدا کند، می توان گفت خود به یک مرکز بالقوه برای گسترش اتمی تبدیل خواهد شد و این مسأله برای منطقه بی نهایت خطرناک است. من مجدداً این جمله از حرف های دیروز را هم پس می گیرم که گفتم عربستان سعودی و مصر نیز به نوبه خود از این الگو پیروی خواهند کرد. درواقع هیچ یک از این دو کشور کوچک ترین اشاره ای به این موضوع نکرده اند و من نیز نمی بایست در این خصوص چیزی می گفتم.
باز هم تکرار می کنم، من تصور کردم که هنوز مصاحبه درخصوص محیط زیست است [مصاحبه روز دوشنبه ژاک شیراک ابتدا با موضوعاتی مربوط به محیط زیست آغاز شد] و اینکه می توانم به طور ضمنی مطالبی را درخصوص ایران بگویم. ولی ایران می تواند کشورهای دیگر منطقه را نیز به این مسابقه تسلیحاتی وارد کند. البته نمی خواهم از هیچ کشوری نام ببرم، حتی اگر دیروز به اشتباه این کار را کرده باشم. به واقع نمی بایست این کار را می کردم.
ولی ازطرف دیگر، این مسابقه تسلیحاتی می تواند به خارج از منطقه هم اشاعه پیدا کند. ولی مسأله جدی تر، گسترش جنگ افزارهای اتمی است. زیرا ایران حتی اگر از بمب احتمالی خود استفاده هم نکند، ولی می تواند بنا به دلایل سیاسی فنآوری های هسته ای خود را به کشورهای دیگری منتقل نماید. البته ناگفته نماند که ایران یک کشور بزرگ است، کشوری است پیچیده و دارای سنت و فرهنگ بسیار دیرینه. سالانه در حدود 2 میلیون ایرانی برای تجارت به کشورهای مختلف می روند. ایران یک کشور مطرح است و در نتیجه تمایل دارد کیفیت استراتژی جهانی خود را بالاتر ببرد. بی شک ایران نقش بسیار مهمی در منطقه خاورمیانه ایفا می کند. درحال حاضر مشکلات عراق این منطقه را به وحشت فرو برده و خطوط قرمز را به حرکت واداشته است. اکنون وضعیت جدیدی در این منطقه حکمفرما شده و بسیار خطرناک تر و آسیب پذیرتر شده است. در نتیجه ایران می تواند با پیشینه غنی خود در زمینه تاریخ، سنت، فرهنگ و فلسفه نقش مهمی در منطقه ایفا کند، به شرطی که در جهت ایجاد صلح و دوستی گام بردارد. این چیزی است که می خواستم در مورد ایران به شما بگویم. دیروز برای پاسخ گفتن به سؤالات شما کمی عجله کردم.
آقای رییس جمهور، شما دیروز درخصوص دستیابی ایران به بمب اول و دوم صحبت کردید و سپس اضافه کردید مسأله مهم “منع گسترش اتمی” است. ولی همچنین از احتمال حمله به اسراییل گفتید…
من نمی توانم وقوع چنین رویدادی را تجسم کنم. امکانات دفاعی که درحال حاضر در جهان وجود دارد، به ویژه در نزد امریکایی ها و اروپایی ها، به گونه ای نیست که بمب یا موشک حامل بمبی از ایران پرتاب شود و کسی از آن باخبر نشود. مسلماً چنین موشکی پس از پرتاب منهدم خواهد شد. فکر نمی کنم دیروز در مورد اسراییل صحبت کرده باشم. شاید صحبت کردم، ولی فکر نمی کنم چون اصلاً به خاطر نمی آورم.
آقای رییس جمهور، شما به برخی از سؤالات مطرح شده پاسخ ندادید…
من نمی خواستم وقت خودم و شما را بگیرم. آنچه که باید بدانید این است که فرانسه ایران را عاملی ضروری در ثبات منطقه می داند. یک عامل ضروری. و طبیعتاً این ثبات به سیاستی بستگی دارد که ایران اتخاذ خواهد کرد. همه می دانند که اکنون در نزد مقامات ایرانی بحث هایی در جریان است مبنی بر اینکه ایران چه سیاستی را باید اتخاذ کند. من دراین رابطه نمی توانم قضاوت کنم. و البته در انتخابات اخیر نیز شاهد بودیم که اختیارات رییس جمهور احمدی نژاد قدری زیر سؤال رفته است.
ولی باید بگویم اظهارات رییس جمهور احمدی نژاد درخصوص اسراییل از نظر من و کل فرانسه [و به طبع کل جهان] کاملاً غیرقابل قبول است. من این مسأله را به مسؤولین ایرانی نیز گفته ام: اینها اظهارات کاملاً غیرقابل قبولی هستند و از سوی هیچ کس هم پذیرفته نخواهند شد. امیدوارم که این اظهارات شخصی باشند و دیدگاه های دیگر مسؤولین عالی رتبه ایرانی را دربر نگیرند. من در این خصوص چیزی نمی دانم. ولی آن را کاملاً محکوم می کنم و به مقامات ایرانی نیز آشکارا گفته ام.
شما حاضر نشدید احمدی نژاد را در نیویورک ملاقات کنید…
زمانی که به نیویورک رفتم، رییس جمهور احمدی نژاد از من درخواست ملاقات کرد و من رد کردم. زیرا من نمی توانستم کسی را که درخصوص هولوکاست و اسراییل اظهارنظر می کند بپذیرم. این یک مسأله کاملاً واضح است و من نیز باید آن را بگویم. ولی باز تکرار می کنم که ایران یک کشور بزرگ از نظر تاریخی و فرهنگی است و در منطقه خاورمیانه نیز بسیار مطرح است. گفتگو با چنین کشوری برای ایجاد ثبات در خاورمیانه بسیار مهم است.
شما به مسأله مهمی اشاره کردید. گفتید: “باید راهی را برای حل و فصل کردن این مشکل پیدا کرد.” می توانید درخصوص این راه حل ها بیشتر توضیح دهید؟ به عنوان مثال، امریکا قصد دارد تحریم های متفاوتی را علیه ایران اعمال کند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
من به شما می گویم. در وضعیت فعلی، آنچه که برای ایران نکته مثبتی به شمار می آید و ایران نیز خواهان آن است، مسأله دودستگی در جامعه بین الملل است. به همین دلیل ما معتقدیم باید انسجام و همبستگی جامعه جهانی حفظ شود. در این رابطه، فرانسوی ها، انگلیسی ها و آلمانی ها نقطه نظرات مشترکی دارند. امریکایی ها نقطه نظر خاص خود را دارند. روس ها و چینی ها نیز بنا به دلایل خاص خودشان دقیقاً در یک مسیر پیش نمی روند. پس اگر در بین ما تفرقه و دودستگی به وجود آید، این مسأله برای تندورها و افراطیون ایران به عنوان یک پیروزی بزرگ قلمداد می شود. ولی برعکس اگر ما با یکدیگر متحد باشیم، به ویژه روی قطعنامه های شورای امنیت و حداقل روی قطعنامه 37-17، می توان گفت که منسجم عمل کرده ایم. من معتقدم آنچه که مهم است، این است که کاری کنیم تا در نزد جامعه بین الملل دودستگی ایجاد نشود و اینکه گروه شش کشور در برابر این مشکل که به واقع مشکل خطرناکی است متحد بمانند.
یک سؤال کوچک: آنچه که شما امروز گفتید روز پنج شنبه چاپ خواهد شد. اشکالی ندارد؟
مطمئن باشید من از امروز تا پنج شنبه هیچ صحبتی نخواهم کرد و فقط از محیط زیست صحبت می کنم.
منبع: بانوول ابزرواتور
مترجم: علی جواهری