آخوند شیعه؛ هم فاسد هم پرهیزکار

محمدرضا یزدان پناه
محمدرضا یزدان پناه

» روحانیون مخالف و موافق در گفتگو با روز:

نماینده ولی فقیه در استان کرمان، فردی به نام آیت الله سیدیحیی جعفری است. او چهارشنبه هفته گذشته گفت که روحانیت را “پاک ترین و بی مسئله ترین قشر جامعه” می داند. اما چنین سخنانی در واقع اصلا تازگی ندارند.

از هنگامی که روحانیون شیعه با سقوط نظام پادشاهی در بهمن ۱۳۵۷،حکومت ایران را برای نخستین بار در تاریخ به دست گرفتند، از این قبیل حرفها زیاد بیان شده است.

حسین شفیعی، تحلیلگر مسائل اجتماعی به روز می گوید که اگرچه “معدود روحانیون پاک دستی” هم در ایران امروز وجود دارند اما اکثریت این قشر، افرادی “دروغگو و فریبکار” هستند.

او از آیت الله کاظم شریعتمداری و آیت الله محمود طالقانی به عنوان دو “روحانی پاک” نام می برد اما در عین حال اضافه می کند که حتی این افراد هم به علت برخورداری از دیدگاه های عمیق مذهبی و دینی، امکان انطباق کامل خود با اصول دنیای مدرن مانند دموکراسی یا حقوق بشر را نداشتند.

“یکی دو ماه پس از بهمن ۱۳۵۷ خبرنگاری در تلویزیون از آیت الله طالقانی پرسید که اگر در مجلس قانونی ضد اسلامی تصویب کند، شما چکار می کنید؟ طالقانی پرسید مثلا چه قانونی؟ خبرنگار گفت مثلا اگر سقط جنین را آزاد کند. آیت الله طالقانی با آنهمه آزادگی برافروخته شد و گفت که ما آن مجلس را می بندیم و دور می ریزیم.”

 

از صفویه شروع شد

ظهور و بروز روحانیون شیعه در ایران به روی کار آمدن پادشاهی صفویان در ۵۰۰ سال پیش باز می گردد. پادشاهان صفوی نخستین حکمرانان شیعه ایران بودند که پای روحانیتِ هم مذهب خود را به قدرت باز کردند.

با سقوط صفویه در ابتدای قرن دوازدهم خورشیدی توسط افغان ها و پس از آن دوران سلطنت های زندیه و افشاریه، از نفوذ روحانیت شیعه در قدرت سیاسی ایران کاسته شد. تا اینکه با روی کار آمدن پادشاهی قاجار، این روحانیون با قدرت به حکمرانی ایران بازگشتند.

انقلاب اسلامی بهمن ۱۳۵۷ نقطه عطفی در تاریخ ایران است که در آن تعدادی از روحانیون به رهبری روح الله خمینی برای نخستین بار علیه نهاد سلطنت در ایران شوریدند و جلودار حرکتی شدند که نه تنها به ۲۵۰۰ سال پادشاهی در کشور خاتمه داد بلکه روحانیون را به حاکمان جدید ایران بدل کرد.

تا پیش از آن، شاهان ایران به عنوان بزرگترین و پرجمعیت ترین کشور شیعه جهان، همواره توسط روحانیون این مذهب به عنوان “نمایندگان خداوند” بر روی زمین معرفی، تایید و تبلیغ می شدند.

 

متهمان اصلی

در قانون اساسی جمهوری اسلامی یک روحانی شیعه با عنوان ولی فقیه قدرت اول کشور به شمار می آید. ده سال بعد از انقلاب و در جریان بازنگری قانون اساسی، در یک فضای پرابهام و با شتابی که وخامت حال آیت الله خمینی به نظام تحمیل کرده بود، “ولایت فقیه” به “ولایت مطلقه فقیه” تبدیل شد.

بدین ترتیب تا جمهوری اسلامی هست یک روحانی شیعه مقام و قدرت اول کشور است آنهم با اختیاراتی که در هیچ قانون اساسی دموکراتیکی به یک فرد داده نشده است.

برخی ناظران و حقوقدانان معتقدند انتخاب این مقام توسط مجلسی که همه از روحانیون شیعه هستند، حتی جلوه ای از انتخابی بودن هم به این سمت مادام العمر نمی دهد. این در حالی است که آیت الله خمینی پیش از پیروزی انقلاب در پاریس وعده داده بود که روحانیون در حکومت بعدی پست های اجرایی نخواهند گرفت.او ولایت فقیه را “مانع استبداد” خواند.

در شرایط کنونی آنگونه که علی خامنه ای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی با تأکید گفته “سرنوشت روحانیت و حوزه های علمیه در ایران به سرنوشت جمهوری اسلامی گره خورده است.”

در اختیار گرفتن حکومت توسط روحانیون اگرچه برای آنها منافعی در بر داشت اما آن پس و به مرور زمان، روحانیون یا آخوندها [آنگونه که مردم عادی می گویند و در نزد بسیاری از آنها] به عنوان عامل اصلی فساد سیاسی و به خصوص فساد اقتصادی در ایران شناخته شدند و تعداد بی شماری روایت، شایعه، نوشته و… در این باره تولید و در جامعه منتشر شد.

به این ترتیب، تعداد زیادی از مردم، روحانیون را به متهم اصلی تمام بدبختی ها، مشکلات و مصائب خود و کشور تبدیل کردند.

محمدحسن کرامتیان از طلبه های حوزه علمیه قم به روز می گوید که مسخره شدن و اهانت به روحانیون توسط مردم و فاسد خوانده شدن آنها به یک “اتفاق تقریبا روزمره” در ایران بدل شده است.

“خیلی از مردم به خصوص جوان ها فکر می کنند که همه ما آخوندها یا سر گنج نشسته ایم یا پشت بنز. این متلک ها برای ما عادی شده است.”

 

افراط و تفریط

شاید به همین خاطر است که هر فیلمی درباره روحانیون که آنها را در حالتی غیر مقدس و غیر رسمی به نمایش می گذارد با استقبال چشمگیر عمومی و واکنش خشمگینانه متقابل حکومتی روبرو می شود.

از “مارمولک” گرفته که داستان یک سارق سابقه دار را روایت می کرد که برای فرار از زندان لباس روحانیت را می پوشد و در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی اکران و توقیف شد، تا زیر نورماه ساخته رضا میرکریمی که به روابط درونی طلاب حوزه اختصاص داشت. حتی فیلم مستند ارتباط جنسی امام جمعه ای با یک زن که با دوربین مخفی گرفته شده بود، به مراتب بیشتر از فیلم هائی از این دست دیده شد.

حجت الاسلام حسن فرشتیان، روحانی مقیم پاریس معتقد است که درباره روحانیون و نگاه جامعه به آنها “افراط و تفریط” وجود دارد.

او به روز می گوید: “برخی نهاد روحانیت را مقدس می شمارند و رهبران روحانیون را در سطح معصوم قرار می دهند و برخی دیگر با توجه به حوادث سه دهه اخیر، ورود روحانیت به سیاست، تصدی امور اجرایی و آلوده شدن به مسائل آن، همه مفاسد را از روحانیت می دانند.”

به گفته حجت الاسلام فرشتیان، “نگاه معتدل” به چنین مسئله ای این است که “روحانیت هم مانند سایر اقشار جامعه در معرض آسیب های زیادی باشد که هست و مخصوصا وقتی وارد امور سیاسی و اجرایی می شود، این آسیب پذیری مضاعف و چند برابر می شود.”

او معتقد است که این آسیب پذیری به علت “اعتماد عمومی” به روحانیت است که باعث “افزایش حساسیت ها” به آنها می شود.

حسین شفیعی هم می گوید که انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و کنترل قدرت سیاسی توسط روحانیون، باعث به فساد کشانده شدن آنها و عامل نگاه منفی جامعه به این قشر است.

“رفتاری که این آقایان کردند و آنچه از خود در مقام حکام یک کشور نشان دادند، نه تنها دید روشنفکران بلکه نگاه جامعه به آنها را نیز منفی کرد.”

 

همین لباس زیباست؟

بسیاری از روحانیون هم هستند که در دسته بندی روحانیت شیعه “سنتی” خوانده می شوند. آنها که هم در حوزه علمیه قم و هم در حوزه علمیه نجف به عنوان دو قطب اصلی تشیع در جهان نفوذ زیادی دارند، معتقدند که تشکیل حکومت اسلامی تا قبل از ظهور امام زمان جایز نیست و روحانیون شیعه نباید در چنین حکومتی با دخالت در مسائل سیاسی، آلوده قدرت شوند.

بنیان گذار جمهوری اسلامی به شدت با این نظریه مخالف بود. دادگاه ویژه روحانیت نهادی است که در خرداد ۱۳۵۸ و پیش از آنکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تصویب برسد، با دستور مستقیم روح الله خمینی تشکیل شد.

این دادگاه تاکنون بسیاری از روحانیون از جمله چندین روحانی منتقد و مخالف را محاکمه و زندانی کرده است. با وجود این، جز اخبار تبلیغاتی و غیرحقوقی درباره روحانیون منتقد، این دادگاه جلسات خود را علنی برگزار نمی کند و خبری از آنها به مردم نمی دهد اما همین قدر هست که بند ویژه ای در زندان اوین وجود دارد که مملو است از روحانیونی که به اتهاماتی همانند لواط و زنای محسنه و سرقت و مانند این به حبس افتاده اند.

حجت الاسلام محمدایوب کاظمی به روز می گوید که با نماینده ولی فقیه در کرمان و تمام روحانیون دیگری که این قشر را پاک ترین قشر جامعه ایران می دانند، اختلاف دارد.

“روحانیون هم مثل دیگر مردمان خوب و بد دارند فقط یک لباس عجیب به تن دارند اما فرق دیگری ندارند. اتفاقا اکثر آنها را همین لباس زیبا از بسیاری از شئون خوب انداخته است.”

این روحانی برای تأکید بر حرف خود به شعری از سعدی، شاعر بلندآوازه ایرانی که در روحانیت سنتی یا رادیکال محبوبیت چندانی ندارد، اشاره می کند: “تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همین لباس زیباست نشان آدمیت”.